«ماهگرفتگی»
به کارگردانی مسعود اطیابی و هادی انباردار در بخش سودای سیمرغ سیوپنجمین فیلم
فجر قرار دارد. این اثر به رویدادها و حوادث سال ۸۸ میپردازد. کامبیز دیرباز،
سارا خوئینیها، فریبا کوثری و… در این فیلم بازی کردهاند. آنچه میخوانید گفتوگوی
ما با تهیهکننده و کارگردان این اثر است.
باتوجه به
اینکه در این سالها تجربه بسیاری در حوزه سینما کسب کردهاید، به چه علت ژانر
ملتهب و کمتر کار شدهای مانند ژانر سیاسی را برای اولین تجربه جدی در تهیهکنندگی
سینما آن هم به کارگردانی مسعود اطیابی -که امتحانش را پس داده است و میتوانست
فیلم گیشهای را به تهیهکنندگیتان بسازد- را انتخاب کردید؟
انباردار: مسعود اطیابی حکم برادر
را برای من دارد و همکاری با او در هر ژانری باعث افتخار است. همچنین از تجربیاتش
نهایت استفاده را میبرم. بیشتر فعالیت من در سینما به فضاهای جنگی اختصاص داشت.
در مورد این فیلم باتوجه به اینکه همچون فضای فیلمهای جنگی نیازمند ادوات و
لوازمی همچون توپ، تانک، سلاح و… نبود سختی کمتری را احساس کردم.
در حقیقت
فضایی شهری بر آن حاکم بود. قصه این فیلم ملودرام معمایی است که در مقطعی از سال
۸۸ اتفاق میافتد. ابتدا با پیشزمینهای کار را شروع کردم که درواقع این فیلم درنهایت
سهولت به نتیجه میرسد و دشواری فیلمهای جنگی را نخواهد داشت. در طول سالهایی که
به تولید و تهیهکنندگی پرداختهام به جرات اذعان میکنم این کار برایم تجربهای جدید
در حوزه فیلمسازی محسوب میشود. از زمان پیشتولید بارها برای فیلمبرداری آماده
شدیم اما بهدلیل سیاسیبودن موضوع به مشکل برخوردیم. در حقیقت پرداختن به ژانر
سیاسی سبب شد تا کار متوقف شود. عوامل تولید با پیشینهای که از مسعود اطیابی
داشتند، بهسرعت پای قرارداد میآمدند و بههمان سرعت نیز از همکاری منصرف شده و
قرارداد را باطل میکردند. همین امر سبب شروعی دوباره و از صفر برای ما بود. در
این مدت سه تیم فیلمبرداری عوض کردیم. گاهی بازیگری با وجود قرارداد و حضور در
صحنه، دچار نگرانی و بدگمانی شده و همین امر ادامه کار را برایمان دشوار میساخت.
در بخش
تولید و تهیه نیز بههمین اندازه مشکل داشتیم که طولانیشدن روزهای فیلمبرداری و
پیشتولید را در پی داشت. بخش اعظمی از انرژی ما صرف دفعکردن انرژیهای منفی شد
تا اینکه در ساختن فیلم نمود پیدا کند. خاطرم است با دو بازیگر عزیز که اتفاقا
زوج نیز بودند بر سر نقشهایی که مسعود اطیابی تعیین کرده بود به توافق رسیدیم و
درست صبح روزی که قرار داشتیم قرارداد را امضا کنیم. متاسفانه یکی از روزنامهها از
پیوستن این دو عزیز به این کار خبر داد و جوسازیهای نادرست باعث انصراف این دو
بازیگر شد.
سعیمان بر
این بود تا اسمی از عوامل برده نشود. اگر مشاهده کنید خبرهای ما بسیار محدود هستند
به این دلیل است که بهنوعی چراغ خاموش حرکت کردهایم تا فیلم را به جشنواره سپرده
و اجازه دهیم تا خود فیلم گویای همه چیز باشد. متاسفانه شرایط به شکلی است که قبل
از دیدار با هیات انتخاب فیلم، خبرهای متنوعی در مطبوعات درج میشوند. با توجه به
فرصت کوتاه باقیمانده تا جشنواره باید با فراهمآوردن امکانات در خصوص صدا،
موسیقی، رنگ و… به جمعبندی درخور کار برسیم و فیلم را به جشنواره برسانیم.
