ژانر مهم نیست مفهوم برایم اهمیت دارد | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۳:۰۱
سیروس همتی:

ژانر مهم نیست مفهوم برایم اهمیت دارد

"مفهوم برایم مهم است و نه این‌که ژانر کارم جنگ، ضد جنگ، مذهبی، و... غیره باشد. درواقع قصه برایم مهم است نه این‌که این قصه در چه ژانری بیان شده است."

سیروس همتی نمایشنامه‌نویس،
کارگردان و بازیگری است که سال‌هاست در جشنواره تئا‌تر فجر حضور داشته وامسال هم با
نمایش «صبح‌بخیر» در بخش مهمان حضور دارد. در این نمایش صدایی مزاحم فرمانده است و
او سربازی را می‌فرستد که صدا را خفه کند و… این نمایش امروز به مدت ۵۵ دقیقه در
دو نوبت ۱۷:۳۰ و ۱۹:۳۰ در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا خواهد شد. با او درباره
این حضور در جشنواره گفت وگو کرده‌ایم که می‌خوانید.

از چه دوره‌ای در جشنواره تئا‌تر فجر حضور داشته‌ای؟

من از دوره هجدهم در سال ۷۸ به‌طور پیوسته
و در مقام بازیگر، کارگردان و نویسنده حضور داشته‌ام.

آیا جشنواره فجر از چنان جایگاه
معتبری برخوردار بوده که در شناساندن هنرمندی چون شما تاثیرگذار باشد؟

قطعا همین‌طور است. من برای اولین بار در دوره هجدهم جشنواره در بخش خیابانی
شرکت کردم که موفق به دریافت جایزه طرح و ایده خیابانی شدم و از‌‌ همان دوره احساس
کردم جشنواره فجر محلی معتبر برای دیده شدن و شناخته شدن است. از این رو تصمیم گرفتم
که تلاشم را برای حضور در دوره‌های بعدی جشنواره فجر بیشتر کنم. البته الان به سن و
سالی رسیده‌ام که حضورم در جشنواره فجر را مشروط بر حضور در اجرای عمومی می‌دانم. در
این‌جا وقت را غنیمت می‌شمارم که بگویم به شرط گرفتن اجرای عمومی برای نمایش«صبح بخیر»
راضی به حضور در جشنواره شده‌ام چون دور‌خیز و هدف اصلی ما اجرای عمومی در تئا‌تر شهر
در سال آتی است.

آیا در این سال‌ها بنا بر حضور پیوسته در جشنواره تئا‌تر فجر متوجه افت
و خیز این جشنواره هم بوده‌اید؟

بله، در این رابطه با صراحت می‌توانم
بگویم که با قیاس دوره‌های مختلف جشنواره با یکدیگر، این افت و خیز کاملا به چشم می‌آید.
مثلا در‌‌ بیستمین جشنواره تئاتر فجر به دبیری مجید شریف خدایی بسیاری از آثار حاضر
در جشنواره نمایش‌های خارجی و ایرانی درجه یک بودند و من با تاکید آن دوره از
جشنواره را بسیار خوب ارزیابی می‌کنم و هنوز هم نمایش‌های خوبی که در آن دوره
دیدیم را در ذهن دارم. در دوران دبیری حسین مسافرآستانه و حسین پارسایی هم تلاش‌هایی
شده بود که در قیاس با جشنواره‌های دیگر در حد متوسط بود.

ملاک ارزیابی‌ات بر چه پایه‌ای است؟

هم بر پایه حمایت‌های مالی و معنوی است و هم کیفیت آثار که در دوره‌هایی
بسیار بالا‌تر بود.

در این سال‌های اخیر چگونه بوده است؟

این سال‌های اخیر با افت مواجهیم. این افت از چند عامل ریشه می‌گیرد
و یک دلیل عمده‌اش تحریم‌هاست که مانع از حضور کارهای خوب خارجی ‌شده است. البته دو
دلیل دیگر هم دارد یکی مدیران و دیگری خود هنرمندان. این مثلث همواره به هم پیوسته
است و می‌تواند در کیفیت یک جشنواره تاثیرگذار باشد.

جشنواره سی و چهارم را چگونه می‌بینید؟

بگذارید در پایان جشنواره در این‌باره نظر بدهم چون هنوز جشنواره در حال
برگزاری است و داوری کردن سخت است.

