به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، سهراب سلیمی کارگردان تئاتر، هم اکنون نمایش «آقای اشمیت کیه؟» نوشته سباستین تیری با ترجمه شهلا حایری را تا ۳۰ شهریور ماه سال جاری در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه داشت، از این رو گفتگویی با او درباره بازتولید این اثر بعد از سه سال و جایگاه تئاتر به عنوان یک رسانه انجام دادیم.
سهراب سلیمی در گفتگو با خبرنگار صبا درباره نقش تئاتر به عنوان یک رسانه عنوان کرد: در عصری که در آن زندگی میکنیم، امکانات رسانهای به سمت فضای مجازی در شکلی کلان گسترش پیدا می کند به طوری که فضای مجازی، رسانههای کلاسیک را تحت شعاع قرار داده است. در این بین، تئاتر با هوشمندی، پیشینه تاریخی و هنرمندانی که در بخش درامنویسی و اجرای آن فعالیت میکنند، همچنان توانسته است هویت خودش را حفظ کند و با قدرت به مسیرش ادامه دهد. تئاتر در این سالها با تغییر قالب، تغییر نوع محتوا، تغییر هویت و نشانههای بارز زمینههای ارتباطی در درامنویسی و شکلهای اجرایی روبهرو بوده است. تئاتر در سیر تاریخی که داشته است با افت و خیزهایی مواجه بوده ولی هیچ وقت از پویایی و فعالی بازنایستاده است.
او افزود: در شهر تهران روزانه حدود ۱۰۰ نمایش روی صحنه میرود که هرکدام زمینه ارتباطی مستقیمی با مخاطبان شان دارند. این تعدد نمایشها به خودی خود به معنی کیفیت پایین آثار نیست چون تماشاگران با سلایق، دیدگاهها و محتواهای فکری متفاوت آثار مورد نظرشان را انتخاب میکنند. این شکل ارتباطی است که تئاتر به عنوان یک رسانه ایجاد می کند و تداوم توامان با تاثیرگذاری دارد. امیدوارم فقط زمینههای کمی تعداد اجراها ملاک قرار نگیرد تا از ارائه ارزشها و تاثیرات محیطی ناشی از مشکلات اجتماعی و دگردیسیها و تحولات جوامع بشری در نمایشها دور نشویم و با آنها بیگانه نباشیم.
کارگردان نمایش «بوی خواب» راجع به طرح مباحثی همچون هویت و رسانه در نمایش «آقای اشمیت کیه؟» خاطرنشان کرد: به عنوان یک کارگردان در تمام این سالها و به ویژه، در دهه اخیر کوشیدهام نمایشنامههایی انتخاب کنم که جاذبههای فکری و جذابیت در شیوه اجرایی داشته باشند. همچنین، مهمتر از همه اینکه با زمانه ای که در آن زندگی میکنیم، قرابت و نشانههایی از آن را داشته باشد. از آنجا که این دلایل را برای انتخاب آثار برای اجرا مدنظر قرار میدهم، به طور ناخودآگاه رویکرد رسانهای تئاتر در این آثار نمود مییابد.
او ادامه داد: نمایش «آقای اشمیت کیه؟» در زمانه ای اجرا میشود که فناوری در قدرتمندترین موقعیت خودش قرار دارد و گاهی، با واقعیتی ترس آور مواجه میشویم. این واقعیت که این پیشرفت فناوری و اختراعات علمی که شاهدش هستیم، همسو با پیشرفت جوامع بشری است؟ اگر با کمی دقت نظر بنگریم، به نظر نمیرسد که این پیشرفتها دارد علیه جوامع بشری عمل میکند؟ همانطور که امروزه با دنیایی سروکار داریم که به شکل رعب آوری دارد از مساله محیطزیست شامل تاثیرات محیطی، گازهای گلخانه ای و بدتر از همه، مساله بسیار وحشتناک تسلیحاتی صحبت میکند. آیا همه این فناوری ها به نفع بشر عمل میکنند یا نابودی بشریت را پایه میریزند؟ با توسعه دستاوردهای علمی، بیماریهای خاص مرتبط با آنها نیز به وجود میآید. در حدود سه سال اخیر، کرونا ظهور کرد و آیا این واقعا دستاورد بشری محسوب میشود؟ بشری که همیشه به دنبال آرامش، آسایش و زندگی مسالمتآمیز در کنار دیگر انسانها است، نمیتواند تماشاگر مرگ میلیونی انسانهای دیگر باشد. مرگومیری که همچنان ادامه دارد. انسان به کجا میرود؟ انتهای رودخانه کجاست؟ اینها مباحثی است که در این اثر بیان میشود. اینکه آدمها تحت تاثیر اتفاقات به صورت خواسته یا ناخواسته دارند تغییر هویت میدهند. این شک و ابهام برای همه وجود دارد که آیا هویت آنها در یک کارت شناسایی خلاصه میشود؟ و شخصیتهای اثر را میبینیم که در تمام مدت دنبال اثبات هویت خود هستند. به راستی، حقیقت کجاست؟ و آقای اشمیت واقعا چه کسی است؟
کارگردان نمایش «وانیک» در تشریح روند اجرای نمایش «آقای اشمیت کیه؟» در روزهای منتهی به ظهور کرونا در سال ۱۳۹۸ و تاثیرش بر اجراهای اثر در آن سال گفت: نمایش «آقای اشمیت کیه؟» نمایش افتتاح کننده سالن عباس جوانمرد عمارت جدید خانه تئاتر بود و گروه با انرژی تمام در آنجا اجرا رفت؛ سالن تئاتری که حتی بسیاری از اهالی تئاتر با آن آشنایی نداشتند. با این وجود، سعی کردیم با درایت و صبوری اجراها را ادامه دهیم و هنوز به نیمه اجراها نرسیده بودیم که بیماری جدیدی به نام کرونا ظهور کرد. پیرو اخبار تراژیکی که از اقصی نقاط کشور راجع به این بیماری به گوش می رسید، برای حفظ سلامت تماشاگران و گروه نمایشی تصمیم به توقف اجراها بعد از ۱۰ شب گرفتیم تا در زمانی دیگر دوباره بتوانیم روی صحنه برویم.