در حقیقت
تمام دلگرمی من در این فیلم به کارگردانی مسعود اطیابی معطوف میشود. زمانیکه
برای پروانه ساخت اقدام کردیم بارها در ارشاد ما توصیه کردند تا از ساختن این فیلم
منصرف شویم.
با این حال در
جلسات متعدد اصرار به ساختن کامل این فیلم داشتم. انتخاب مسعود اطیابی برای همکاری
به این علت بود که نگاه مغرضانهای به این وقایع نداشت. مسعود اطیابی بسیار دقیق و
موشکافانه عمل کرده و از قضاوت یک سویه خودداری کرد.
در حقیقت او
تنها سعی بر ساختن فیلمی دارد که مورد استفاده عموم مردم قرار گیرد. بههمین دلیل
شاید اگر قرار بود با کارگردان دیگری در این خصوص همکاری کنم، با شرایطی که گفتم، قطعا
از ادامه ساختن این فیلم انصراف میدادم. قبلا نیز شاهد ساخت فیلمهایی شعار گونه
بودهایم که حواشی زیادی داشتهاند. در طول کار نیز اتفاقات زیادی رخ داد و بارها
به دوستان مطبوعاتی و منتقدان تذکر دادم تا کمی صبوری کرده و بعد از مشاهده فیلم
به تشویق یا تقبیح آن بپردازند. باید بار دیگر تاکید کنم که با حضور اطیابی، شاهد
اتفاقاتی مثبت برای این فیلم هستیم.
بهعنوان
کارگردان «ماهگرفتگی»، دلیل انتخابتان برای ساختن فیلمی در این ژانر چه بود؟
اطیابی: فیلمنامه «ماهگرفتگی»
بهواسطه جلسهای بهدستم رسید که بعد از مطالعهکردن آم به این نتیجه رسیدم که
«ماهگرفتگی» انتخاب خوبی است. البته در دید نخست، حاوی اندکی خامی بود که باید
رفع میشد اما بهنظر پتانسیل ملیشدن را داشت. به این دلیل که در فیلم نگاه مردمیتر
وجود داشته باشد بهتر دیدم این فیلم با روحیه شخصی چون من ساخته شود. در حقیقت
علاقهمند به انجام این کار بوده و خوشبختانه زمینهاش نیز فراهم شد. انجمن دفاع
مقدس نیز حمایت از این کار را قبول کرد و پس از آن هادی انباردار پروانه ساخت را
گرفت.
مراحل تولید
بهلحاظ ساخت کمی سخت بهنظر میرسید اما آزاردهنده نبود. در رابطه با مسائل و
موانعی که در بخش تولید و ساخت درگیر شدیم بعد از نمایش فیلم بهطور مفصل صحبت
خواهم کرد بهخصوص برای اشخاصی که به پیشداوری و قضاوت زودهنگام دچار شدند.
همچنان در مقام دفاع از فیلم نیستم تا زمانیکه فیلم را با مردم، منتقدان، اهالی
رسانه و حتی رجال کشور به تماشا بنشینم. تنها پس از دیدن فیلم میتوان در خصوص بدیوخوبی
آن نکتههایی را بیان کرد. برای من دیدگاه مردمی که از مسائل پیرامونشان به حد
کافی مطلع هستند بیش از هر چیز ارزشمند است. تعداد دیدگاههای مغرضانه در این خصوص
بهقدری محدود است که شاید باعث آزارم نیز نشود. هرچند فعالیت محدودشان سبب نگرانی
برخی از بازیگران و انصراف از ادامه همکاری شده باشد اما خوشبختانه توان جلوگیری
از این پروژه را نداشتند و ما کار را تا به امروز ادمه دادیم.
