امیدوارم مردم به من نمره قبولی بدهند | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۱۸
جواد افشار از "کیمیا" با صبا گفت:

امیدوارم مردم به من نمره قبولی بدهند

"من همه تلاشم را کردم و امیدوارم که مردم این سریال را دوست داشته باشند و به من نمره قبولی بدهند تا به این ترتیب مطمئن شوم که وظیفه و رسالت خودم را انجام داده ام."

عنوان طولانی‌ترین سریال سیما به تنهایی آن‌قدر کنجکاوی ‌برانگیز هست
که ماه‌ها پیش از پخش «کیمیا» همه منتظر دیدن محصولی باشند که جواد افشار و تیمش
تولید کردند. همین کنجکاوی‌ها به مخاطبان این اجازه را بیشتر از پیش می‌دهد که ذره‌بین
به‌دست بگیرند و سریال سیما را با دقت بیشتری نسبت به سایر کارها ببینند. قسمت اول
«کیمیا» که روی آنتن می‌رود موضوع اصلی همه بحث‌ها و گفت‌وگوی افراد در فضای واقعی
و مجازی قرار می‌گیرد. هرکس این سریال را از زاویه نگاهش بررسی می‌کند و نسبت به
آن نقدهایی دارد. عده‌ای تحمل کمتری دارند و با همان قسمت اول حکم صادر می‌کنند و
نقاط ضعف را بیشتر از نقاط قوت می‌دانند اما همین گروه وقتی در بحث قسمت دوم هم
مشارکت می‌کنند متوجه می‌شوید که «کیمیا» چیزی نیست که بتوان به‌راحتی از آن گذشت.
با این وجود این سریال در طول مدتی که درحال پخش است بیشتر مورد نقد قرار گرفته.
اتفاقی که از نظر سازنده اثر نقطه قوتش به حساب می‌آید. جواد افشار معتقد است اگر
عیب‌جویی‌ها را کنار بگذاریم، همین که «کیمیا» مورد توجه قرار گرفته یعنی ما مراحل
اول موفقیت را به دست آورده‌ایم، برای رسیدن به باقی هم نیازمند زمانیم و هنوز زود
است که قضاوت کنیم. جواد افشار جزو اولین کسانی است که بی‌واسطه نظرات مخاطبان را
نسبت به سریالش دریافت کرد. خودش می‌گوید همان شب اول و پس از پخش قسمت اول، تلفنش
به‌خاطر تعداد تماس‌ها و پیامک‌ها مشکل پیدا می‌کند. در بین نظرات، نقدهایی هم وجود
داشت اما نقدها به نسبت واکنش‌های خوب بسیار کم بود و همین مرا امیدوار کرد که
دیگر برای پخش قسمت‌های بعدی استرس نداشته باشم. این حرف‌ها به واسطه طرح مساله
نقدهای حاشیه‌ای «کیمیا» شکل گرفت. وقتی با جواد افشار تماس گرفتم، طرح مساله را
دوست نداشت، نمی‌خواست به حرف‌های مغرضانه جواب دهد اما با شنیدن توضیحاتی که برای
این مساله داشتم راضی شد که حرف بزند. قرارمان را بر این گذاشتیم که حرفی از آن
مغرضان نزنیم! گفت‌وگو با یک قول شروع شد. «اگر مصاحبه خوب نشد و از آن راضی
نبودیم چاپش نکنید». نگرانی‌اش قرار گرفتن در مقام پاسخگو برای مسائلی بود که از
نظرش ارزش پاسخگویی نداشتند. قول داده شد و سوالات پرسیده شد. دکمه رکوردر که
خاموش شد، آخرین سوال شرط چاپ گفت‌وگو بود «از مصاحبه راضی هستید؟» رضایت داشت. می‌دانست
که در کنار تمام حرف‌هایی که شاید باید می‌زد اشاره‌ای هم به آن حرف‌ها و حاشیه‌ها
کرده و این اشاره کافی بود و خوب. پس اجازه انتشار داده شد و آن‌چه حالا پیش روی
شماست حاصل گفت‌وگو با کارگردان مجموعه «کیمیا» ست که مدت زمان زیادی مهمان خانه‌های
شما خواهد بود.

