برای بررسی این مشکل به سراغ
حمیدرضا مدقق؛ استاد علوم ارتباطات،منتقد و فعال رسانهای و دبیر چهاردهمین
جشنواره «کتاب و رسانه برتر» رفتیم. گفت وگوی ما را با او از نظر میگذرانید.
معمولا پدیدههای جدید جوامع را دچار تغییر میکنند. این تغییرات در جامعه ما
از نظر ارتباطی چه تاثیری گذاشته است؟
معمولا ورود پدیدههای نوظهور در زمینه ارتباطات تغییراتی را به همراه خود
دارند. فناوریهای جدید وقتی که در یک جامعه ظهور و بروز پیدا میکنند باعث میشوند
که بخشهایی از جامعه و گروههای اجتماعی دستخوش تغییر شوند. این تغییرات و نوآوریها
اجتنابناپذیر و طبیعی است. جوامع درحال پیشرفت هستند و هر روزه فناوری تازهای به
آنها وارد میشود. این مسئله نه اشکال گرفتن به نوآوری است و نه ایراد فرهنگی به
حساب میآید.
پس شکاف فرهنگی چه میشود؟
فرهنگ جدید بیشتر اوقات در جامعه واردکننده تضاد ایجاد میکند. این تضاد به
دلیل سطح فرهنگی پایین جامعه واردکننده نیست. هر جامعهای از نظر ارتباطات و تغییر
رفتاری با تکنولوژیهای جدید دچار ایراد و تغییر میشود. موضوع شکاف فرهنگی هم از
این نقطه به وجود میآید. البته ناگفته نماند که تکنولوژیهای جدید به علت
امکاناتی که دارد در بین افراد ایجاد علاقه میکند بدون اینکه مضرات و آسیبهای
فرهنگی آن را بدانیم. یکی از بحثهای مهم توسعه پرداختن به فناوریهای جدید است.
اصولا نظریههای توسعه تمام اتفاقات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را مورد دقت و بررسی
قرار میدهد و به تمام مسائلی که زندگی را بهتر و آسانتر میکند میپردازد. ورود
فناوریهای جدید و شبکههای اجتماعی هم زیرمجموعه بحثهای توسعه قرار میگیرد.
ما همواره در برخورد با پدیدههای جدید مانند ویدئو، فیس بوک و… با منع و تهدید
روبه رو شدهایم. چرا با این پدیدهها مخالفت داریم؟
همیشه ورود تکنولوژی موافقان و مخالفان جدی خودش را داشته است. این بحث از
زمان مشروطه در جامعه ایرانی مطرح بوده و بحثی قدیمی و تقریبا لاینحل در زمینه
توسعه است. نمیتوان گفت که از زمان ورود ویدئو به کشور پیش آمده است. این موضوع
به رشد جامعه در دهههای اخیر برمیگردد
که روند رو به رشدی در زمینه تکنولوژیهای جدید داشته است. همین بسامد زیاد باعث
شده است که فکر کنیم این موضوع مربوط به چندسال اخیر و پدیدههای مانند ویدئو،
تلگرام، اینستاگرام و ماهواره است. پدیدهای مثل فیس بوک در بسیاری از جوامع بهراحتی
پذیرفته نشده است و خیلی از کشورها راحت با آن کنار نمیآیند. این وضعیت در مورد
سایر پدیدهها نیز وجود دارد. ابتدا باید طرز استفاده از فرهنگ مصرف آنها جا بیفتد
و سپس به چگونگی آسیبها و لطمههای آن پرداخته شود.
این موافقان و مخالفان چه طیفهایی هستند؟
دو گفتمان اساسی و قدیمی در این زمینه در رسانهها وجود دارد. مثلا نامه اخیر علیرضا
داوودنژاد دیدگاهی است که پخش تیزرها از ماهوارهها را به نفع سینمای کشور میداند
اما از طرف دیگر کسانی وجود دارند که میگویند پخش تیزرهای سینمایی از شبکههای
فارسی زبان خارج از کشور تایید و تصدیق آن شبکههاست و باعث میشود که ما آنها را
از نظر رسانهای تایید کنیم. ما باید به جای دعواکردن بر سر پخش تیزرهای ماهوارهای
از شبکههای فارسی زبان خارج از کشور به تبعات این موضوع در بین مخاطبان خودمان
بپردازیم. باید بدانیم این مقابله فرهنگی یا تاثیرپذیری در کجا و به چه نحوی به
فرهنگ ما لطمه وارد میکند و به چه طریقی میتوان از آن فایده و سود به دست آوریم.
به نظر من مهمترین نکتهای که در اینباره وجود دارد پرداختن به سواد رسانهای
است.
