محمدعلی کشاورز از پیشکسوتان مطرح و به نام
عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون ماست که نیازی به معرفی ندارد، مخاطبان سینما و تلویزیون هنوز هم بعد سالها این
هنرمند را با شخصیتهایی که بازی کرده از جمله معروفترین و محبوبترین آنها پدر سالار
و شعبون استخوانی میشناسند.
مرور خاطرات با پیشکسوتان هنر و شنیدن خاطرات
آنها از سالهای فعالیتشان همیشه لذتبخش است. چندی پیش فرصتی دست داد تا به دیدار
پدرسالار عرصه بازیگری ایران برویم و پای صحبتهایش بنشینیم. محمدعلی کشاورز از ابتدای
سال ۹۱ و پس از حادثهای که برایش رخ داد، بیشتر در خانه خود در حال استراحت است و
کمتر در محامع هنری و اجتماعی ظاهر میشود.
فضای اصفهان من را به سمت هنر کشاند
محمدعلی کشاورز متولد ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در
اصفهان است و از سال ۱۳۲۷ با نمایش «هیاهوی بسیار برای هیچ» فعالیت بازیگریاش را آغاز
کرد و در سال ۱۳۴۳ با فیلم «شب قوزی» وارد سینما شد. او درباره تولدش در اصفهان، شهر
هنر میگوید: «من در اصفهان به دنیا آمدم و مردم هنر دوست و هنرمند اصفهان در روحیه
من تاثیر زیادی گذاشتند. مردم اصفهان بیشترشان اهل هنر هستند و برای فرهنگ و تمدن ارزش
بسیار زیادی قائل اند. خودشان هم هنرمندند. شاید همین مسئله باعث شد تا من از همان
بچگی به عالم هنر علاقهمند شوم. از قدیم همیشه گفتهاند همنشینی با آدمهای مختلف
در روحیه هر کسی اثر میگذارد و برای من هم همینطور بود و تحت تاثیر فضای زیبا و هنری
اصفهان قرار گرفتم.»
دوران کودکی و نوجوانی این بازیگر پیشکسوت
سینما، تئاتر و تلویزیون کشورمان در اصفهان گذشت، شهری که کشاورز تاثیرش را در روی
آوردن به هنر کتمان نمیکند و میگوید: «اسم مدرسه من ادب بود و واقعا هم از این مدرسه
و استادانش درس و ادب آموختیم. همان موقع در مدرسه انجمن تئاتر ادبی و ورزش داشتیم
و فعالیتهای هنری انجام میدادیم. حتی شاید جرقههای اصلی کارهای هنری ما از همانجا
زده شد و ما را به سینما بیشتر علاقهمند کرد و در نهایت هم باعث شد پایمان به عرصه
بازیگری باز شود. تا جاییکه حافظهام یاری میکند حدود ۱۲ سالم بود که کم کم سینما
آمد.»
از همکاری با ابراهیم گلستان تا تقوایی و
بیضایی
کشاورز با کارگردانهای به نام و مطرح زیادی
در طول سالهای فعالیتش همکاری کرده است که در این باره میگوید: در «شب قوزی» و «خشت
و آینه» با ابراهیم گلستان کار کردم، با دکتر ساعدی هم در تئاتر «گاو» همکاری کردم،
بعد «آقای هالو» را که قبلا نصیریان نمایشنامهاش را کار کرده بود و سناریوی آن را
نوشته بود را با هم کار کردیم. پس از این کارها «رگبار» را با بهرام بیضایی کار کردم،
بیضایی از نمایشنامهنویسان خوب تئاتر بود و از همان موقع با هم آشنا بودیم. «رگبار»
اولین فیلم بیضایی بود. «صادق کرده» هم اولین فیلم ناصر تقوایی بود که در همان سال
ساخته شد و من در هر دوی آنها بازی کردم. چند سال بعد هم «دایی جان ناپلئون» را کار
کردیم که تجربه ای تکرار نشدنی به کارگردانی ناصر تقوایی بود.»
برای
بازی در «هزاردستان» تردید داشتم
بازیگر
مجموعه «سربداران» یکی از به یادماندنیترین و ماندگارترین نقشهای سالهای بازیگریاش
را در «هزاردستان» تجربه کرده است، نزدیک به ۳۵ سال از نقشآفرینی این هنرمند در این
اثر میگذرد، او درباره حضورش در این ساخته علی حاتمی توضیح میدهد: «قبل از «هزار
دستان» هم بازی در فیلمهای «حسن کچل»، «ستارخان» و… به من پیشنهاد شده بود. بازی
در «هزار دستان» هم برای خودش خاطره ای بود، وقتی در سریال «سربداران» بازی میکردم
و علی حاتمی پیشنهاد داد تا در «هزاردستان» بازی کنم، آن موقع تازه به فکر ساخت این
مجموعه افتاده بود که با من هم در میان گذاشت و من هم ابتدا مردد بودم. او گفت تو باید
نقش شعبون استخوانی را بازی کنی و من هم قبول
کردم. علی حاتمی هنرمندی تکرار نشدنی در هنر این مملکت است که من همیشه به او اطمینان
داشتم و میدانستم چه کاری قرار است انجام دهیم.»