وقتی سریال به آنتن رسید، استرس نداشتید؟ تصورتان از واکنش مخاطب در
برخورد اول چه بود؟
این‌که جزو دغدغه‌های همیشگی هر فیلمسازی است که وقتی کارش روی آنتن
می‌رود این استرس را تجربه کند. درست مثل یک نیمه فوتبال برای یک مربی، برای ما هم
همان‌قدر استرس و هیجان وجود دارد. این‌که آیا همه‌چیز درست انجام شده، آیا مخاطب
این اثر را دوست دارد، تاثیر صحنه‌ها بر مخاطب چیست و… این طبیعی است و همیشه
برای همه ما وجود داشته، نه این‌که فقط متعلق به «کیمیا» باشد. در کارهای گذشته هم
چنین استرسی را تجربه کرده بودیم اما اتفاقی که قضیه «کیمیا» را نسبت به آثار قبلی
متفاوت‌تر می‌کرد همزمانی تولید با پخش آن بود. ضمن این‌که گستردگی و ابعاد کار ما
را نگران کرده بود که مبادا احیانا اتفاقاتی که نباید افتاده باشد. با این اوصاف
پخش شب اول برای خودم خیلی پراسترس بود. صدا و دست‌هایم می‌لرزید.
نه، شب اول خانه بودم و سریال را دیدم اما باقی قسمت‌ها تا دو شب پیش
را همچنان مشغول تصویربرداری در صحنه بودم.

اولین واکنش‌هایی که از همان قسمت‌های آغازین گرفتید چطور بود و چقدر
برایتان باعث دلگرمی شد که دیگر این استرس را تجربه نکنید؟
همیشه واکنش‌ها از یک خانواده کوچک شروع می‌شود و بعد به همسایه و محل
و همین‌طور گسترده می‌شود تا به عده کثیری از دوستان و حتی دشمنان‌تان می‌رسد. در
مورد «کیمیا» هم همین‌طور بود. حتی همان شب اول پس از پخش سریال، تلفن ما تا نیمه‌های
شب اشغال بود و آن‌قدر پیامک گرفتم که تلفنم مشکل پیدا کرد. خوشبختانه این به
معنای دیده شدن کار بود و همین دیده شدن یک مرحله از موفقیت است که ما به آن
رسیدیم و این‌که نظر مخاطبان نسبت به این سریال چیست گام بعدی است. از این‌که
«کیمیا» توانسته بود مخاطب را پای خودش نگه دارد و او را وادار به واکنش کند برای
من جای خوشحالی داشت چراکه این به معنی اقبال اولیه مجموعه بود. این امیدواری در
قسمت‌های بعدی بیشتر هم شد چرا که نظر مثبت مخاطبان نسبت به این سریال باز هم بیان
می‌شود و اقبال آن‌ها از سریال رو به ‌رشد است.

یعنی هنوز فقط واکنش مثبت می‌گیرید؟
بله همچنان. البته واکنش‌های منفی هم در میان آن‌ها بود اما بسیار
اندک. حتی کسانی مغرضانه و با منظور هم پیام‌هایی دادند که آن‌ها نیز خیلی محدود
بودند. آن‌چه که مشهود و مسلم بوده حجم بالای رضایت و اقبال عمومی مردم بود که
خوشبختانه این باعث رضایت ما هم شد.

