رضا یزدانی موسیقی حرفهای را در ۲۵ سالگی با آهنگسازی و خوانندگی
برای تئاتر «دادگاه جنجال برانگیز» در سال ۱۳۷۷ شروع کرد و بعد از آن نیز آهنگسازی
و خوانندگی تئاتر «اگر باران بخواهد» را در سال ۱۳۷۸ انجام داد که نشان از علاقه
شدید او به موسیقی و بازیگری داشت. یزدانی بیشترین تیتراژ را برای فیلمهای سینمایی
خوانده است، از این رو به او خواننده سینما نیز میگویند. با او گفتوگویی داشتهایم
که در ادامه میآید.
فعالیت شما در سینما به عنوان یک خواننده چگونه
بوده است؟ رابطه یک خواننده مثل شما با دنیای سینما بر چه مبنایی شکل گرفته است؟
همیشه برای من سینما در خدمت موسیقی بوده است و در فیلمهایم
نقش خواننده را بازی کرده و اصرار داشتهام نقشی که ایفا میکنم، حتما با موسیقی ارتباط
داشته باشد. به همین دلیل پیشنهاداتی که این شروط را نداشت، رد میکردم.
با توجه به این
مساله در سال گذشته دو نقش اصلی در دو فیلم سینمایی به همین دلیل از طرف من رد شد.
اما بعد از فیلم «آه ای عبدالحیلم» که بازی کردم و ۴۰ روز در بوشهر همراه با
بازیگرانی چون مصطفی زمانی جلوی دوربین رفتم، به طور کلی نگاهم نسبت به سینما
تغییر کرد. به همین دلیل ممکن است بعد از این، نقشهای غیرموسیقیایی هم بپذیرم و
به دلیل احساس نزدیکیای که به نقش داشتم و نیز شخص احسان عبدیپور که کارگردان
این فیلم است، نقشهای غیرموسیقیایی را هم بازی کنم ولی قطعا برای من موسیقی درجه
اول اهمیت خواهد بود.
تاکنون این اتفاق نیفتاده است که بازی در فیلم،
موسیقی شما را تحتالشعاع قرار بدهد؟ یعنی طوری باشد که برای فعالیت در سینما
مجبور باشید از موسیقی گذر کنید؟
تاکنون که چنین اتفاقی نیفتاده است و قطعا پس از این نیز اتفاق نخواهد افتاد ولی این حرفه هم مانند
بسیاری از شغلهای دیگر، بالاخره وقت من را میگیرد، کما اینکه امسال دقیقا این
اتفاق افتاد. قرار بود فیلمبرداری پروژه، ۲۰ روز قبل از محرم شروع شود اما من خواستم
صحنههای مربوط به من در محرم و صفر گرفته شود چراکه در این دوماه از نظر موسیقی
فعالیت چندانی ندارم. اعضای گروه هم لطف کردند و تصویربرداریها با زمان خالی من
مطابقت داده شد و به این ترتیب درکنار آنها ایفای نقش کردم.
طی سالیان متمادی همواره از موسیقی برای سینما
استفاده شده است در صورتیکه شما بر این باور هستید که سینما برای کمک به موسیقیتان
بوده و در این جهت به خدمت گرفته شده است. این چگونه ممکن است؟
من به شخصه میخواستم از سینما برای موسیقی خودم کمک بگیرم.
مثلا در سالهایی که ویدیو کلیپ مجوز نداشت، ما در سینما دیده میشدیم و از آن
فیلم یک کلیپ ۵ یا ۶ دقیقهای تولید میشد که قابل پخش بود. البته خوشبختانه الان
مجوز وجود دارد و جشنوارههایی در این رابطه مانند ققنوس برگزار میشود که من در
آن، سال گذشته دو تندیس هم گرفتم. این مساله کمک قابل توجهی میتواند به موسیقی و
اهالی آن بکند.
