شبنم مقدمی از جمله
بازیگرانی است که همیشه سعی کرده مرز میان مخاطب خاص و عام را در انتخابهایش بهعنوان
بازیگر رعایت کند. او که تجربه کسب دو سیمرغ بهترین بازیگر را از جشنواره فجر
داشته سال پرکار و موفقی را پشت سرگذاشت و در اکران نوروز هم فیلم «آباجان» را
داشت که اکرانش همچنان ادامه دارد. درباره بازی در «آباجان» با مقدمی گفتوگو کردهایم
که در ادامه میخوانید.
شما سال قبل فیلمهای
متنوع و موفقی در اکران داشتید. از «ابد و یک روز» گرفته تا «نفس»، «زاپاس» و «یک
روز طولانی» که البته برای «نفس» و «زاپاس» سیمرغ جشنواره راه هم کسب کردید.
نظرتان درباره سالی که گذشت چه بود؟ چقدر جوایز معتبر میتواند در انتخاب
پیشنهادها برای شما اثرگذار باشد؟
«یک روز طولانی» در سال
۹۳ ساخته شده است (که سال قبل اکران شد). باید تاکید کنم زمانی که فیلم در گروه
هنر و تجربه اکران شد (و اکرانش ادامه دارد) خیلی کم دیده شد و برعکس دیگر فیلمهایی
که در سال ۹۵ داشتم، رسانهها اصلا به آن نپرداختند. در واقع علت این پرکاری شاید این
هم بود که بهطور تصادفی چند فیلم در یک سال اکران شدند. درباره تاثیر جوایز طبیعی
است که وقتی هر بازیگری در داوری یک جشنواره کارش دیده میشود، انگیزه و اعتماد بهنفس
و پیرو اینها مسئولیتش دوچندان میشود اما در تجربه همه این سالها سعی کردهام وسواس
داشته باشم و زیاد به این جایزهها فکر نکنم. شاید یک نوع عادت است که از سالها
فعالیتم در تئاتر ناشی میشود.
به فیلم «آباجان»
بپردازیم. «آباجان» بهحالوهوای ملتهب زمان جنگ و خانوادهای درگیر آن حالوهوا
میپردازد که کار بازیگر را برای انطباق با فضا سخت میکند. چقدر فیلمنامه جزئیات
کافی داشت، چقدر درباره مناسبات رفتاری آن زمان تحقیق کردید و چقدر از تجربیات
زیست شده آن دوران کمک گرفتید؟
بهطور قطع هیچ فیلمنامهای
آنقدر کامل نخواهد بود که نیاز به تحقیق نداشته باشد. بازیگر باید از خودش ایده و
جهانبینی داشته باشد. چه از طریق تحقیق و چه تجربیات زیست شده. درباره «آباجان»
در آن زمان هشت یا نه ساله بودم و بخش مهمی از تجربیات زیست شده خودم را در بر میگرفت.
هاتف علیمردانی بهعنوان نویسنده و کارگردان اطلاعات و حافظه خیلی خوبی داشت. ما
فیلم را در زنجان ساختیم و خود علیمردانی هم اهل همان جاست و خیلی روی جزئیات زمانی
و مکانی مسلط بود. ضمن اینکه از آن تاریخ زیاد نگذشته و خاطرات زیادی داریم.
علاوه بر این منابع آرشیوی تصویری، شنیداری و مکتوب هم وجود دارد. «آباجان» بهطور
خاص درباره یک دوره مهم این مرز و بوم است و آدمهای مهمی که از نظر دانایی و
توانایی بسیار غنی بودند و با دقت بیشتر و بهتر باید روی این آدمها کار کرد.