این میزان نکته ‌سنجی را در مواجه با همان قسمت‌های اول، از مخاطب
انتظار داشتید؟
بله. اما این ریزبینی‌ها نباید باعث شود که اصل ماجرا در سایه قرار
بگیرد. حضرت علی می‌فرمایند هیچ‌کس خالی از عیب نیست اما معیوب کسی است که عیب
دیگران را بشمرد. در واقع مضمون این گفته چنین است که وای بر اهلی که عیب دیگران
را می‌سنجند. این اتفاق درخصوص یک مجموعه هم بد است. یعنی اگر شما عمق مفاهیم،
دیالوگ‌ها، ماجراها و حتی نمایش و سرگرمی آن را رها کنید و تنها به نکات ریزی توجه
کنید که اهمیت بسیار پایین دارند، همان اتفاق بد در این‌جا هم رخ می‌دهد. ما هیچ‌گاه
اعلام نکردیم که بی‌عیب و بی‌نقصیم و قبول هم داریم که ضعف‌ها و کاستی‌هایی هم
وجود داشته باشد. به هرحال بشر ممکن است خطا کند اما این‌که فقط نیمه خالی لیوان
را ببینند و عیب‌جویی کنند خیلی منصفانه نیست. این مجموعه به هرحال صاحب ارزش‌های
زیادی است که نیمه بیشتری از لیوان را پر می‌کند که مخاطب و مردم منصف آن را دنبال
می‌کنند که جذبش شدند. با این وجود در این میان هم عده‌ای هستند که انگار شغل یا
تفریح تازه‌ای پیدا کرده باشند به دنبال عیب‌یابی دیگران هستند. این مساله عیب‌یابی
هم فقط به ما و مجموعه‌مان برنمی‌گردد. آن‌ها در همه شرایط زندگی و در مواجه با هر
آدمی نخست سراغ عیب‌های آن افراد می‌روند. این را هم بگویم که منظورم این نیست که
ما نسبت به عیوب خودمان اغماض یا چشم‌پوشی می‌کنیم بلکه ما بهتر از هرکس دیگری می‌دانیم
که اشکال و عیب کارمان کجاست. مطمئن باشید که بهتر از همه این عیب‌ جویان هم عیب‌هایمان
را دیده‌ایم و حتی متنبه هم شده‌ایم و سعی خواهیم کرد در تجارب بعدی این عیب‌ها را
نداشته باشیم. این حرف‌ها به این معنی نیست که نگاه و نظر مخاطب برایم مهم نیست
بلکه من از نکته‌ سنجی مردم هم بسیار ممنونم چراکه باعث دقت بیشتر می‌شود. در یک
کلام نکته‌سنجی با عیب‌جویی متفاوت است و امیدوارم که همه ما بتوانیم تفاوتی برای
این دو قائل شویم.

نکته‌سنجی‌ای که در موردش صحبت می‌کنیم همان شیوه و ابزار نقدی است که
منتقدان ما در مواجه با نکات مختلف از آن استفاده می‌کنند. به نظر شما چقدر از
نکاتی که در مورد «کیمیا» گفته شد واقعیت داشته و آن را قبول کرده‌اید؟
برای نکته‌سنجی باید هم به نقاط قوت نگاه کرد و هم نقاط ضعف، همان‌طور
که منتقدان منصف عمل می‌کنند. اتفاقا چند نفر از منتقدان ما که نظراتشان را درباره
این سریال گفته بودند برگرفته از همین شیوه بود. به همین خاطر است که وقتی منتقدان
کار شما را نقد می‌کنند خیالتان راحت است که آن‌ها از یک جایگاه کارشناسی و ریشه‌ای
دست به نقد می‌زنند و ضعف‌هایی را که بیان می‌کنند ضعف‌های واقعی مجموعه است و ما
هم به آن توجه می‌کنیم و اگر نقطه قوتی را بیان می‌کنند علاوه بر این‌که تشکر می‌کنم
مطمئن هستیم که حتما وجود داشته است. به اعتقاد من در این مجموعه نقاط قوت بسیاری
چه به لحاظ ساختاری، چه فیلمنامه، اجرا و… وجود دارد. از این‌ها مهم‌تر این‌که
تلویزیون برای اولین‌بار به صورت مستقل نقش زنان را در سیر تاریخ سیاسی، اجتماعی و
خانوادگی به نمایش گذاشته که مساله و دغدغه ما نیز بوده است.

به نظرتان تعریفی که از «کیمیا» به عنوان طولانی‌ترین سریال سیما و
داستانی که حول محور یک کاراکتر زن، عنوان شد دلیلی برای این کنجکاوی ریزبینانه
نشده؟
این اتفاق خوبی است. ما نیز همین انتظار را داشتیم.

