بهطوری که مخاطب بادیدن بازی او بهیاد
بازیگری باران کوثری و سحر دولتشاهی در اجرای نمایشی این متن نیفتد. آلا متفاوتترین
بازی در کارنامه پگاه آهنگری است او معتقد است که چالش این نقش، متن سهل ممتنع
محمد یعقوبی و بازیگری در فضایی بین واقعیت و نمایش این نقش را به سختترین تجربه
سینمای او تبدیل کرده است.
آهنگرانی و محمدرضا گلزار پیش از «خشکسالی و دروغ» در فیلم
هنوز اکران نشده «مادر قلب اتمی» همکاری مشترک داشتهاند اما این همکاری در این
تجربه جدید بسیار متفاوت است. آنهم در شرایطی که علی سرابی و آیدا یعقوبی بهعنوان
بازیگران تئاتری به متن محمد یعقوبی مسلط بوده و بیش صد اجرا از این متن ارائه
داده بودند. با پگاه آهنگرانی؛ بازیگر و مستندساز درباره نقش آلا در «خشکسالی و
دروغ» گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
پیش از ساختن فیلم سینمایی «خشکسالی و دروغ»
این متن چندین بار و با بازیگرهای مختلف در تئاتر به صحنه رفته بود. اجراهای مختلف
این نمایشنامه برای شما چه چالشهایی داشت؟
من قبل از اینکه متن را بخوانم نمایش را ندیده و نمایشنامه
را هم نخوانده بودم. بهنظرم فیلمنامه از نمایشنامه جداست و لزومی هم ندارد که با
تئاتر خود را درگیر میکردم. فیلم باید خودبهخود مستقل باشد وگرنه لزومی نداشت که
فیلمی براساس اجرای تئاتر آن ساخته شود. البته در نیمههای تولید و ساختن فیلم
تئاتر را هم دیدم اما برداشت من از نقش و فضای فیلم براساس فیلمنامه بود.
البته که سینما و تئاتر از همدیگر جدا هستند
اما این درگیرشدن به نحوه بازی و تحلیل شما از نقش کمک نمیکرد؟
بله؛ بسیار به من کمک میکرد. به هرحال این متن و اجرای
تئاتری آن رویکرد خوبی به من میداد.
بازی این نقش با بسیاری از کارهای شما تفاوت
داشت. نگاه شما به نقش آلا چطور بود؟
بازی من در«خشکسالی و دروغ» بین رئال و نمایش بود. از یک
طرف باید خیلی واقعی نمیشد و از طرف دیگر باید حالت نمایشی خود را از دست نمیداد.
انجام این کار چندان آسان نبود اما این چالش در خود من وجود داشت و مدام سعی میکردم
بین دو فضای متفاوت نمایش و
واقعیت تعادل برقرار کنم. بههر حال نقش من با فضای رئال فاصله داشت و این فاصله
در من بهعنوان بازیگر نقش آلا وجود داشت.
شما در واقع روی لبه تیغ حرکت میکردید و فرصت
اشتباه در بازیگری وجود نداشت. سختی این نقش برای شما چه بود؟
سختترین قسمت بازی برای من نگاهداشتن حد بازیگری بود تا
به یک طرف نزدیک نشده و از طرف دیگر بازنمانم. بههر حال باید این نقش بهگونهای
ارائه میشد که مخاطب آن را باور میکرد؛ یعنی من باید همزمان بازی میکردم و
بازی نمیکردم. این دو سویه مختلف به نقش چالش تازهای میداد که به آن بیشتر
بپردازم.
شاخص شما برای نگاهداشتن این چالش چه بود؟
وجود علی سرابی در این فیلم به من کمک میکرد. محمد یعقوبی
هم بهعنوان بازیگردان و نویسنده فیلمنامه مدام در کنار ما بود. حضور آنها باعث
میشد که بتوان به نقش نزدیکتر شده و آن را بهتر برای خود هضم کنیم. فیلم سینمایی
«خشکسالی و دروغ» فیلم متفاوتی در کارنامه بازیگری من است و با تمام فیلمهای من
فرق میکرد. ببینید بازی نمایشی باعث میشود که شخصیت به تیپ نزدیک شود که البته
اتفاق خوشایندی است. من باید وسط واقعیت و نمایش جایی را پیدا میکردم.