کشاورز
در لا بهلای خاطراتش که گاه در کلام بریده بریده میشود از ایفای نقشهای متعددش در
سینما و تلویزیون از نقش شعبون استخوانی «هزاردستان» میگوید: «وقتی علی حاتمی پیشنهاد
بازی در «هزاردستان» و نقش شعبون را به من داد به او گفتم من باید درباره نقشم تحقیق
کنم تا با رفتار و منش آن از نزدیک آشنا شوم. نمونه و الگوی درآوردن این شعبون سریال
هم، یک شعبون مربوط به تاریخ معاصر بود که البته هیچ وقت او را ندیده بودم و تنها میدانستم
با دربار ارتباط داشته است.»
پیشنهاد
کیمیایی برای بازی در «قیصر» را رد کردم
همه
بازیگرها در دوران اوج کاریشان مورد توجه کارگردانهای زیادی قرار میگیرند و محمدعلی
کشاورز هم از این دسته مستثنی نبوده است، او میگوید: «بعد از یکی- دو کاری که با مهرجویی
داشتم، بازی در «قیصر» مسعود کیمیایی به من پیشنهاد شد. او من را برای نقش فرمان دعوت
کرده بود. اما سینمای کیمیایی را دوست نداشتم و نمی خواستم چون چهره معروفی شده بودم
در هر کاری بازی کنم.»
همه
من را با اسداللهخان میشناسند
با وجود
نقشهای متفاوت و به یادماندنی که کشاورز در سینما و سریالهای تاریخی تلویزیون بازی
کرد، نقش آفرینی او در سریال «پدر سالار» بیش از پیش در اذهان ماندگار شد. او در این
سریال نقش یک پدر سنتی در خانوادهای پرجمعیت را ایفا میکرد که در زمان پخش بسیار
مورد توجه قرار گرفت. بازیگر نقش اسداللهخان درباره حضورش در «پدر سالار» توضیح میدهد:
«سریال «پدر سالار» یکی از ماندگارترین مجموعههایی بود که من بازی کردم و تا سالها
و حتی الان هم خیلی از کسانی که آن سریال را دیده بودند من را به نام اسدالله خان یا
پدرسالار صدا میزنند.»
تنها
دخترم خارج از کشور است
برخلاف
تصور عدهای که فکر میکنند محمدعلی کشاورز هیچ وقت ازدواج نکرده است و فرزندی هم ندارد،
او یک دختر دارد، کشاورز درباره زندگی شخصیاش توضیح میدهد: «الان چند سال است که
تنها زندگی می کنم. زندگی مشترک من و همسرم زیاد طول نکشید و حاصل ازدواج ما یک دختر
است که در خارج از کشور زندگی میکند، البته برادرم هم به من سر میزند و دوستان هم
هرازگاهی به من سر میزنند.»
دید
و بازدیدها حالم را خوب میکند
محمدعلی
کشاورز این روزها دیگر نمیتواند جلوی دوربین یا روی صحنه برای بازی حاضر شود اما همچنان
روحیه مثبت و شاداباش را حفظ کرده و هرازگاهی در محافل سینمایی هم حضور پیدا میکند،
او درباره این روزهایش میگوید: «من از قدیم اهل مطالعه بودم و الان هم یکی از سر گرمیهای
جدیام کتاب خواندن است. البته این روزها که ایام نوروز است و دید و بازدید به دیدار
اقوام و دوستان میروم، آنها به من سر می زنند
و خلاصه دیدار تازه می کنیم و روحیهمان خوب میشود.»
آخرین
آرزوی زندگیام
بازیگر
«دایی جان ناپلئون» تجربیات زیادی در عرصه تئاتر نیز داشته و هنوز هم علاقه زیادی به
این هنر دارد و تنها آرزویش هم این است که بتواند دوباره بر صحنه تئاتر حاضر شود، او
از آرزویش میگوید: «دوست دارم اگر سلامتی کاملم را بدست بیاورم یک بار دیگر به خانه
خودم یعنی تئاتر برگردم. من هنوز هم تئاتر را عاشقانه دوست دارم و امیدوارم به این
هنر بیشتر از اینها بها داده شود و به هنرمندانش بیشتر رسیدگی شود. تئاتر، هنری غنی
است که علاوه بر بعد هنریاش جنبه فرهنگی هم دارد و به رشد یک کشور کمک زیادی میکند.»
There are no comments yet