فکر می‌کنم که این‌بار هم جنگ برایت مساله است، چرا؟

بله، البته در «صبح بخیر» جنگ در مفهوم جهانشمول آن مطرح است و ربطی به
جنگ ما ندارد اما اگر ربط هم پیدا کند باعث افتخار است. به هر حال ما تجربه هشت سال
جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشته‌ایم و خواه ناخواه این قضیه با ما مانده است. صادقانه
بگویم که این جنگ است که مرا ول نمی‌کند چون با شنیدن یک سری از قصه‌ها و سوژه‌ها ترغیب
می‌شوم که درباره جنگ یا بنویسم یا کار کنم.

یعنی سوژه تو را می‌خواند؟

اگر من متن فرنگی هم کار کنم حتما خواهید پرسید چرا تئاتر فرنگی کار می‌کنی
یا اگر متن مذهبی کار کنم باز می‌پرسید چرا نمایش مذهبی کار می‌کنی. برای من ژانر مهم
نیست بلکه مفاهیم دغدغه اصلی من هستند. این نکته که بتوانم با موضوعی تئا‌تر تولید
کنم که در آن زمینه حرفی داشته باشم. من «مونی و کاروان‌هایش» نوشته پیتر ترسن و «جایی
میان خوک‌ها» نوشته آئول فوگارد را هم کار کرده‌ام که دو متن خارجی است مفهوم انسانی
این متون مرا ترغیب کرد که آن‌ها را روی صحنه ببرم. مفهوم برایم مهم است و نه این‌که
ژانر کارم جنگ، ضد جنگ، مذهبی، و… غیره باشد. درواقع قصه برایم مهم است و نه این‌که
این قصه در چه ژانری بیان شده است. بگذارید درباره نمایش «صبح بخیر» بگویم. در این
نمایش صدایی مزاحم فرمانده است و او سربازی را می‌فرستد که صدا را خفه کند. سرباز می‌رود
و می‌بیند که صاحب صدا مرگ فرمانده است. این قصه برایم بسیار اهمیت داشت که آن را
نوشتم و روی صحنه آوردم. این قصه را می‌شد در خانه هم مطرح کرد و برای مثال پدر با
شنیدن صدای مزاحم از پسرش بخواهد که برود و صدا را خفه کند اما پسر با جست‌وجوی
عامل صدا در می‌یابد صاحب صدا مرگ پدرش است. مرگ پایان بخش این قصه خواهد شد. بنابراین
ژانر مهم نیست و قصه و مفهوم است که برایم اهمیت دارد.

شیوه اجرایی «صبح بخیر» چگونه است؟

هر نمایش و متنی شیوه اجرایی‌اش را خودش می‌سازد. ما در این نمایش از
دو شیوه بهره گرفته‌ایم. تا پیش از رفتن سرباز همه‌چیز واقعی و رئال است و بعد از
آن‌که او به دنبال صاحب صدا می‌رود، وارد فضای دیگری می‌شویم که رئالیسم جادویی و سوررئال
است. بنابراین ترکیبی از دو شیوه رئال و سوررئال داریم.

دکور، لباس و موسیقی‌‌تان برای جشنواره آماده است؟

اساسا می‌توان گفت که‌‌ آن‌طور که دلخواه باشد نیست. این جواب کلی‌ام
است اما در جشنواره همیشه عجله‌ای هم هست هم از طرف دبیرخانه و هم مدیر تئا‌تر شهر
و هم خود ما. من با دبیر محترم و مهندس شفیعی هم توافق کرده‌ام که چون بنده تولید تازه‌ای
دارم و از نمایش آخرم با نام «مرز» سه سال می‌گذرد و هدفم از حضور در سی و چهارمین
دوره جشنواره گرفتن اجرای عمومی است تماشاگران به لحاظ لباس، دکور و گریم شصت تا هفتاد
درصد آن‌چه مدنظر ما بوده است را خواهند دید. باید پس از پایان جشنواره و رسیدن به
آرامش و پیش از اجرای عمومی بتوانیم آن‌چه مد‌نظرمان است را به شکل صد در صدی تامین
کنیم.