گستردگی و فشردگی کار که شما حتی در مصاحبه‌ای گفته بودید سلامتی‌تان
را برایش گذاشتید، باعث نشده که درصد خطا بیشتر از سایر کارها شود؟
این مساله هیچ بعید نیست اما متاسفانه کارهایی هم بوده که با ۵ سال
زمانی که برایشان صرف شده باز هم همین میزان خطای بعد از ۲ سال را داشته‌اند.
درواقع گروه با فداکاری این فشردگی و محدودیت‌های مالی پروژه را جبران کردند. ما
آن‌قدر پول‌دار نبودیم که بی‌دغدغه روزی یک دقیقه تصویربرداری کنیم بلکه با
فداکاری از برخی خواسته‌های آرمانی‌مان گذشتیم تا در شرایط سخت اقتصادی کشور این
مجموعه را به نتیجه برسانیم. مسلما بر کسی پوشیده نیست که مسائل اقتصادی که همه
جنبه‌های جامعه را درگیر کرده، بدون تردید گریبان یک سریال تلویزیونی را هم خواهد
گرفت. ضمن این‌که استارت این سریال سال ۹۱ زده شد، با قراردادهایی که همان سال
نوشته شد اما سیر تورم برمبنای این قراردادها نبود. تلویزیون هم توان جبران این
تاثیر را نداشت به همین خاطر فشار به گروه و تهیه‌کننده وارد شد. به طورمثال زمان
۸ ساعته کار یک روز را ما به ۱۵ ساعت رساندیم.

از چه زمانی این فشردگی وارد شد؟
از روز اول این مسائل بود و هرچه پیش می‌رفتیم مشکلات بیشتر می‌شد و
کمتر نمی‌شد. انصافا باید از تمامی مدیران تلویزیونی چه در دوران قبلی و چه در
دوران فعلی که در این مجموعه از ما پشتیبانی کردند باید به خاطر این‌که ما را در
میان راه رها نکردند، تشکر کنیم. ضمن این‌که تهیه‌کننده و تیم تولید توانستند با
هر تدبیری این مشکلات را مدیریت کنند چراکه هر لحظه ممکن بود این مجموعه به‌خاطر
محدودیت‌های مالی متوقف شود. گروه هم در کنار این مشکلات همدلانه در کنار یکدیگر
بودند، حتی بعضی اوقات بازیگری چند ماه حقوق دریافت نکرده بود اما پای کار ایستاد
و ما را همراهی کرد. حکایت ما، حکایت یک تیم رده دومی است که با همت بازیکنانش به
لیگ برتر می‌آید.

شما عنوان کرده بودید که مجبور شدید برای تصویربرداری سکانس‌ها را رج
بزنید و حتی گفتید که سکانس نخستینی که تصویربرداری کردید سکانس ۱۸۲۷ بوده، این
تصمیم به‌خاطر همین محدودیت‌ها بود و آیا این مساله هم باعث ایجاد خطا شد؟
بله. در شرایط اولیه ایده‌آل این بود که هر ده قسمت را تصویربرداری
کنیم اما این اتفاق میسر نشد. چراکه در این صورت باید با بازیگری که می‌خواستیم در
عرض چندماه سکانس‌هایش را ضبط کنیم دو سال قرارداد می‌بستیم و دو سال حقوق ماهیانه
برای چیزی حدود ۵۰ جلسه مقابل دوربین به او می‌دادیم. شرایط به ما این اجازه را
نمی‌داد به همین خاطر ما به‌راحتی از تصویربرداری منظم هم گذشتیم تا بتوانیم در یک
فشردگی زمانی کار را به پایان برسانیم.

اولین سکانسی که مقابل دوربین رفت، کدام سکانس بوده؟
سکانسی که احتمالا در قسمت ۶۰ می‌بینید. سکانسی که «کیمیا» در
بیمارستان است و به سلما تلفن می‌کند و خبر ناگواری را به او می‌دهد و این تلفن
همراه می‌شود با یک انفجار.