آیا به دلیل اینکه این متن در ابتدا برای
تئاتر نوشته شده بود؛ سعی شد تا وجه نمایشی آن حفظ شود؟
نه؛ این انتخاب تصمیم کارگردان فیلم بود. نمایش «خشکسالی و
دروغ» پیش از آن بارها اجرا شده بود. ما برطبق این تصمیم در فیلمنامه و اجرای فیلم،
بازی نقش آلا را به نمایش نزدیک کردیم البته نه بهخاطر متن و اجرای اولیه تئاتر.
بده بستان با بازیگرها در فیلم چطور بود. این
همکاری با بازیگر و بازیگردان تا چه حد به شما کمک کرد؟
این همکاری بهطور حتم به بازی من کمک کرده است.
در هر فیلمی بازیگر نقش مقابل هم بهلحاظ هماهنگی در نوع بازیگری و هم برای
باورپذیری بیشتر نقش مهم است. بدون همکاری و بده بستان بازیگرها، فضای فیلم در نمیآید.
اگر همکاری مشترک وجود نداشت بازی من هم مزخرف از آب در میآمد.
محمدرضا گلزار بازیگر مقابل شما بود. او چقدر
با کار همراه بود؟
«خشکسالی
و دروغ» دومین همکاری من با رضا گلزار در دو سال گذشته بود. پیش از آن و در فضایی
متفاوت فیلم «مادر قلب اتمی» را با هم کار کرده بودیم و شیوه کاری او را میشناختم.
تلاش او بهعنوان یک سوپراستار در طول ساختن فیلم «خشکسالی و دروغ» قابل تقدیر
است. ما باهم بسیار تمرین کردیم تا کار یکدست شود.
فکر میکنم آیدا کیخایی و سرابی بعد از آن همه
اجرا در تئاتر هم نقش را میشناختند و هم دیالوگها را حفظ بودند.
دقیقا؛ این در واقع سختی کار من و رضا بود تا خودمان را با
نقش و فضای فیلم همراه کنیم. این دو بازیگر هم در اجرای تئاتر حضور داشته و هم به
متن بسیار مسلط بودند.
محمد یعقوبی چقدر به شما کمک کرد؟
حضور او برای من خیلی مهم بود و حتی از معاشرت با محمد
یعقوبی لذت میبردم. او تقریبا در تمام صحنههای فیلم حضور موثری داشت. در این
فیلم جنس بازیها بسیار مهم بود و از این بایت شبیه کارهای وودی آلن بود که در آن
واقعیت و دنیای نمایش باهم قاطی میشوند و بازیگر باید فاصله خودش را با نقش حفظ
کند. من الان بعد از گذشت مدت زیادی از آن کار، از فضای فیلم دور هستم و هنوز نسخهای
را که روی پرده سسینما قرار دارد ندیدهام. امیدوارم که حالوهوای فیلم بهخوبی
درآمده باشد و درست باشد. ما تمام تلاشمان را کردیم تا بازیهایمان توی ذوق مخاطب
نزند.
متن محمد یعقوبی بسیار خوب و دقیق است اما بهنظر
میرسد که برای بازیگر دشوار است. ارائه این متن برای شما سخت نبود؟
واقعا سخت بود. این متنی بود که نمیشد یک واو از آن را
جابهجاکرد. درواقع کلمات سختی در آن وجود نداشت اما بیان آنها سخت بود. در واقع
متن سهلممتنع است. این متن سهل ممتنع بود که بازی رئال و نمایشی را همزمان طلب
میکرد. من حافظه خوبی برای حفظ کردن دیالوگها دارم اما بااین وجود برای بهخاطر
سپردن متن، سختی کشیدم.
فیلم فروش نسبتا خوبی داشته است و مخاطبان
زیادی احتمالا فیلم را خواهند دید. بهنظر شما چه وجهی در نقش شما و فیلم وجود
دارد که مخاطب باید با دقت بیشتری به آن توجه کند؟
پاسخ دادن به این سوال برای من آسان نیست زیرا نمیتوانم
آدمهای مختلف با سلیقههای متفاوت را به این کار ترغیب کنم. بههر حال «خشکسالی و
دروغ» فضای جدیدی در سینمای ما دارد و با بسیاری از فیلمهای اکران شده متفاوت
است. این کار دارای متن خوبی است و رضا گلزار بازی خوبی دارد که مخاطب میتواند از
تماشای آن لذت ببرد.
نکته پایانی؟
خوشحالم که این فیلم بالاخره اکران شد و مورد توجه قرار
گرفت. پدرام علیزاده برای اکران و اصلاحات فیلمنامه در وزارت فرهنگ و ارشاد بسیار
اذیت شد تا اینکه فیلم رنگ پرده را بهخود دید.
کامبیز حضرتی
There are no comments yet