جواب شما به نقدهایی که میگویند موسیقی رضا
یزدانی در حال اتمام است و به همین دلیل روی به سینما آورده است، چیست؟
من از قدیم به سینما گره خورده بودم و از آدمهایی نبودم که
یکباره وارد سینما شده باشم. من حتی پیش از اینکه آلبوم موسیقی داشته باشم، تئاتر
کار میکردم و قبل از سال ۷۹ که اولین آلبومم منتشر شود در سال ۷۶ و ۷۷ در جشنواره
تئاتر فجر شرکت داشتم. به طور قطع این نقد برای من نمیتواند درست باشد و یکی از
کسانی که بیشترین تیتراژ فیلم سینمایی را خوانده
است، من هستم.
همکاری با مسعود کیمیایی در پیشرفت و روند رو
به رشد شما چه تاثیری داشت؟
این قطعا برای من اتفاق بزرگی بوده و هست. همکاری با ایشان
برای من یک شانس بزرگ بوده است. این همکاری از فیلم سینمایی «حکم» شروع شد و در
ادامه در چهار فیلم با ایشان همکاری کردم. من همیشه به آقای کیمیایی ارادت دارم و
مدیون ایشان هستم.
ولی نشان دادید که خودتان هم مستعد این اتفاق
خوب و پیشبرد آن هستید؟
بله و بعد از اینکه همکاریهایی با آقای مسعود کیمیایی
داشتم، اتفاقات دیگری برای من در سینما افتاد. همکاری با فیلمها و کارگردانان
دیگر و بازی در فیلمهای مختلف به عنوان نقش اصلی و… نمونه بارز این اتفاقات
هستند.
در مجموع در موسیقی ایران، گذشته، حال و آینده هیچکس به
اندازه من، با سینما گره نخورده است. چون من به صورت ذاتی سینما را دوست دارم و
قبل از اینکه کارهای موسیقی و سینماییام شروع شود، یک مخاطب حرفهای و عاشق فیلم
دیدن بودم. به همین دلیل هم، آرشیو خوبی از فیلمهای مختلف داشتم. خدا را شکر میکنم
که اتفاقات خوبی در سینما برایم افتاده و همچنان در حال افتادن است. این سرنوشت من
بوده که در موسیقی و سینما باشم. همکاری خوبی با شهاب حسینی به عنوان تهیهکننده
در فیلم «آفتاب نیمروز» داشتهام که همکاری بسیار خوشایند و خوبی بوده است.
به عنوان یک بازیگر- خواننده، به نظر شما وجه
تمایز موسیقی و سینما چیست؟
این وجه تمایز بسیار گسترده است. در موسیقی یک خواننده یا
آهنگساز و نوازنده میتواند تنهایی فعالیت و خلق اثر کند اما در سینما باید گروهی در
کنار هم کار کنند و در واقع کارشان به شکل گروهی شکل میگیرد.
ضمن اینکه فضای سینما بسیار گستردهتر ازدنیای موسیقی است. همچنین
یک هنرمند در دنیای موسیقی پس از انتشار اثرش میتواند در سالن کنسرت با مخاطبان و
مردم ارتباط برقرار کند اما در سینما اجرای زنده وجود ندارد و اگر اشتباه کردی
دوباره میتوانی حرکت صحیح را انجام بدهی و آن را اصلاح کنی. این در حالی است که هنگام
کنسرت و روی صحنه موسیقی، فرصتی برای خطا نیست.
درصحبتهایتان اشاره کردید به اینکه از این به
بعد قرار است به شکل جدیتری به سینما نگاه کنید. یک نقش چه ویژگی باید برای شما
داشته باشد تا ایفای ان را بپذیرید؟
نمیشود ویژگی ثابتی برای نقشها مطرح کرد ولی در کل برای
من کلیت فیلمنامه و شخص کارگردان بسیار مهم است. با این حال خود نقش را هم بررسی
میکنم و در آخر تصمیم میگیرم.
یعنی ممکن است در آینده رضا یزدانی را دیگر در
قالب یک موزیسین یا خواننده در فیلمها
نبینیم؟
واقعا نمیتوانم به طور قطع این موضوع را تایید کنم. باید
اجازه بدهیم تا ببینیم در آینده چه چیزی پیش میآید.