در واقع این
حرکات میتوانست باعث ایجاد روحیه عصبی در من بشود و مسیر پروژه را منحرف کند ولی
ما همه این شرایط را تحمل کرده و فیلم را ساختیم. در این مرحله نیز تمام تلاشم این
است که فیلم سوی مردمیترشدن، هدایت شود. مردمی که در این کشور با جمعیت میلیونی
زندگی کرده و پای خیلی از مسائل ایستادهاند و در واقع انگیزه کوچ و پناهندگی به
نقاط دیگر را ندارند. ما با این مردم زندگی میکنیم و در همین خیابانها رفتوآمد
داریم بنابراین ساخت فیلمی که مورد پسند آنها نباشد با هدف اصلی من مغایرت دارد.
فیلم را در همین مسیر ساختیم و تا الان نیز بهنظر میرسد ما موفقتر نسبت به مانعتراشان
عمل کردهایم.
از گذشته تا
به امروز فیلمهای دیگری داشتهایم که شاید بخشی از عملکرد همان فیلمها گریبانگیر
«ماهگرفتگی» نیز شده است. همانطور که در صحبتها به تغییر چند باره گروه فیلمبرداری
اشاره داشتید. وجود اتفاقاتی اینچنینی در ژانر سیاسی اجتنابناپذیر است و نهتنها
شما بلکه خیلی از سینماگران نیز بایستی به حوزه ساختن فیلمهایی با ژانر سیاسی
وارد شوند که در حقیقت همه ما واقف به جذابیت آن حتی در سینمای دنیا هستیم. البته
بهطور مشخص نه در خصوص این واقعه تاریخی بلکه در مجموع ورود به این حوزه نیاز
تماشاگر سینما محسوب میشود. حال که شما این تجربه را آزمودید و فیلم در مسیر
پایانی قرارگرفته است، باتوجه به رویکرد شما برای حضور در ژانر سیاسی، کشور ما -در
این مورد- تا دستیابی به استانداردها چه اندازه فاصله دارد و برای برخورداری
سینمای ایران از ژانر سیاسی چه عملکردی را باید در پیش گرفت؟
انباردار: ژانر سیاسی در سینما مخاطب خاص خود را میطلبد
و جذابیتهای بسیاری برای بینندگان سینما به ارمغان میآورد. متاسفانه در سینمای
ایران بهطور جدی به آن نپرداختهایم. این ژانر دربرگیرنده نکاتی قابلتوجه است.
سینمای ما مختص کشور خودمان است. بسیاری از کشورها بحثهای سیاسی و فیلمهای اینچنینی
را دارند و به سهولت از دولتمردان انتقاد میکنند. حتی رئیسجمهور را بهراحتی زیر
سوال برده و اتفاق خاصی نمیافتد چرا که در قالب یک فیلم است و در انتها قهرمان نیز
متعلق به همان کشور است. در کشورمان محدودیتهایی داریم که عملکرد فیلمسازان را
محدود میکند و نتیجه کار فاصله زیادی با فیلم سیاسی خواهد داشت.
تهیهکنندگان نیز ترجیح میدهند بهجای ساخت
فیلمهایی با این مضمون که امکان توقیف آن وجود دارد یا حاشیهها و سانسورهای
اعمال شده که شاکله اصلی فیلم را دگرگون میسازند سوی ساخت فیلمهایی بروند که
سرمایه و آمال ایشان درهالهای از ابهام فرو نرود. در حقیقت ترجیح تهیهکننده به
ساخت فیلمهایی است که برگشت سرمایه در آن نهفته است. اینکه بخش یا جناحی خارج یا
داخل کشور با بزرگنمایی مسئلهای به سوءاستفاده بپردازد نیز یکی از معضلات پیش رو
در ساختن فیلمهایی از این دست است. جایگاه فیلم سیاسی در سینمای ایران هماکنون
خالی مانده و البته کسانی نیز سعی بر پوشش دادن این ژانر کردهاند که متاسفانه
آسیبهای پس از آن دامنگیرشان شده است.