شما در ایفای نقشهایتان
تجربههای موفقی را در استفاده از لهجههای مختلف داشتهاید. در «آباجان» هم خیلی
خوب از عهده لهجه و زبان آذری برآمدهاید. بهخصوص اینکه آذری، زبان و لهجهای است
که خیلی روی روحیات و طرز رفتار و طزر بیان تاثیر دارد و بهنوعی در هم تنیده با
رفتار آدم میشود. خودتان آذری زبان هستید یا معلم زبان داشتید؟ کارکردن در این
زمینه چطور بود؟
متولد تهران هستم و
متاسفانه زبان دیگری را بهطور کامل نمیدانم و همه این کار با زبانها را که میبینید
باید از معلم استفاده کنم. درباره «آباجان» خود کارگردان خیلی مسلط بود و تمام
جزئیاتش را بهخوبی مستقل میکرد. ضمن اینکه یکی از دستیارهای کارگردان هم با
دقتی مثالزدنی با ما تمرین میکرد. معلم زبان هم داشتیم که کار ما را در گروه با
وسواس چک میکرد. چالش ما این بود که لهجه و زبان بسیار مشکلی است. آوا و ملودی
طولانی و پرنوسانی دارد و میشد خیلی راحت لو برود که ما آذریزبان نیستیم اما از
کارگردان گرفته تا معلم زبان، خیلی با وسواس حواسشان به این مسئله بود. تمرینهای مختلفی
داشتم. مثلا بدون اغراق بالای هزار بار دیالوگها را تمرین کردم و دیالوگ به
دیالوگ آنها را با کارگردان چک کردم.
شما تجربه همکاری با
بازیگران معتبر سینمای ایران را داشتهاید؛ از نسل با تجربهتر مثل پرویز پرستویی
گرفته تا پیمان معادی و نوید محمدزاده. کار با فاطمه معمتدآریا چطور بود؟ چون او با
وسواس کار میکند و روی کوچکترین جزئیات دقت دارد.
خوشبختانه این شانس را
داشتم که با این بازیگران بزرگ کار کنم. کار در کنار این ستارههای فرهنگی همیشه
یک شکل آموزش و یادگیری را برای من نیز بههمراه دارد. با فاطمه معتمدآریا قبلا در
تئاتر در چندین کار همکار بودیم و تجربه کار با او بسیار برای من لذتبخش بود و بهخاطر
همین «آباجان» هم برای من تبدیل به کاری اشتیاقآور شد. همانطور که گفتید بسیار
بر جزئیات شخصیتپردازی، نقش، رفتار با بازیگر مقابل و دیگر بازیگران مسلط هستند و
کاملا مهندسی شده رفتار میکنند. دائما درحال حرف زدن درباره نقش و چگونگی اجرا
بودیم و این اتفاق جزو بهترین تجربیاتم بود. یک زندگی دیگر را کنار او تجربه کردم
و خیلی خوشجالم که دوباره همکاری ما اتفاق افتاد. از همه مهمتر اینکه کنار
معتمدآریا حضور داشتن و کار کردن، حال من را خوب میکند چون بازیگری فراتر از یک
حرفه و شغل یک عشق و نفسکشیدن در یک دنیای دیگر است و باید حال بازیگر خوب باشد
که خوشبختانه در این همکاری میسر شد.
اکران «آباجان» چه در
زمان جشنواره و چه در تعطیلات نوروزی و بعد از آن را دنبال کردید؟ در زمان جشنواره
جزو سه فیلم منتخب مردمی هم شد.
ما سعی کردیم با همدلی و
همراهی صمیمانه یک کار با ارزش بسازیم. این تاکیدم روی واژه ما به این خاطر است که
واقعا یک گروه همدل پشت کار «آباجان» بود فراتر از دیده شدن فیلم در جشنواره داوری
اصلی از سوی مخاطب است. در باره اکران حال حاضر باید تاکید کنم که تعداد سانسها و
سینماهای فیلم ما بسیار کم است و ای کاش عدالت در این زمینه واقعا محقق شود. درک میکنم
که مردم میخواهند فیلمهای کمدی و شادی را در تعطیلات ببیند اما میتوان بسترسازی
کرد تا زمینه لازم برای دیدهشدن فیلمهایی مثل «آباجان» حتی در چنین زمانی مهیا
شود.
محسن جعفریراد
There are no comments yet