«پدر آن دیگری» در سی و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد اما
نه نمایشی معمول و نه بیسرو صدا. معمول نبود چرا که با یک تصمیم مدیریتی فیلم یداله
صمدی به خارج از مسابقه رفت و بخش تازهای به ناگاه به این جشنواره افزوده شد به نام
«پیشکسوتان» و بیسرو صدا نبود چون برخلاف انتظار خیلی، حتی خود کارگردان این فیلم
خارج از مسابقه هم دیده شد. صمدی که از پیش از جشنواره و با اعلام دبیر مبنی بر بیرون
ماندن فیلمش اعتراض خودش را اعلام کرده بود، در جشنواره و پس از نمایش فیلم این اعتراض
را بار دیگر عنوان کرد. همان زمان گفته شد که حجتاله ایوبی قول مساعدت به فیلمهای
خارج از مسابقه داده است برای حمایت. داستان «پدر آن دیگری» با حضور بینالمللی و نمایشهای
خصوصی ادامه داشت تا یک هفته پیش که این فیلم روی پرده سینماها رفت. سرانجام فیلمی
که در جشنواره مورد بیمهری قرار گرفت، در مواجه با مخاطب خود را محک میزند. کارگردان
فیلم میگوید قضیه جشنواره فقط به بیمهری ختم نشد. همین که آقایان تصمیم گرفتند فیلم
من را خارج از مسابقه نشان دهند، اسپانسرهایم را از دست دادم و همین مساله ضرر مالی
بزرگی به من وارد کرد. بیمهری به گفته او ادامهدار میشود تا جایی که مدیران فرهنگی
حتی برای اکران خصوصی به دعوت صمدی پاسخ نمیدهند و نمیروند. او همه این ناراحتیها
را حالا در مواجه با مردمی که راضی از سالن بیرون میآیند پشت سر گذاشته. آنچه اکنون
مهم است نگاه مثبت مخاطب به «پدر آن دیگری» است و اینکه فیلم را دوست دارند و مفهوم
آن را درک میکنند. با یداله صمدی گفتوگو کردیم، از نقطه آغازین شکلگیری دغدغه ساخت
داستان پسربچهای که در خانواده مورد بیمهری قرار گرفته تا امشبی که او در راه سینما
آزادی، برای تماشای فیلم در کنار مردم پاسخگوی سوالات ما از تمام جریانات آن بود. همه
چیز درباره فیلم با نگاهی فشرده در این صحبت عنوان شد، از سکوت کارگردانان سینما تا
سکوت فارابی به عنوان شریک.
برای شروع برویم سراغ دغدغه ساخت «پدر آن دیگری». چطور شد که یداله صمدی سراغ این سوژه و ساخت این فیلم
رفت؟
من اصولا رمان میخوانم، نه با این قصد که از آن فیلم بسازم اما «پدر آن دیگری» را به توصیه یکی از دوستانم
سال ۸۵ و چندماه پس از انتشارش خواندم. این کتاب از نظر من علاوه بر پتانسیل یک اثر
سینمایی، حتی برای یک سریال چند قسمتی هم قابلیت داشت. آن زمان چون دوست نداشتم سریال
بسازم به ساخت یک سینمایی براساس آن فکر کردم. چراکه معتقد بودم این کار با آثاری که
آن روزها روی بورس بودند و از عشقهای مثلثی ساخته میشدند متفاوت و ویژه بود. یک داستان
خانوادگی که نمونهای از آن مدتها بود در سینما ساخته نمیشد. ضمن اینکه با وجود
محوریت یک کودک شش ساله، به واسطه حرفهایی که میزند جنبه تربیتی برای خانوادهها
نیز داشت. اینکه بتوانیم به مخاطب بگوییم تربیت یک کودک در زندگی آینده او بسیار موثر
است. همانطور که اگر در گذشته خلافکاران و جانیان هم کنکاش کنیم متوجه میشویم که
آنها دوران کودکی آرامی را از هر لحاظ، چه اختلافات پدر و مادر، چه سرکوب و چه بیاهمیتی
طی نکردند. این مسائل بود که مرا به این نتیجه رساند «پدر آن دیگری» علاوه بر جذابیت
میتواند کار خوبی باشد. آن زمان به چند تهیهکننده بخش خصوصی مراجعه کردم اما چون
مشغول کارهای موردپسند آن روزها بودند با احترام عذرخواهی کردند. بنیاد سینمایی فارابی
رفتم، طرح مورد استقبال قرار گرفت و قراردادی برای نگارش فیلمنامه بسته شد اما تولید
انجام نشد. در این مدت سریال «شوق پرواز» پیش آمد که ۴ سال مرا درگیر کرد و بعد از
آن نیز یک سریال مناسبتی برای تلویزیون ساختم تا سرانجام سال گذشته در زمان حضور محمدرضا
جعفریجلوه با شراکت ۵۰ درصدی فارابی توانستیم این فیلم را تولید کنیم
گفتید نمیخواستید سریال بسازید، این داستان را نمیخواستید در قالب سریال تولید کنید؟
این داستان به خاطر حوادث زیادی که در خود داشت میتوانست یک سریال ۵ قسمتی هم بشود اما من با اجازه مولف برخی از اضافات آن را حذف کردم تا بتوانم یک سینمایی از آن بسازم.