بازیگر فیلم سینمایی «دیدار» درباره روند اجرا بردن این اثر در تماشاخانه ایرانشهر بیان کرد: در خرداد ماه سال ۱۳۹۹ در فهرست انتظار اجرا در تماشاخانه ایرانشهر قرار گرفتیم ولی هربار که فرصت اجرا فراهم میشد، موج جدیدی از کرونا این فرصت را از گروه میگرفت. این انتظار حدود سه سال طول کشید تا اینکه امروز شرایط روی صحنه رفتن فراهم شد.
کارگردان نمایش «مدهآ» کرونا را اتفاقی بسیار غمانگیز و نگرانکننده خواند و گفت: کرونا تاثیرات روحی و روانی فراوانی بر اهالی تئاتر گذاشت. میشنیدیم که بسیاری از تئاتری ها در تهران و دیگر استانها دارند به دلیل این بیماری از دست میروند و کوچکترین حمایت دولتی در این دوران تلخ کرونا که هنوز به اتمام نرسیده است، از جماعت تئاتری نشد. به طوری که معیشت اهالی تئاتر به خطر افتاد. ای کاش، زمینهها به گونهای فراهم شود که صنوف مختلف خانه تئاتر در مسیری همسو با قوانین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی قدم بردارند تا بتوانند چشمانداز پیشبینی مسائل کوتاهمدت و درازمدت را داشته باشند. در این صورت، وقتی با اینگونه رخدادها مواجه میشوند، بتوانند با قوانین محکم و قانونمندی که دارند امنیت هنرمندان را تامین و از بیکاری آنها جلوگیری کنند.
او تصریح کرد: در کشورهای دیگر هنگامی که چنین تراژدی رخ داد، هنرمندان از حقوقی که داشتند، محروم شدند؟ خیر، چنین نشد. هنرمندان دیگر کشورها با وجود اینکه از مدت زمان فعالیت آنها به علت کرونا کاسته شد، حقوق و مزایایشان را به طور کامل دریافت کردند.
طراح صحنه نمایش «مدهآ» با بیان اینکه علی رغم اینکه به مشغلههای صنفی مشغول بوده اما هر دو سال یکبار نمایشی روی صحنه داشته است، اظهار کرد: من تکلیفم را با خودم روشن کردهام و این رویه فقط برای بیلان کاری داشتن نبوده است. من کوشیدهام در انتخاب نمایشنامهها برای اجرا دقت نظر داشته باشم و در حد توان بتوانم درامنویسان ناشناخته در کشور را به مخاطبان معرفی کنم. اگر در شهر تهران امکان اجرا فراهم میشد روی صحنه میرفتیم و در صورتی که در شهرستانها این امکان بود، در آن شهرها اجرا میکردیم.
سهراب سلیمی در سخنان پایانی درباره ارزیابیاش از وضعیت تئاتر گفت: مدت هاست من جریان تئاتر را بیمار میبینم و نحیف شده است با اینکه به لحاظ آماری غوغایی برپاست. با نگاهی جامع و نه نگاهی رویاپردازانه میتوان دریافت که تئاتر خیلی تحت فشار قرار گرفته است. گروههای نمایشی هم تحت فشار قرار دارند. اینجاست که باید ردپای حمایتهای دولتی از تئاتر دیده شود. زمانی که راجع به این موضوعات حرف زده میشود، مدیرانی وجود دارند که به فروشهای میلیاردی برخی نمایشها استناد میکنند. در مقابل، کارگردان صاحب سبک و خلاقی هم هست که هرگز نتوانسته است فروش گیشه را با هزینهکرد تولید نمایشش برابر کند. در صورتی که داشتن یا نداشتن فروش گیشه معیاری برای کیفیت اجرایی یک نمایش نیست.
فرزاد جمشیددانایی
انتهای پیام/
There are no comments yet