حسن ایزدی مسئول جلوه‌های ویژه این سریال عنوان کردند که می‌شد به‌جای
دکورسازی از جلوه‌های بصری استفاده کرد. این‌که شما اصرار داشتید دکور طراحی و
ساخته شود برای کمک به فضای رئال سریال بود یا به خاطر هزینه‌ها؟
جلوه‌های ویژه تصمیم سختی است که کمتر تجربه شده و هنوز خیلی مورد
استفاده نیست. گرچه مطمئنم که در سال‌های آتی می‌تواند بسیار کمک کند اما ما در مجموعه
خودمان به تناسب بودجه و اعتقادمان به این امکان، تعامل را با این امکان داشته‌ایم
و خواهیم داشت. ایشان حالا هم مشغول همکاری هستند و اصلاحات خوبی را برای سریال
انجام می‌دهند. البته می‌توانست اتفاق بهتری هم رخ دهد اما واقعیت این است که فضای
رئال داستان مرا دچار این واهمه کرد که نتوانیم به یک ساختار یکدست و منسجم فضای
رئال و جلوه‌های بصری برسیم. این نگرانی باعث شد که از استفاده بیشتر از این پرهیز
کنیم.

ایشان گفته‌اند که برای اصلاح خطاها از ایشان درخواستی نشده است. برای
ادامه پخش سراغ اصلاح از این طریق می‌روید؟
تا جایی که ممکن بوده ما از این خطاها سر صحنه پیشگیری کردیم. حتی
همان خطایی که در مورد تابلوی تلفن همراه اول دیده شد ما سرصحنه اصلاح کرده بودیم
اما در جابه‌جایی سکانس‌های این اشتباه اتفاق افتاد. ضمن این‌که ما آقای ایزدی را
به همین منظور به خدمت گرفتیم که اصلاحاتی را داشته باشند.

حالا که مرحله تولید به پایان رسیده و تنها پخش مانده، شما هم نظارت
دوباره‌ای خواهید داشت؟
بله. حالا قسمت به قسمت نوارها را قبل از رسیدن به مرحله پایانی
بازبینی می‌کنم. همین‌طور گروه تدوین با دقت بیشتری این موضوع را پیگیری می‌کنند.
مطمئنا این اتفاق و اشتباه دیگر صورت نخواهد گرفت.

نکته دیگر طراحی لباس و طراحی چهره‌پردازی مجموعه است. واکنش‌های بسیاری درباره
عدم تطابق طراحی‌های صورت گرفته به تناسب فضا و تاریخ وجود دارد. این طراحی‌ها
براساس تحقیقات انجام شده بود؟
بله. صد درصد ما براساس تحقیقات سراغ این داستان رفتیم اما واقعیت این است که
درخصوص پوشش و نوع لباس زنان معضلی در تلویزیون وجود دارد که اجتناب‌ناپذیر است.
شما نمی‌توانید تفاوت اقشار و طبقات مختلف را در پوشش به شکل مطلوب و دقیق نمایش
دهید. هرچند این محدودیت‌های پوشش در تلویزیون بر کسی پوشیده نیست. پس ما مجبوریم
از المان‌های نخ‌نمای پیش‌پا افتاده که مخاطب به‌خاطر مواجه زیاد با آن‌ها در
سریال‌های مختلف، آن‌ها پذیرفته استفاده کنیم. حالا دیگر همه می‌دانند که برای
نمایش زنانی در گذشته ایران کلاه روی روسری قرار می‌گیرد و حتی همه می‌دانند که
هیچ‌گاه کلاه روی روسری قرار نمی‌گیرد؛ مخاطبان این مساله را پذیرفته‌اند. وقتی ما
روی روسری دانش‌‌آموزانمان تل می‌گذاریم مسلما می‌دانیم که این مساله غیرمتعارف
است اما ما مجبور بودیم به المان‌هایی دست پیدا کنیم که هم پوشش آن زمان را نشان
دهد و هم در قالب محدودیت‌ها باشد. ضمن این‌که در این بحث ما تفاوت طبقاتی را هم
داریم که باید به واسطه همین پوشش نشان دهیم. آن‌چه می‌بینید انتخاب ما براساس
مجموع این مسائل در کنار هم بوده است.