این فیلم را یک فیلم کودک میدانید؟
نه.
فیلم درباره کودک چطور؟
درباره کودک، چرا.
یکی از دلایل شراکت فارابی و پذیرش برای مشارکت در تولید همین قضیه بود؟
نمیدانم دقیقا این دلیل بوده یا نه. به هرحال من یک سابقه شناخته شدهای دارم که برای فارابی هم مشخص است. ضمن اینکه آقای جعفری جلوه آدم با حسن نیتی است که علاوه بر فیلمنامه، رمان را هم خواندند و گفتند که این فیلم خوبی خواهد شد. ایشان آن زمان گفتند که ما نمیتوانیم برای تولید وام بدهیم یا کمک بلاعوض بکنیم، فقط میتوانیم مشارکت کنیم. سعیشان را هم کردند که بیشترین مشارکت را داشته باشند اما قوانین بیش از ۵۰درصد را اجازه نمیداد.
پس از همین یک هفته از نمایش واکنش مخاطب را چطور ارزیابی کردید؟
به جرات میگویم که تمام مخاطبانی که این فیلم را چه در سانسهای جشنواره، چه در سانسهای خصوصی و چه در همین یک هفته اکران دیدهاند همگی راضی از سالن بیرون آمدهاند. به گزارش صاحبان سینماها و برخوردی که خودم به وقت تماشای فیلم با مخاطب داشتم یا سایر اعضای گروه در سینماهای دیگر تجربه کردند تا به حال نارضایتیای وجود نداشته. خصوصا خانوادهها علاقه بیشتری به این فیلم نشان دادند و حتی مطمئنم که روز به روز مخاطب این فیلم بیشتر خواهد شد.
مخاطبان نقطه قوت فیلم را چه چیزی میدانستند؟
از نظر مخاطبان همه شخصیتها برایشان ملموس است. چندین مورد هم بودند که به خودم گفتند با چنین معضلی دست به گریبان بودهاند. برخی میگفتند این مساله را در خانواده تجربه کردند، مثلا یکی از مخاطبان میگفت خواهر من پدرم را بابای سمیرا صدا میکند. از این دست برخوردها و نمونهها زیاد شنیدم. ضمن اینکه بازیهای این فیلم خصوصا بازی خانم قاضیانی و پسربچه قصه را دوست دارند.
مواجه مولف اولینبار با فیلم چطور بود؟
خانم صنیعی نویسنده رمان اولینبار این فیلم را در کاخ جشنواره، برج میلاد دیدند و در نشست خبری بعد از فیلم هم حضور داشتند. در همان نشست از ایشان نظرشان را نسبت به این فیلم پرسیند. ایشان در جواب گفتند که این فیلم خیلی خوب شده است. او گفت تا پیش از دیدن فیلم تردید داشتم که اتفاقی خوبی بیفتند اما حالا میبینم فیلم خوبی از این کتاب ساخته شده است. البته او این نظر را بعدتر بارها عنوان کرده است.
