طرح سریال «در جستوجوی آرامش» به
شبکه پنجسیما ارائه شد و پس از تصویب، حمید طاهری و صادق خوشحال، با سرپرستی عباس
نعمتی، نوشتن فیلمنامه را بههمراهی مشاورانی در زمینههای دارویی و حقوقی آغاز کردند.
بعد از نوشتهشدن سیقسمت از سریال، از آذرماه سال گذشته تصویربرداری آن آغاز شد.
حمید طاهری؛ با نویسنده این مجموعه پیرامون «در جستوجوی آرامش» گفتوگو کردهایم که
در ادامه میخوانید.
سریال «در جستوجوی آرامش» بیش از آنکه در ژانر
مشخصی قابل تعریف باشد، وجه روایت و داستان آن شاخص است. آیا از ابتدا برجستهبودن
این ویژگی، مد نظر گروه نویسندگی بود؟
بخشی از این رمانگونهبودن سریال به فیلمنامه
و بخشی هم به شیوه کارگردانی سعید سلطانی مربوط میشود، ضمن اینکه محتوای داستان بهگونهای
است که در یک ژانر مشخص جا نمیگیرد. الان سریالهای بهروز آمریکایی هم خطوط قصههایی
را تعریف میکنند که هر کدام در ژانر خاصی پیش میروند و امروزه این تلفیق ژانر در
سریالها وجود دارد. ما نیز سعی کردیم این کار را انجام دهیم و حالا باید ببینیم که
چقدر موفق خواهیم شد.
موثرترین مسئلهای که باعث میشود فیلم یا
سریالی به چشم بیاید بازی قوی بازیگران آن است، حضور مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ موجب
دیده شدن این سریال شد. آیا این دیدگاه را قبول دارید؟
بله؛ بازیگران این مجموعه از داریوش فرهنگ و مهدی
هاشمی گرفته تا حدیث میرامینی و عطا عمرانی همه خوب هستند و بهنظرم سعید سلطانی، تیم
بازیگران این کار را بهخوبی و استادانه چیده که این انتخابها، فیلمنامه را بالاتر
از سطحی قرار داد که در آن زیست میکرد. البته بازیگر نمیتواند یک سناریوی ضعیف را
خوب بازی کند ولی اگر سناریویی معمولی باشد و بازیگری کاربلد و حرفهای در اختیار
تیم تولید نباشد اصولا آن فیلمنامه در سطحی پایینتر از آن چیزی که هست دیده میشود،
زیرا دیالوگها و موقعیتها بد ادا و اجرا شده و فیلمنامه از دست میرود. البته در
پروژه ما نهتنها این اتفاق نیفتاد که دقیقا مسیری مخالف این وضعیت را بهخاطر تیم
حرفهای بازیگران پیمود؛ یعنی خیلی بهتر از آن چیزی شد که میخواستیم.
آیا میتوان برعکس شرایطی که به آن پرداختید
در رابطه با تعامل بازیگر و متن هم در نظر گرفت؟ یعنی اگر سناریویی خیلی ضعیف باشد،
بازیگر میتواند آن را بهگونهای بازی کند که ضعف فیلمنامه مشخص نشود؟
اگر بازیگر فیلمنامه را تغییر دهد شاید این اتفاق
بیفتد که در تاریخ سینما کم پیش آمده است. مثلا ۵۰درصد فیلمهای مارلون براندو فیلمنامههای
بدی دارند که او بازی خوبی در این آثار داشته است که درنهایت فیلمهایش خوب نشدهاند.
نوشتن فیلمنامه«در جستوجوی آرامش» را چه زمانی
آغاز کردید و چقدر نوشتن آن زمان برد؟
حدود دو سال از انعقاد قرارداد ما گذشت که حدود
دو تا سه سال برای نوشتن فیلمنامه زمان گذاشتیم. در کل حدود پنجسال برای کاملشدن
این کار زمان گذاشتیم. عباس نعمتی بهشدت روی این کار حساس بود بههمین دلیل ما نیز
با دقت و ظرافت بیشتری فیلمنامه را بازنویسی کردیم. از طرفی هم ما کمی بدشانسی آوردیم
و به تغییرات مدیریتی برخوردیم که این مسئله قدری فرآیند کاریمان را کند کرد ولی درنهایت
«در جستوجوی آرامش» ارزش این را داشت که برایش زمان بگذاریم.
ما پیشتر مجموعههایی داشتهایم که بهلحاظ محتوایی
(پرداختن به موضوع قاچاق دارو) به «در جستوجوی آرامش» نزدیک بودهاند. نگاه تازهای
که این سریال ارائه داده چیست؟
مخاطب باید نو بودن نگاه را تشخیص دهد. ما
تلاشمان را برای ارائه نگاهی نو در این اثر کردهایم.