در حال حاضر
ترس از دچارشدن به عاقبتی این چنین باعث عقبگرد تهیهکنندگان و کارگردانها و حتی
بازیگر و عوامل نیز شده است. نگرانی در خصوص خانهنشینی یا مورد غضب واقعشدن سبب
تهیماندن این عرصه شده است. باید هر سال در سبد فیلمهای سینمایی انواع گوناگونی
از ژانرها را بگنجانیم. متاسفانه در جشنوارهها اغلب شاهد فیلمهایی با ژانر مشابه
هستیم که گاهی در نگاه اول نمودی از یک کار کپی را بر اذهان بیننده بهجای میگذارد.
گاهی فیلمهایی را میبینم که حس میکنم کاملا کپیبرداری از اثر دیگری است.
از منظر یک
کارگردان ورود به عرصه ژانر سیاسی را منوط به چه شرایطی میدانید؟
اطیابی: سینمای یک کشور در راستای ملیشدن باید دربرگیرنده
آثاری در ژانرهای متنوع باشد. در نظر بگیرید که آیا میشود تمام کشور را زیر کشت
سیبزمینی برد؟ البته که این کار غیرمنطقی است. بعضی از گونهها در پیشرفت ساختاری
کشور موثر واقع میشوند؛ بهخصوص گونههای خانوادگی و سیاسی. شرایط کار سیاسی در
ایران سخت است زیرا که پردازش تحلیلها دچار آشفتگی است. اگر شخصی قصد ساختن فیلمهای
اینچنینی داشته باشد بلافاصله او را متهم میکنند. سوءاستفاده بیگانگان از این
آثار نیز انکارناپذیر است. در بحث معضلات اجتماعی، فیلمسازان به سویی رفتهاند که
در حقیقت رضایت محافل خارجی را جلب کنند. اکثر آنها نسبت به فیلمهایی که سیاهنمایی
نام گرفتهاند رویگردان و معترض هستند و من بههیچ عنوان با این رویکرد موافق
نیستم. در عمل باید سیاهیهای اجتماع در فیلمها نمایش داده شود زیرا تنها با دیدهشدن
این آثار است که برای رفع این مشکلات، به راهی اندیشیده خواهد شد. کارتنخوابی،
گورخوابی، فاصله طبقاتی و هزاران مورد از این دست باید روی پرده به نمایش درآیند
یا بهصورت کتاب و… رسانهای شده تا آحاد مردم عکسالعمل درخوری نشان دهند و
برای رفع این معضلات به چارهجویی بپردازند اما وقتی آثاری که در آنها سیاهنمایی
شده را تنها برای دیدهشدن در محافل بیگانه میسازند نهتنها دردی دوا نمیشود
بلکه راهی برای سوءاستفاده را هموار میسازند. بحث فیلم سیاسی نیز بههمینگونه
است. «ماهگرفتگی» شاید در قالبی سیاسی قرار گیرد اما سعی بر این بوده که فیلم سیاسی
نباشد. از بستر حوادثی که سیاسی بودند بهرهوری کردیم تا راوی قصه خود باشیم. از
طرفی حرف مردم با دیدگاههای مختلف و فاقد تریبون در این فیلم نمایان میشود. از
کنایه خودداری کردیم. تمام سعی ما شفافیت بود. بهنظر یکی از دلایلی که هیات
انتخاب در جشنواره اعضای این فیلم را پذیرفتند برخاسته از صراحت فیلم است که باعثشده
جلوهای سیاسی نداشته باشد. درحقیقت به هنگام گوشزد مسئلهای به یک بزرگتر بهترین
راه ممکن صراحت است تا از جنبه اهانتآمیز موضوع کاسته شود.
تجربه این
چندساله نشان داد وقتی که اتفاقی از این دست در کشورمان میافتد افراد مورد پیشداوری
قرار میگیرند. آیا راهکار اصلی برای منتسبنشدن به جریانی خاص سکوت است؟
انباردار: همانطور که مسعود اطیابی اشاره کرد، پیشداوری
کار اشتباهی است و در این خصوص به ضربالمثل «حرفنزده را میشود زد» اشاره میکنم.