به نظرتان اتفاقاتی که در جشنواره افتاد و اعتراض شما را هم به همراه داشت، بیشتر باعث کنجکاوی مخاطب شد یا به این فیلم ضربه زد؟
بدون تردید ضربه زد. البته بهزودی خود فیلم باعث کنجکاوی خواهد شد. وقتی هرکسی از سالن بیرون بیاید این فیلم را به اقوام و آشنایانش به عنوان یک فیلم خوب پیشنهاد دهد. از حرفها و گزارشاتی که به من میرسد این مساله مشخص است که خود فیلم به واسطه تبلیغ مردم برای هم مورد توجه قرار میگیرد. اما در هر صورت لطمهای که جریانات جشنواره زد قابل جبران نیست. مسلما فیلمی که در بخش مسابقه جشنواره حضور دارد هم بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و هم بیشتر دیده میشود. علاوه بر اصحاب رسانه، مردم عادی هم سعی میکنند فیلمهای بخش مسابقه را از دست ندهند چراکه در اولین نگاه میخواهند انتخابهایشان را با انتخاب هیات داوران در انتهای جشنواره مقایسه کنند و ببینند که آیا حدسهایشان درست بوده یا نه. کنجکاوی جشنوارهای که باعث بیشتر دیده شدن فیلمهای بخش مسابقه میشود، درنتیجه فیلم خارج از مسابقه هم کمتر دیده میشود و هم کمتر مورد کنجکاوی قرار میگیرد.
البته این نکته قابل انکار نیست که شما به عنوان یک کارگردان صاحبنام و پیشکسوت، نه البته به آن معنا که در جشنواره باعث جدا شدن فیلم شما از سایرین شد، هستید که فیلمتان به تنهایی دیده خواهد شد.
بله ممنون از نگاه شما، من هم حرف شما را تایید میکنم. شب اکران فیلم در برج میلاد هم تاییدی بر همین گفته است. آن شب باوجود سانسی که درنظر گرفته شده بود بیش از سه چهارم سالن بهخاطر این فیلم پر شد مسلما به احترام بنده و به اطمینان این بوده که «پدر آن دیگری» نمیتواند فیلم بدی باشد. به هر صورت با وجود همین تصمیم آقایان که به جرم پیشکسوت بودن من فیلم را خارج از مسابقه گذاشتند تا به جوانان میدان داده شود، این فیلم در میلاد هم دیده شد. تصمیمی که از نظر من تصمیم بسیار اشتباهی بود و حتی از یکی از دستاندرکاران و مسئولان جشنواره شنیدم که بر این اشتباه اذغان داشتند. اشتباهی که باعث شد آنها خود را در مخمصه انتخاب سانسها قرار بدهند و فلان فیلم را به خاطر حضور در سودای سیمرغ در یک سانس درست و فیلم مرا در آخرین سانس نشان دهند. این تصمیم اشتباه دوم، لطمه مضاعفی برای فیلم بود. من دو اسپانسر داشتم که شناخت منطقیای نسبت به سینما نداشتند به همین خاطر وقتی شنیدند که این فیلم خارج از مسابقه در جشنواره حضور دارد، ترسیدند و جا زدند؛ بنابراین لطمه مالی سنگینی نیز به من وارد کردند.
فارابی به عنوان شریک مالی پروژه در این قضیه ورود نکرد و اعتراضی نداشت؟
فارابی هیچ کاری نکرد. آقای جعفری جلوه رفته بودند، به جای ایشان سرپرستی بود و درواقع فارابی مدیر نداشت. فارابی در آن زمان هیچ عکسالعملی به جشنواره نشان نداد. درواقع نه تنها کاری نکرد که حتی تعصبی به عنوان شریک این فیلم هم نشان نداد. من حتی به آقای جعفری جلوه که دیگر آن زمان مدیریت فارابی نبودند، این موضوع را اطلاع دادم و سانسهای اکران را نیز به ایشان گفتم و ایشان به سینما فرهنگ آمدند و فیلم را دیدند اما مدیران دیگر نیامدند. حتی بعد از جشنواره هم که از مدیرعامل جدید فارابی و آقای ایوبی و دوستان ارشاد برای رونمایی فیلم دعوت کردم، هیچ کدام برای نمایش آن نیامدند.