آیا شما با پخش دو قسمت در هفته این اثر موافق
هستید؟ اینکه مخاطب یک هفته منتظر پخش سریال باشد، بهنظرتان روند خوبی است؟
زمان پخش سریال در اختیارات رسانه قرار میگیرد
و مربوط به شیوه سیاستگذاریهای آن میشود و من بهعنوان نویسنده نمیتوانم به این
سوال پاسخ دهم. تیم سیاستگذاری رسانه به این نتیجه رسیده که زمان پخش این سریال دو
روز در هفته باشد بنابراین این سریال باید به این نحو پخش شود. حالا باید ببینیم بازخوردها
چطور بوده آیا این روند موفق بوده است؟ و با اتخاذ این زمانبندی، سریال ما بیشتر دیده
میشود یا خیر؟
این سریال بهطور غیر مستقیم به قاچاق دارو اشاره
میکند. در این حوزه چقدر تحقیق کردید و با اهالی فن این حوزه چقدر تعامل داشتید
تا بتوانید متنی را بنویسید که به واقعیتها و چالشهای این وضعیت نزدیک باشد؟
علی آشتیانیپور؛ تهیهکننده سریال جلسات بسیار
خوب و موثری را با شرکتهای داروسازی و سازمان غذا و دارو، تدراک دید. ما با همه
آنها صحبت کردیم و به نتایج خوبی رسیدیم. بهنظرم تحقیقات ما برای نوشتن این اثر کافی
بود. در این سریال چندان وارد جزئیات مسئله قاچاق دارو نشدیم و کاملا بهطور غیرمستقیم
به آن پرداختیم و قصد نداشتیم سریال را وارد این وادیها کنیم که از دور یک شمای کلی
از آن را میبینیم.
همکاری با عباس نعمتی بهعنوان سرپرست نویسندگان
چطور بود؟
پیشتر هم با عباس نعمتی کار کرده بودم و این سومین
همکاری ما با یکدیگر بود. در این حرفه چیزهای زیادی را از او یاد گرفتم و درواقع او
مرا به این سیستم وارد کرد که رفاقتمان از همکاریمان پرنگتر است.
آیا فیلمنامه در حین کار ادامه داشت یا از همان
ابتدا بهطور کامل آن را به عوامل تولید تحویل دادید؟
تقریبا تمام شده بود ولی بازنویسیها اساسی
نبودند، جسته و گریخته روی دیالوگها کار میشد و تغییراتی که سلطانی خواسته بود باید
اعمال میشد. همچنین شرایط تولید و نیز ویژگیهایی که تعدادی از نقشها داشتند باعث
میشد نوشتن سریال در حین ضبط همچنان ادامه داشته باشد. البته تغییرات اساسیای در
متن نداشتیم چون با سعید سلطانی و عباس نعمتی از قبل صحبت کرده بودیم و توافقات انجام
شده بود. از طرفی برای این کار زمان زیادی گذاشته بودیم و نمیشد چندان در آن تغییرات
اساسیای را اعمال کرد.
معمولا نویسندهها فیلمنامه را بهطور کامل ارائه
نمیدهند و نیمی از آن را انجام میدهند. آیا این اتفاق به بازی یک بازیگر لطمه نمیزند؟
از این حیث که بازیگر نمیداند در آخر قرار است چه اتفاقی برایش نقشش بیفتد.
نویسنده در این مورد تصمیمگیرنده نیست. این هم
به شرایط سیستماتیکی بر میگردد که برای تهیه سریالها وجود دارد؛ یعنی نویسنده بهتنهایی
نمیتواند تصمیم بگیرد یا اعلام کند که برای تولید چند قسمت باید درنظر گرفته شود.
مانند اینکه همه عوامل تولید از کارگردان و تهیهکننده گرفته تا بازیگران در زمان
کلید خوردن پروژه تصمیم میگیرند اما در این مورد صرفا نویسنده تصمیمگیرنده نیست.
سختترین و پیچیدهترین کاراکتری که برای این مجموعه
نوشتید کدام بود؟
ما برای همه کاراکترها خیلی زمان گذاشتیم شاید
بعضی از کاراکترها کمتر در سریال دیده شوند اما سعی کردیم به همه آنها پیچیدگی و
جذابیت اضافه کنیم تا کاراکتری تخت نباشد.
اینروزها مشغول انجام چه کاری هستید؟
درحال حاضر بههمراه عباس نعمتی و صادق خوشحال،
سریال «آرمان دو» را داریم که به کارگردانی احسان عبدیپور و تهیهکنندگی ایرج محمدی،
در شهرک سینمایی غزالی تولید میشود. نوشتن فیلمنامه این کار تمام شده که درمرحله تولید
و تصویربرداری است. طرح اولیه «آرمان دو» حدود چهار سال پیش تصویب شد ولی بهدلایل
مختلفی که شرایط خودمان همه در آن دخیل بود این کار متوقف مانده بود. پس از مدتی با
عباس نعمتی صحبت کردیم و اعلام کردیم که الان آمادگی نوشتن این مجموعه را داریم، نعمتی
هم راجع به این طرح با ایرج محمدی صحبت کرد که او نیز کار را پسندید که در ادامه احسان
عبدیپور هم وارد کار شد. «آرمان دو» ژانر کمدی بسیار متفاوتی دارد که حداقل در تلویزیون
ما تجربه نشده است. احسان عبدیپور نگاه خیلی تازهای را بهکار وارد کرد و درمجموع
فکر میکنم که اثر بسیار متفاوتی است. مطمئنا «آرمان دو» کاری است که بعدها الگویی
برای ساختن آثاری با این چینش و نگاه خواهد شد. «آرمان دو» تلفیقی از رئالیسم و فانتزی
است که تا کنون این جنس از سریال در تلویزیون ما ساخته نشده است.
آیا داستان «آرمان دو» از لحاظ موقعیتی و مکانی
در شهر خاصی اتفاق میافتد؟
کانتکس سریال مشخص نیست و به موقعیت مکانی و زمانی
برای رخداد داستان اشارهای نکردیم ولی در مجموع بستر زمانی داستان معاصر است.
اکرم رضایی ثانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است