در حقیقت اگر دچار پیشداوری زودهنگام شوید آیا بعد از دیدن فیلم شرمنده نخواهید
شد؟! مطالبی که در مطبوعات درج میشود به گروه آسیب خواهد رساند و در حقیقت همکاری
را تحتتأثیر قرار میدهد. اگر که به من فرصت بیشتری میدادند قطعا از چهرههای بهتری
در این مجموعه استفاده میکردم. هرچند که اذعان میکنم از گروهم راضی هستم و همه،
تلاششان را کردند. بهمحض انتخاب هر فردی با او تماسهایی گرفته میشد که این
موارد رعب و وحشت را افزایش داده و فرصت همکاری را از ما میگرفتند. بنابراین سکوت
خبری را ترجیح دادم و حتی به عکاسان هم اجازه حضور در صحنه را ندادیم. تمام تلاشمان
اجرای شیوه مدیریتی بود تا ما را به ساحل امن برساند.
اطیابی: هنگام ساختن این فیلم اگر که هر نهادی پشت آن
قرار داشته از همان ابتدا قرار ما حفظ استقلال من بهعنوان کارگردان بوده است و
شهادت میدهم این استقلال را بهدست آوردهام.
انجمن دفاع
مقدس و درواقع سازمان بسیج موردی را به ما تحمیل نکردند. البته قطعا خواستههایی
برای فیلم داشتند اما مواردی همچون ملیبودن، مردمیبودن و غیر جناحی بودن فیلم را
مد نظر داشتند که خواستهها را شنیدند که تطبیق پیداکردن آنها با خواستههای ما،
باعث خرسندی بود. حتی گاهی گمان میبردم که بعد از دیدن فیلم خواهان تغییراتی در
آن باشند اما تا این مرحله خوشبختانه نظر مخالفی اعلام نداشتهاند.
اعتقاد بر
این است که اگر قرار بر تاثیرگذاری فیلم است بنابراین باید احساس شود فیلمساز بهطور
مستقل به ساختن فیلم پرداخته است. جنبه سفارشی بسیار کم بود و این پاسخی است برای
کسانیکه گمان میبرند با فیلمی جناحی مواجه هستند. در این فیلم دیدگاه مردمی خود
را حفظ کردهام. البته هر کسی بهزعم خود مردم را شناخته و من به سبب زندگیکردن
در طبقه متوسط، ادعای شناخت بهتری از مردم دارم و در حقیقت از بین همین مردم
برخاستهام. رفتار و منش زندگی من مشابه انبوه مردم است. در طول ساخت ملاحظاتی را
باید رعایت میکردم که آنها را پذیرفتم. فیلمسازی که نتواند ملاحظات کشورش را
قبول کند و به ساختن بیمحابا بپردازد یقینا مشکلاتی را بهوجود خواهد آورد.
شما آخرین
فیلمتان را پنجسال پیش ساختید، بههر حال شما چند سال صبر کردید تا به یک
فیلمنامه خوب برای کارگردانی این اثر برسید. آیا از نتیجه این کار راضی هستید؟
اطیابی: در حقیقت زمینه کار در این مدت فراهم نبود.
تمام معیشت من از سینما بهدست میآید بههمین علت آغازکردن کار جدید سخت بود. در
«ماهگرفتگی» بهطور تقریبی به ۷۰درصد خواستههای تکنیکی کارم رسیدم چراکه باید در
نظر داشت، وضعیت بودجه به شکلی نبود که بتوان به تهیهکننده فشار آورد.
