به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، لزوم ایجاد زمینه اجرای تئاتر برای فارغالتحصیلان رشتههای مرتبط با هنرهای نمایشی در تماشاخانههای دولتی و خصوصی و نیز فرهنگسراها همیشه در صحبتهای هنرجویان هنرهای نمایشی مطرح بوده است و با توجه به اینکه در سالهای اخیر، قشر جوان تئاتری رغبت بیشتری برای روی صحنه بردن آثارشان دارند، در فهرست نمایشهای روی صحنه در سایت فروش بلیت تیوال محال است در هر فصل از اجرا وجود چند نام جدید در کارگردانی، بازیگری و تا عوامل اجرایی گروههای نمایشی آثار اجراشده به چشم نیاید.
با ورود تماشاخانههای خصوصی به جرگه تماشاخانههای فعال کشور در دهه ۹۰ شمسی، بحث مسایلی که آنها به وجود میآورند، نقل محافل تئاتری شده است که از جمله آنها میتوان به رقم گزاف اجاره سالن تئاتر برای هر اجرا، نداشتن اتاق فرمان و گریم مناسب و تعداد پروژکتورهای نوری ناکافی برای هر نمایش با توجه به چنداجرایی بودن این تماشاخانه ها اشاره کرد. موضوعاتی که مزایایی که تماشاخانههای خصوصی ایجاد کردند تحت شعاع قرار میدهد و آنها را به حاشیه میراند که مهمترین آنها این است که برای بخشی از حدود هزار و پانصد فارغالتحصیل گرایشهای گوناگون رشتههای مرتبط به هنرهای نمایشی در هر سال فرصتی برای روی صحنه رفتن و محک زدن خودشان ایجاد میکند؛ فرصتی که برای اجرا رفتن در تماشاخانههای دولتی باید سالها منتظر بمانند و شاید هیچ وقت میسر نشود.
با گسترش دانشگاه آزاد اسلامی و علمی کاربردی و همچنین، دانشگاه پیام نور، فارغالتحصیلان گرایشهای گوناگون رشتههای مرتبط به هنرهای نمایشی بخش اعظم فعالان تئاتری کشور را در سالهای اخیر و تشکیل میدهند پس توجه به این قشر باید در اولویت مسئولان سیاستگذاری فرهنگ و هنر کشور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین، اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان اولین و آخرین متصدی دولتی و کلان تئاتر باشد.
توجه به قشر جوان تئاتری اتفاقی است که به درستی نمیافتد و با کمک هزینههای اندکی که از سوی اداره کل هنرهای نمایشی به تماشاخانههای خصوصی به صورت سالانه پرداخت میشود، با توجه به گرانیهایی که در چند سال اخیر در سطح کشور رخ داده است، دردی از آنها دوا نمیکند و مثل تجویز چسب زخم برای یک زخم عمیق است.
همچنین، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز سالهاست چتر حمایتیاش از تئاتر را برداشته است و برای تماشاخانههای خصوصی کمک هزینهای در نظر نمیگیرد آنهم در شرایطی که حمایت از فعالان فرهنگ و هنر بخشی از وظیفه ذاتی شهرداریها با هدف ترویج فرهنگ و هنر است. اکثر سالنهای فرهنگسراها آمفیتئاتر هستند و به ندرت سالن تئاتری حتی همسان با استانداردهای تماشاخانههای خصوصی در فرهنگسراها ساخته شده است و این اصلیترین دلیلی است که گروههای نمایشی برای اجرا آنها را انتخاب نمیکنند. همچنین تبلیغات شهری به ویژه گرفتن بیلبورد برای تبلیغ آثار نمایشی دیگر جزو آرزوهای محال جامعه تئاتری به شمار میرود.
در نتیجه در این اوضاع، تماشاخانههای خصوصی برای اینکه سر پا بمانند و بتوانند هزینههای گزاف اجاره محل سالنهای تئاتر، قبضهای آب، برق و غیره و حقوق کارمندان تماشاخانهها را بپردازند، مجبور میشوند رقم کرایه سالن تئاتر برای هر اجرا را متناسب با تورم افزایش بدهند و گاهی، حتی بیش از آن را در نظر میگیرند بدون اینکه ارتقایی در امکانات تئاتری تماشاخانهها به وجود بیاید و این موضوع منجر به یک چرخه باطل میشود که گریبانگیر همه اهالی تئاتر شده است.
از آنجا که این چرخه باطل زاده تماشاخانههای خصوصی نیست و آنها هم همچون فعالان جوان تئاتری قربانی یک تصمیم نادرست پیشین به حساب میآیند پس نمیتوان همه تقصیر را به گردن آنها انداخت و خواستار جوابگویی و اصلاح امور از سوی آنها شد چون با مشکلی کلان طرف هستیم که رفع آن همت همگانی در همه سطوح در نهادهای دولتی مختلف از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را طلب میکند.
در این دایره مشکلات، تماشاخانههای دولتی با وجود اینکه بخشی از معضل هستند، با سیاستهای سفت و سختی که سالهاست برای اجرا رفتن گروههای نمایشی در آنها وضع شده است، همواره خودشان را از کنشگری در این مساله معاف میکنند به طوریکه حتی گسترش تماشاخانههای خصوصی هم نتوانسته است تغییری آنچنانی در این سیاستها ایجاد کند.
در این میان، فعالان جوان تئاتری سرگردان هستند؛ تماشاخانههای دولتی برای آنها فرصتی برای اجرا رفتن ندارند و در تماشاخانههای خصوصی هزینههای گزاف اجرا کمر گروههای نمایشی را میشکند. سالنهای تئاتر فرهنگسراها هم استانداردهای لازم را ندارند. کمک هزینه های اجرا برای گروههای نمایشی از سوی اداره کل هنرهای نمایشی هم در اکثر اوقات آنقدر ناچیز است که به شوخی میماند.
با این وضع، تئاتر به جای اینکه شغل باشد و کارآفرینی ایجاد کند، تبدیل به یک ورشکستگی ادامهدار میشود چون فعالان آن بیش از آنکه درآمد حاصل کنند، از خرج خودشان و خانوادههایشان میزنند تا نمایشی را روی صحنه ببرند؛ نمایشهایی که در بیلان کاری سالانه نهادهای مختلف به عنوان تلاشهای آنها برای ارتقای فرهنگ و هنر آورده میشود.
فرزاد جمشیددانایی
انتهای پیام/
There are no comments yet