جایی گفتید که آقای ایوبی قولهای درخصوص فیلم به شما دادند، حتی گویا قولی درخصوص حضور فیلم در بخش مسابقه، بعد از آن اتفاقات از ایشان پیگیری نکردید؟
قول آقای ایوبی این نبود. ایشان گفته بودند از فیلمهایی که خارج از مسابقه فجر هستند حمایت ویژه خواهند کرد اما من هیچ حمایتی ندیدم. آقای ایوبی از این قولهای زیاد دادهاند.
درخصوص حمایت با ایشان بعد از جشنواره هم صحبت نکردید؟
چرا بعدا هم که از ایشان حمایت خواستم حمایتی ندیدم. ایشان برخورد خوبی داشتند، قول هم دادند اما عملا هیچ اتفاقی نیفتاد.
فارابی در بحث اکران کمکی به شما کرد؟
در بحث اکران هم هیچ کمکی از سوی هیچکدام از این نهادها اتفاق نیفتاد. به طور مثال من همین حالا به سینما آزادی آمدهام که بروم سالن سینما را چک کنم. من، دستیارم و دفتر پخش فیلم همه کارهای اکران را تابه حال کردهایم و فارابی هیچ دخالتی نکرده است. فارابی فقط منتظر است جمع فروشها اعلام شود تا بتواند ۵۰ درصد خودش را از فروش دریافت کند.
شما بعد از جشنواره نسبت به عدم واکنش کارگردانان دیگر هم معترض میشوید و میگویید جز مسعود جعفریجوزانی که در برنامه هفت به مساله فیلم «پدر آن دیگری» در جشنواره اشاره کرد، سایرین سکوت کردند و هیچ واکنشی نشان ندادند. این به خاطر عدم روحیه صنفی میان کارگردانان سینماست؟
بله همینطور است. سوال اینجاست که وقتی کارگردانان در کانون نامنویسی میکنند تا رای بیاورند و عضور شورای مرکزی شوند چه هدفی دارند. درحالی که اولین اصل اساسنامه کانون کارگردانان حمایت از حقوق اعضای این کانون است. با این وجود در جشنواره نه تنها اعتراضی نشد که حتی هیچ صحبتی هم در این خصوص عنوان نشد. فقط آقای جوزانی که اتفاقا فیلمشان در بخش سودای سیمرغ جشنواره هم بود نسبت به این تصمیم ابراز نارضایتیشان را نوشتند و در مصاحبهشان در برنامه هفت هم اعتراضشان را بیان کردند اما دیگران و کانون کارگردانان هیچ عکسالعملی نشان ندادند.
شما حتی درخصوص اکران نیز به هیچ کدام از آن دو تاریخ موردنظرتان نرسیدید، این را هم مرتبط به همان جریان آغاز شده از جشنواره میدانید؟
نمیدانم پشت پرده چه میگذرد اما قطعا هیچ کدام از این آقایان از معصومین نیستند. گاهی به ظاهر اظهار میکنند که افراد صادقی هستند اما خیلی هم اینطور نیست. به هرحال با توجه به شرایطی که پیش آمده حق دارم که نسبت به هر حرکت منفیای که در مورد من و فیلمم انجام میشود تردید داشته باشم.
فیلمتان را برای جشنواره کودک میفرستید؟
چند وقت پیش از دوستان فارابی پرسیدم آنها گفتند مگر شما هم فرم پر کردید! چرا؟ حتی بنیاد فارابی که در ساخت این فیلم مشارکت داشته و مسئول برگزاری این جشنواره هم هست انگار این فیلم را نمیشناسد و در نظر نمیگیرد. به آنها گفتم که فیلم را بفرستند اما خبر ندارم که این اتفاق افتاده یا نه.
پس مشکلی ندارید که در این جشنواره باشد؟
نه مشکلی ندارم. ولی من از بنیاد فارابی قطع امید کردم.
به نظر میرسید ممکن است به خاطر جریانات جشنواره فجر دیگر خیلی علاقهمند نباشید که فیلمتان در جشنوارههای دیگر هم حضور داشته باشد.
