ابوالمجد مجدود بن آدم سنایى غزنوی، شاعر بلندمرتبه ایرانی و عارفِ مشهور و از استادان مسلم شعر فارسی
است که در غزنین به دنیا آمد.
وی در آغاز جوانی، شاعر دربار و مداح سلطانمسعود و بهرامشاه غزنوی بود.
ولی بعد از سفر به خراسان و اقامت چندساله در آن دیار و دیدار با مشایخ تصوف، تغییرات
شگرفی در او به وجود آمد و کارش به زهد و انزوا و تامل در حقایق عرفانی کشید.
بروز شخصیت اصلی سنایى از این دوران صورت گرفت و در این دوره به سرودن
قصاید معروف خود در زهد و وعظ و عرفان و ایجاد منظومههای «حدیقهالحقیقه»، «طریقالتحقیق»
و «سیرالعباد» و… توفیق یافت و نخستینبار، قصائد و منظومههای خاصی را به بحث در
مسائل عرفانی اختصاص داد.
تاثیر اشعار سنایى در تغییر سبک شعر فارسی و ایجاد تنوع و تجدد در آن
غیرقابل انکار است. آثار او پُر است از معارف و حقایق عرفانی و اندیشههای دینی، زهد،
وعظ و تمثیلات تعلیمی که با بیانی شیوا و استوار ادا شده است.
بسیاری از مفاهیم و مضامین بلند اخلاقی و عرفانی، برای نخستینبار، با
سحر و سادگی سخن دلنشین، زلال و از جان برخاسته حکیم سنایی به ادبیات کهن فارسی وارد
شد.
معانی و الفاظ نوظهور عرفانی در شعر و سخن سنایی در اشعار و اندیشههای
دیگر استادان سخن فارسی همچون مولانا تأثیر گذارده و در مواردی بازتاب مستقیم داشتهاند.
مولانای بلخی عطار نیشابوری و سنایی غزنوی را بهمنزله روح و چشم خود
میدانست:
عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ ما از پی سنایی و عطار آمدیم
«حدیقهالحقیقه»، «طریقالتحقیق»، «سیرالعباد الیالمعاد»، «کارنامه بلخ»،
«عشقنامه»، «عقلنامه»، «مکاتیب» و «تحریمه القلم» از آثار وی هستند.
وی (به احتمال زیاد) در سال
۵۴۵قمری در غزنین وفات یافت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است