زمان سریال از قسمت اول تا به‌حال متغیر است. این به‌خاطر حذفیاتی است که از
سوی سیما اتفاق می‌افتد؟
نه، تا این‌جا خوشبختانه حذفیاتی وجود نداشته. زمان سریال ۴۰ دقیقه است اما ما
گاهی برای ریتم بهتر و حذف کردن برخی صحنه‌ها که یا به روند داستان کمکی نمی‌کرد
یا به آن لطمه می‌زد، خودمان حذفیاتی داشتیم. میانگین ما با تیتراژ ۴۵ دقیقه می‌شود
و در شب‌هایی هم بیشتر از آن پخش داشتیم.
 پس حذفیاتی هم اگر بوده بنا به صلاحدید خود شما بوده و سیما نظری در این
مورد نداشته؟

بله، برای ارتقای کیفیت کار در بخش مونتاژ، خودمان به نظرات جدیدی رسیدم و حذفیاتی
انجام دادیم.
حالا سوالی می‌پرسم که شاید باید در آغاز گفت‌وگو می‌پرسیدم. چطور شد چنین
سریال سختی را پذیرفتید؟

دو اتفاق در مورد انتخاب شکل گرفت؛ یکی این‌که من انتخاب شدم و دیگری این‌که من
انتخاب کردم. آن بخشی که من انتخاب شدم بین تهیه‌کننده و مدیران سیما اتفاق افتاد
که به این نتیجه رسیدند جواد افشار این کار را انجام دهد. اما انتخاب من به چند
دلیل بود. اول وقتی فیلمنامه را خواندم، داستان برایم جذاب بود و بسیار جای کار
داشت. احساس کردم می‌توانم ژانرهای مختلف را در این کار تجربه کنم. ضمن این‌که
بخشی از موضوعات داستان جزو دغدغه‌های شخصی خودم بود و علاوه بر قلم خوب آقای
بهبهانی‌نیا، مجموعه ساختاری منسجم و شخصیت ‌پردازی‌های درست داشت. دلیل دیگر
دوستی پیشینم با محمدرضا شفیعی بود که وقتی این پیشنهاد را داد آن را پذیرفتم.
 دغدغه شخصی جواد افشار که می‌گویید در فیلمنامه هم وجود داشت چه بود؟
حضور دختران و زنان در چند دهه گذشته در کنار مردان که گاهی به فراموشی سپرده می‌شود،
دغدغه من بود. زنان در تمام دوران، چه انقلاب و چه دفاع مقدس و چه حالا که از
مردان سبقت گرفته‌اند، همیشه دوش به دوش مردان حضور داشتند و پشتوانه محکمی برای
آن‌ها بودند. این رشادت‌های زنانه که در همه عرصه وجود داشته و در صحبت اکثر شخصیت‌های
بزرگ کشور نیز مورد تاکید قرار گرفته، نقطه مغفولی بود که باید به آن پرداخته می‌شد.
شما چند سال بعد از مجموعه «کیمیا» با چه عنوان و جایگاهی در کارنامه کاری‌تان
یاد خواهید کرد؟

آدم‌ها همواره رو به رشد هستند و امیدوارم که این روند برای من نیز اتفاق بیفتد.
مطمئنا اگر همین حالا که دو سال از شروع آن گذشته، «کیمیا» را آغاز کنم نگاه دیگری
در ساخت و اجرایش خواهم داشت. ولی امیدوارم که توانسته باشیم تاثیر مثبتی روی مردم
جامعه بگذاریم و این سریال جزو آثار خوب تلویزیون باقی بماند که قابلیت بازپخش
برای مخاطب داشته باشد.
 برای ساخت «کیمیا» به خودتان نمره قبولی می‌دهید؟
من نباید به خودم نمره قبولی بدهم ضمن این‌که هنوز خیلی زود است برای نمره قبولی
دادن.
حالا که تولید تمام شده، جواد افشار از روند تولید طولانی‌ترین سریال سیما که
اولین اتفاق برای تلویزیون بود، به خودش نمره قبولی می‌دهد؟

من همه تلاشم را کردم و امیدوارم که مردم آن را دوست داشته باشند و به من نمره
قبولی بدهند تا به این ترتیب مطمئن شوم که وظیفه و رسالت خودم را انجام داده باشم.


عسل آذرپور

 

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