زمان جشنواره تصمیم میگیرم. اگر در جشنواره کودک هم این فیلم را خارج از مسابقه بگذارند و با یک اسم بخش تازهای بسازند آن زمان تصمیم میگیرم. به هرحال این امکان هم وجود دارد چرا که یکی از دوستان خودشان در جشنواره فجر این فیلم را خارج از مسابقه گذاشته و آنها هم به طور حتم برای اینکه به دوست خودشان پشت نکنند همین روال را در پیش میگیرند.
مباحثی چون اتفاقاتی که برای فیلم شما افتاده باعث شده که در دورههای اخیر برخی کارگردانان نسبت به روند انتخاب و برگزاری معترض باشند و حتی گفتهاند که این جشنواره دیگر برایشان اهمیت ندارد. شما هم به چنین نتیجهای رسیدید و حضور در فجر دیگر خیلی دارای اهمیت نیست؟
برای من اینطور بود. اگر عصبانی شدم و در یادداشتم نوشتم زورخانه سیمرغ به خاطر اهمیتی بود که این جشنواره برایم داشت اما احترام خانه را صاحبخانه نگه میدارد و احترام مسجد را متولی و احترام جشنواره را دبیر جشنواره است که نگه میدارد. شاید برای جشنواره آینده دبیری انتخاب شود که این معرفت را داشته باشد تا همه فیلمهای سینما را یکجا و با یک نگاه ببیند. نه اینکه برای برخی امتیاز قائل شود و برخی را از رده خارج کند. به همین خاطر اهمیت جشنواره بعدی فقط بستگی به دبیر آن دارد.
دبیر دور بعدی مشخص شده.
من آشنایی منطقی و نزدیکی با آقای حیدری ندارم و نمیتوانم در مورد ایشان قضاوت کنم.
چند وقت پیش و در آستانه اکران فیلم نشان درجه یک هنری به شما اعطا شد. به نظرتان چرا این زمان برای اهدای این نشان انتخاب شد. به این خاطر نبود که میخواستند به نوعی ناراحتی شما را مرتفع کنند و یکی از پیشکسوتان سینما را در کنار سینما حفظ کنند؟
من اینطور به قضیه نگاه نکردم. امضاهایی که زیر این گواهینامه درجه یک هنری هست، مجموعی از اشخاص است؛ امضای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نماینده رییس جمهور، وزیر اطلاعات و فناوری، رییس فرهنگستان هنر و… درواقع جمیعی از افراد در یک شورا تشخیص میدهند که چه کسی با توجه به کارنامه و سوابق هنری این نشان را دریافت کند. این تصمیم در چند جلسه مشورتی این شورا به نتیجه میرسد و به من نیز در رشته کارگردانی این گواهینامه را اهدا کردند که ازشان ممنونم.
با توجه به اتفاقاتی که برای این فیلم پیش آمده، کار بعدیتان را در سینما میسازید یا تلویزیون؟
پروانه ساخت فیلم جدیدم را گرفتهام و اگر سرمایهاش جور شود آن را میسازم. هنوز سرمایهای نیست و فارابی هم که گفته بود امسال وام میدهد اما از آنجا نیز هیچ خبری نیست. اگر سرمایه این کار بهزودی فراهم شود که یک سینمایی کمدی موزیکال میسازم اما اگر نشود برای گذران روحی، جسمی و زندگیم باید کاری بکنم پس سریال پیشنهاد شود میپذیرم.
برای فیلم تازه سراغ اسپانسر نرفتید؟
با یکی دو نفر صحبت کردیم اما باید منتظر بمانیم که بنیاد سینمایی فارابی چقدر وام میدهد.
«پدر آن دیگری» برای مخاطب بجز آنچه که تابه حال به شما گفتند، از نظر شما به عنوان فیلمساز چه ویژگیای دارد که باعث جذب او شود؟
عاطفه و حق دادن به کودک بیشترین ویژگی این فیلم است. ضمن اینکه فیلم جذاب است و پایان با نشاطی هم دارد. من توصیه میکنم خانوادهها این فیلم را ببینند چراکه حرفهایی دارد که شنیدنش برای هر خانوادهای ضرورت دارد.
عسل آذرپور
There are no comments yet