منظور از سواد رسانهای چه مواردی است؟
ما باید در برابر شبکههای مجازی و تلگرامی مختلف سواد رسانهای درست داشته
باشیم و دچار ذوقزدگی نشویم. معمولا فناوریهای جدید ذوقزدگیهایی را به همراه
خود دارد و در برابر آن داشتن آگاهی رسانهای ضروری به نظر میرسد. رسانههای
امروزی نیز باید به این موضوع و پرداختن به جذابیتهایی مانند دنیای گیم توجه
داشته باشند. این آگاهیها یعنی گام زدن در راه آگاهی و سواد رسانهای.
آیا ورود شبکههای مجازی رسانهها را به حاشیه نرانده؟ در این شرایط رسانه چه
وظایفی دارد؟
این اتفاق تاحد زیادی افتاده است و بسیاری از مطبوعات و خبرگزاریها از شبکههای
مجازی جا ماندهاند اما باید به طریق دیگری این ارتباط رسانهای را برقرار کنیم.
روزنامههای چاپی والکترونیکی نمیتوانند بدون ارتباط با مخاطب به فعالیتشان ادامه
بدهند. آنها باید در کنار فعالیتهای خودشان از شبکههای اجتماعی غافل نشوند و از
امکانات، سرعت و تعامل شبکههای جدید غفلت نکنند. در علوم ارتباطات به این مسئله
همپوشانی گفته میشود یعنی یک رسانه علاوهبر انجام وظیفه خود به فضاهای دیجیتال
و چاپی هم دقت نظر داشته باشد.امروزه بسیاری از رسانههای سنتی به شبکههای
اجتماعی ورود کردهاند. صدا و سیما هم از فضای اینترنت استفاده زیادی داشته است. بسیاری
از خبرگزاریها هم در شبکههای مجازی فعال هستند. رسانههای جدید باید ضمن انطباق
با فناوری جدید به کار اصلی خود یعنی اطلاعرسانی صحیح، سریع و درست بپردازند.
یک استاد جامعه شناس
وقتی پرداختن به ماهوارهها ممنوع شود دهان نخبگان بسته میشود
ورود ماهوارهها در جامعه ما از نظر جامعهشناسی و تغییرات فرهنگی تبعات و
تاثیرات فراوانی داشته است. به تازگی نیز تیزرهای تبلیغات ماهوارهای عاملی شد که
نگاهها دوباره به سوی ماهوارهها جلب و جذب شود. تاثیرات شبکههای مجازی، ماهوارهها
و ابزارهای نوین ارتباطی را با دکتر حسین ایمانی جاجرمی؛ استاد جامعهشناسی
دانشگاه مطرح کردیم که از نظر میگذرانید.
دلیل مقابله با ابزارهای جدید و تکنولوژیهای نوین در جامعه ما چیست؟
ابزارهای فناوری نوین جوامع مختلف را دستخوش تغییر میکند. به نظر من ایران یک
کشور قدیمی با سابقه تاریخی بلندمدت است و در آن سنتها قدرتمند هستند و دست بالا
را دارند. اصولا جوامع سنتی در نوع خود محافظه کار هستند به این معنا که در برابر
تغییرات مقاومت میکنند. ما ایرانیها این خصلت محافظه کاری را در جامعه خودمان
داریم و فناوریهایی که بخواهند آن را تغییر دهند با واکنش منفی ما مواجه میشوند.
پس چرا در جامعه ما این ابزارها به راحتی همهگیر شدند؟
در عین حال بخشهایی از جامعه هستند که در استفاده و مواجهه با ابزارهای جدید
افراط میکنند. این موارد به خصلتهای جامعه در حال گذار برمیگردد و اینکه ما وارد مناسبات جدید شدیم.
میدانید که جامعه ایران از نظر فرهنگی شخم زده شده و در مقایسه با بعضی از
کشورهای همسایه با تغییرات ناگهانی مواجه شده است. به عنوان مثال عربستانیها آرام
و حساب شده با تغییرات رو به رو میشوند. این موضوع را میتوان در انتخابات
شوراهای ملی یا حق رای زنان در عربستان دید. در حالی که انجمن بلدیه صدسال پیش در
ایران تاسیس شد و اصلاحات ارضی تحرکات طبقاتی به دنبال داشت. در همان زمان هم مردم
برای سوارشدن به ماشین دودی یا آبله کوبی واکنش منفی نشان میدادند.
از زمانی که ویدئو به کشور وارد شد تا امروز ما با منع و تهدید مواجه شدهایم.