شما بهعنوان
تهیهکننده فیلم، مسلما نگاهی به گیشه نیز داشتهاید. پیشبینی شما در این خصوص
چیست و آیا گمان میبرید در گیشه موفق خواهید بود؟
انباردار: ما با کمترین هزینه و بودجه این فیلم را
ساختیم. بهطور مثال صحنههایی را با هشتصدنفر سیاهیلشکر داشتهایم که فقط با
مدیریت مناسب قادر به کنترل اوضاع بودیم. نکته قابلتوجه این است که هنگام تدوین
بارها فیلم را بهطور کامل به تماشا کردم و بارها با دیدن صحنههای مختلف اشک بر
دیدگانم جاری شد. فضاهای مختلف فیلم زحمات گروه را تداعی میکرد. صحنههایی که با
همکاری همه به ثمر رسید. این فیلم در حقیقت دلی است و مخاطب عام قطعا ارتباط خوبی
با آن برقرار خواهد کرد. تمام تلاش بر این است که تا عید اکران شود چراکه بستری
مناسب همچون انتخابات را پیشرو داریم و در واقع قصه ما با این مقطع از زمان
هماهنگی دارد. البته در مقوله سینما هیچ موردی قابل تعیین و پیشبینی نیست. بارها
شاهد ساخت فیلمهایی بودهایم که بهاجبار سکانسهای متعددی را حذف کردهاند و
باورمان بر این بوده که این فیلم بهجایی نخواهد رسید اما ارتباطشان با مخاطب باعث
شگفتی شده است. استنباط شخصی من موفقیت چشمگیر «ماهگرفتگی» است. امیدوارم دوستانی
که ما را حمایت مالی کردهاند، برای اکران این فیلم در عیدنوروز همکاری درخور و
شایسته خود را ادامه دهند.
آیا بعد از
جشنواره برای پخش این فیلم در فضاهای خاصی همچون در میان رجال سیاسی برنامهای در
نظر گرفتهاید؟
انباردار: قطعا برای چنین فیلمی این فضا اتفاق میافتد.
البته ما برای یکسری از فضاها فیلم را نمایش دادهایم که خوشبختانه بازخورد بدی
نداشتهاند و فیلم را پذیرفتند. همانطور که اطیابی گفت؛ به شکل جنایی با این فیلم
برخورد نداشتیم. گمانهزنیها بر این بود که در خیلی از موارد مورد کملطفی قرار
بگیرد و باز هم خوشبختانه تا کنون این اتفاق نیفتاده است. مطمئنا درخواست نمایش
برای عدهای را خواهیم داشت و فاصله جشنواره تا عیدنوروز بسیار کم است و کاش به
اکران عمومی روی بیاوریم و درآن فضا قرار بگیریم.
برای سوال
پایانی، پیش بینی شما در خصوص موفقیت فیلم در اکران چیست؟ آیا حین ساخت به گیشه
نیز نگاهی داشتهاید؟
اطیابی: باید خیلی از شرایط را در نظر گرفت. ما قصهگوی
این فیلم بودیم و حداقل گیشهای را بهصورت طبیعی پیشبینی میکنیم. البته نیاز
تبلیغاتی را نیز باید در نظر گرفت. فصل اکران باید به موقع باشد. بههر حال ما
برهه زمانی عید نوروز را برای اوج این فیلم در نظر گرفتهایم. حوزه هنری بهعنوان
نهادی که دارای سالنهای سینمای متعدد است و ادعای به نمایشگذاشتن فیلمهای خوب
را دارد، باید در برآوردن توقع ما یاری رساند. البته درایت و مدیریت این حوزه را
نباید نادیده گرفت. بههر حال زمانی که از وحدت، رهبری، قانون اساسی و اصول آن سخن
ساز میکند، مورد اختلافبرانگیز خاصی در این میان نمایان نیست. این نهاد سعی بر
بیان تاریخ دارد و در حقیقت تاریخسازی نمیکند.
جایی همچون
حوزه هنری نیازی به مذاکره ندارد و البته اگر این اتفاق نیفتد گمانهزنی ما براین
خواهد بود که در مورد دیدگاه خود در اشتباه بودهایم. بهترین فصل اکران «ماهگرفتگی»
ایام نوروز خواهد بود و مطمئن هستیم که فیلم در گیشه به نسبت موفق خواهد بود. با
این حال توقعی که از گیشه فیلم کمدی وجود دارد را نباید برای فیلمی در ژانر سیاسی
داشته باشیم اما این کار بهدلیل قصهگو بودن، قادر به جذب مخاطب خواهد شد.
مریم رضازاده
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است