در مورد این موضوع که گفته بودند رضا یزدانی
اصلا راک نمیخواند، چه دفاعی از خودتان و کارتان دارید؟
اجازه بدهید هرچه میخواهند بگویند! من هشت آلبوم صوتی و یک
آلبوم تصویری دارم که تاکنون به بازار عرضه کردهام. متاسفانه بسیاری از آنهایی که
این انتقادات را میکنند، نتوانستهاند تاکنون یک آلبوم صوتی تولید کنند. به نظرم
کسی که دیگران را نقد میکند خودش باید چیزی برای عرضه داشته باشد. من در کارهایم
سبکهای زیادی دارم مثلا سبک راک، پاپ، فلامنکو و… که بسته به حس و حال آن زمان
خودم یک قطعه را خواندهام و هیچ ادعایی هم در صاحب سبکی ندارم.
برخی رضا یزدانی را سوگلی وزارت ارشاد میدانند
و معتقدندکه کارهایش ممیزی نمیشود. چرا؟
من مشکلی در ممیزی ندارم ولی قطعا آثار من هم مانند آثار
دیگر هنرمندان به ممیزی میرود و مورد بررسی قرار میگیرد. وزارت ارشاد تمام آثار
را به صورت یکسان میبیند و کسی نسبت به دیگری برتری ندارد.
مردم در آینده منتظر کارهای جدید رضا یزدانی
باشند؟
بله، آهنگهای آلبوم جدیدم در مرحله تنظیم است که امیدوارم
اوایل سال آینده نهایی شود.
ZOOM
رضا یزدانی سال ۱۳۷۹ اولین آلبوم خود را به نام «شهر دل» روانه
بازار کرد. این آلبوم شامل اجرای اشعار مولانا با آهنگسازی خود او بود. در سال
۱۳۸۲ و پس از آشنایی با یغما گلرویی طی همکاری مشترک با او آلبوم «پرنده بی پرنده»
را ارائه کرد. آلبوم «هیس» او سال ۱۳۸۵ منتشر شد و «ساعت ۲۵ شب» را ۱۳۸۹ روانه
بازار کرد. پنجمین آلبوم این خواننده «ساعت فراموشی» نام داشت که سال ۱۳۹۰ در
اختیار علاقهمندانش قرار گرفت. یزدانی «خاطرات مبهم» را سال ۱۳۹۱ و «ساعتا خوابن»
را سال ۱۳۹۲ منتشر کرد. آلبوم دیگر او با نام «سلول شخصی» سال ۱۳۹۳ به بازار آمد و
نهمین آلبوم یزدانی که تصویری است، شهریور امسال با نام «نوستالژی» منتشر شد.
یزدانی خوانندگی و آهنگسازی برای سینما را در سال ۱۳۸۳ با کار
در فیلمهای مسعود کیمیایی شروع کرد. «حکم»، «رئیس»، «محاکمه در خیابان» و «متروپل»
از جمله فیلمهای مسعود کیمیایی هستند که یزدانی در آنها فعالیت داشته است. تیتراژ
فیلمهایی چون «کیفر»، «خودزنی»، «خط ویژه»، «چهره به چهره»، «گامهای معلق»، «طهران
تهران» (بازیگر و خواننده)، «بوی گندم» (بازیگر و خواننده)، «شب هزار و یکم» و…
از دیگر کارهای سینمایی او به شمار میآیند. همینطور او خواندن آهنگ تیتراژ مجموعه
تلویزیونی «مرگ تدریجی یک رویا» را برعهده داشته است. او همچنین برای سریال «قلب یخی»
هم چند آهنگ (از جمله تیتراژ سریال) خوانده است. رضا یزدانی در فیلمهای سینمایی «طهران
تهران»، «اینجا تاریک نیست»… و «آه ای عبدالحیلم» ایفای نقش کرده است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است