با توجه به این‌که آثاری از بخش مهمان در بخش مسابقه ایران حضور دارند،
چرا شما در بخش مسابقه شرکت نکرده‌اید؟

واقعیت این است که من علاوه‌بر بخش مهمان به صورت شفاهی اعلام آمادگی
کرده‌ بودم که در بخش مسابقه ایران هم حضور داشته باشم، علت این عدم حضور را باید از
دبیر محترم جشنواره بپرسید. البته من به دلیل این‌که به اجرای عمومی می‌اندیشم به این
قضیه خرده نگرفتم هر چند اعضای گروه ما یعنی گروه مانی دوست داشتند که در بخش مسابقه
هم باشند.

بازیگرانتان چگونه انتخاب شده‌اند؟

باید بگویم که گروه مانی در انتخاب بازیگرانش اولویت را به اعضای گروه
می‌دهد و این درست مثل‌‌ همان نحوه‌ای است که همه گروه‌ها عمل می‌کنند. چون این‌گونه
اعضایی که با ویژگی‌های هم آشنا هستند و می‌دانند که طرف مقابل چه توانمندی‌هایی دارد
و از خصوصیات اخلاقی و روانی او مطلع هستند، در کنار هم بهتر بازی خواهند کرد. در این
کار هم آذر سماواتی، آزیتا نوری وفا، علی گرجی، بهار و نگار همتی و شهرام مسعودی که
اعضای گروه تئا‌تر مانی هستند بازی می‌کنند. من اگر شخصیتی را نوشته باشم که بازیگری
بخواهم که بازیگرانم خصوصیات آن نقش را نداشته باشند، از بازیگران مهمان استفاده خواهم
کرد. به عنوان مثال، اگر بخواهیم شخصیت چاقی را وارد نمایشی کنیم چون چنین شخصی را
در گره نداریم نیازمند افراد بیرون از گروه خواهیم شد. در گروه وقتی تو می‌گویی ف اعضای
گروهت تا فرحزاد را می‌خوانند و همراهی‌ات می‌کنند.

شاید تو بر نکته‌ای تاکید می‌کنی که برای حفظ هر گروهی نیاز است و این
ضرورتی است که در استقرار تئا‌تر به معنای حقیقی‌اش هم بر آن تاکید می‌شود؟

کاملا درست است. زمانی که از دبیر محترم جشنواره تئا‌تر فجر پرسیدم چرا
مرا دعوت به کار کرده‌ای گفت که تو را دعوت نکرده‌ام بلکه گروه تئا‌تر مانی را دعوت
می‌کنم. این حس خوبی بود که برای جشنواره گروه مهم‌تر از افراد شده است و در حقیقت
با شناخت و تقویت و حمایت از گروه‌هاست که تئا‌تر هم به معنای درستش در صحنه اتفاق
خواهد افتاد.

در این دقایق آخری که برای حضور در جشنواره آماده می‌شوید مشکل خاصی ندارید؟

خیر، اما به هر حال می‌شد تالار قشقایی را زود‌تر از این‌ها راه اندازی
کنند که فرصتی هم می‌بود برای این‌که ما تمرین‌های آخرمان را در آن انجام می‌دادیم
و نکته‌های دیگری که الان جای گفتنش نیست و در عین حال امیدوارم که «صبح بخیر» بتواند
بر این مشکلات غلبه کند و مثل سرباز این نمایش موفق باشد.

حس خودت برای حضور در جشنواره سی و چهارم بین‌المللی تئا‌تر فجر چیست؟

حضور در سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر به جهت گرفتن نوبت اجرای عمومی
برایم مهم بود. جشنواره سی و چهارم بهانه‌ای برای تولید یک اثر نمایشی جدید از
گروه تئاتر مانی شد. حضور در جشنواره برای گروه ما حس خوبی است مخصوصا که به اجرای
عمومی هم می‌اندیشد. این حس خوب حتما با اجرای عمومی در تئا‌تر شهر تقویت خواهد شد
و ما تا آن روز تلاش بیشتری خواهیم کرد که با کیفیت بهتری در سال آتی در اجرای عمومی
شرکت کنیم.

 

 

رضا آشفته

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۱۰۶/۷۴۳/۵۸۳/۵۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۳۱/۲۱۰/۳۴۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • صبحانه‌با‌زرافه‌ها
    ۴/۰۰۹/۴۶۰/۰۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۵۲۲/۲۱۵/۰۰۰
  • استاد
    ۶۰۲/۸۶۰/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۲۹/۳۶۷/۰۰۰
  • باغ کیانوش
    ۲۰۱/۰۰۷/۵۰۰
  • شبگرد
    ۴/۹۰۰/۰۰۰