این موضوع چه تبعاتی دارد؟
در حدود دو دهه پیش در برابر ویدئو آنچنان فساد بینظیری درست شده بود که قابل
وصف نیست. نازلترین فیلمها و شوهایی که هیچ مناسبت فرهنگی با ایران قبل و بعد از
انقلاب نداشت در جامعه رواج پیدا کرد. زمانی که ویدئو را به پدیدهای ممنوع تبدیل
کردیم مناسبات فرهنگی از تداوم افتاد. وقتی پدیدهای در جامعه آزاد باشد خود به
خود از سوی جامعه کنترل میشود اما زمانی که همان پدیده را منع میکنیم به لایههای
پایین و زیرپوست جامعه رفته و اثر خود را میگذارد. به همین ترتیب ماهواره جامعه
ایران را به گند کشید. پدر خریدار ماهواره میداند که خطا کرده و اولین گام غلط را
انجام میدهد در حالی که همین فرد میتواند در یک شرایط آزاد از تخریب فرهنگی
ماهواره در خانواده خود جلوگیری کند. ما در کشورمان فعالیت شبکههای ماهوارهای و
نصب آن را ممنوع کردیم و همین مسئله خود به خود برای عده زیادی جذابیت پیدا کرد.
در حال حاضر در کشور خودمان میلیونها قانونشکن داریم که از ماهوارهها استفاده
میکنند و برابر قانون مجرم هستند.
آیا مشکل در این نیست که نخبگان ما در زمینه تاثیرات رسانههای جدید سکوت میکنند؟
این محافظه کاری سنتی در کشور ما از پوست خود خارج شده است. ما وضعیت پیچیده
جامعهای در حال گذار را داریم که میخواهیم با تهدید کردن و ممنوع کردن آن
موضوعات را حل کنیم. اگر ایران یک کشور دورافتاده و بیارتباط با دنیا بود شاید
تهدید کردن در آن جواب میداد اما وضعیت ایران که تقریبا با سه قاره در ارتباط است
به اضافه هجوم شبکههای مجازی و ماهوارهای چنین ممنوعیتها و تهدیدهایی را بیاثر
میکند. ما در جامعه خودمان با پدیدههای جدید به طور علمی و جامعهشناسانه رفتار
نکردهایم. وقتی که پرداختن به ماهواره در کشور ممنوع میشود دهان نخبگان فرهنگی
بسته شده و آنها نمیتوانند در قالب کارگاهها و سمینارها به شبکههای ماهوارهای
بپردازند و آنها را مورد بحث و بررسی علمی قرار دهند.
و احتمالا جامعه هم از نقش آن ناآگاه
میماند.
وقتی چیزی در جامعه منع شود مشکلات آن بیشتر میشود. بسیاری از افراد در این
شرایط اساس قانون را زیرسوال میبرند. وقتی قوانین بهروز و کاربردی نباشند افراد
قانون گریز شده و آن را از اساس زیر سوال میبرند. شرایط ممنوعیت به مردم یاد میدهد
که قانون را بشکنند. به اعتقاد من مسئله ماهوارهها قابل حل و مدیریت است و ما
نباید با منع استفاده آن یک پدیده بزرگتر یعنی قانون را قربانی کنیم.
دلیل ممنوعیت آن از دیدگاه حکومتی چه توجیهی دارد؟
مشکلات در کشور ما شکل پیچیدهای به خود گرفته است و برخوردهای مکانیکی با آن
جواب نمیدهد. باید اجازه داد جامعه رفته رفته مسئله را بشناسد و با همکاری همه
نهادها راه حلی برای آن پیدا کند. سیاستمداران ما باید به جامعه اعتماد کنند چرا
که خانواده در اساس از خودش در برابر آسیبها حفاظت میکند. عدهای از سیاستمداران
ما یا درک درستی از مسئله ندارند یا به جامعه اعتماد نمیکنند. این جامعهشناسی
است که افراد را در برابر پدیدهها هوشیار و آگاه میکند.
به نظر شما ما درباره نقش و تاثیر ماهوارهها اغراق نکردهایم؟
اگر رسانهها قدرت تاثیر بسیار زیادی داشتند باید از طریق فیلمهای غربی
مشکلات جامعه آنها حل و فصل میشد اما رسانه به خودی خود تاثیر مستقل ندارد. ما
نباید نقش ماهوارهها را بزرگنمایی کنیم. ماهواره به خودی خود قدرتی ندارد. همواره
در کشور ما بعضیها که حرفی برای گفتن ندارند ماهواره را بز قربانی قرار داده و به
آن میتازند. اجرای قانون در زمینه امور فرهنگی و اجتماعی باید در سطح خانواده حل
و فصل شود. مسئله ما به جای منع ماهوارهها باید این نکته باشد که چرا آمار طلاق
در کشور بالا رفته و خانوادهها از هم پاشیده میشود. این موضوع در دهههای گذشته
که خانواده قوی بود و محله وجود داشت دیده نمیشد چرا که خانواده و محله آسیبها
را کنترل میکردند. در زمینه ماهوارهها هم خانوادهها بهترین کنترل کننده اجتماعی
هستند و حاکمیت باید نقش خودش را بازی کند.
کامبیز حضرتی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است