اگر به موسسههای تهیه و تولید آثار موسیقی به عنوان بنگاههایی اقتصادی نگاه
کنیم، بهراحتی مشاهده میکنیم که فرسنگها با موسسههای حرفهای تولید
موسیقی که در سطح دنیا فعال هستند فاصله دارند؛ چراکه نه برای زمینی که در
آن بازی میکنند قاعدهای دارند تا همهشان براساس همان قواعد عمل کنند تا
به مرز حرفهایگری برسند و موسیقی را هم پیشرفت بدهند و نه علاقهای به
انجام مطالعه روی چندوچون عملکردشان دارند تا نکند یکوقت کسی سر از کارشان
دربیاورد. با اغلب کنسرتگذاران که صحبت میکنید میگویند فعالیت در زمینه
موسیقی هیچ سودی برای آنها ندارد و تنها عشق به موسیقی است که آنها را در
عرصه نگه داشته است! درحالیکه قریب به اتفاق آنها برای سود بیشتر و خواست
بازار، اقدام به تهیه و تولید آلبومهای بیکیفیت میکنند یا قیمت بلیت
کنسرتها را چنان نجومی تعیین میکنند که افراد با درآمدهای عادی در
رویاهایشان هم نمیتوانند تصور کنند کنسرت چهشکلی میتواند داشته باشد.
اهالی رسانه که سالهاست جمله «عشق به موسیقی والخ…» را از زبان
تهیهکنندگان و کنسرتگذاران میشنوند، نفهمیدند که بالاخره معنای عشق چیست
و اگر معنای عشق این است پس آخر معنای بازار کدام است؟
مخالفت کنسرتگذار با شکستن نرخ دستمزد
فریدون آسرایی
فریدون آسرایی از خوانندگانی است که آلبومهایش بهطور معمول تا به امروز
پرفروشترین آلبومهای پاپ بودهاند. او به «صبا» میگوید: «این گله را از
وضعیت برگزاری کنسرت در ایران دارم که متاسفانه تهیهکنندگان برای بلیت
کنسرتها قیمتهای نجومی در نظر میگیرند، انگار بلیت براساس قیمت دلار
حساب میشود! بلیت کنسرتها در تهران ۱۱۰هزار تومان است و قیمت بلیت کنسرت
در رشت ۸۰هزار تومان، یعنی اگر یک خانواده پنجنفره ساکن رشت بخواهد به
کنسرت برود باید ۴۰۰هزار تومان یکشبه هزینه کند. مگر چه تعداد خانواده
ایرانی استطاعت خرید بلیت با این قیمت دارد؟ من بسیار تلاش کردم قیمت را
حداقل برای کنسرت خودم بشکنم، اما موفق نشدم و با من مخالفت کردند.»
آسرایی همچنین اشاره میکند: «متاسفانه از آنجا که اهالی خوانندگان اتحادیه
ندارند، مافیای موسیقی هرکاری دلش بخواهد انجام میدهد. این افراد معتقدند
که کنسرت مختص قشر پولدار جامعه است و ورود قشر «ضعیفتر» که به قول آنها
سطح فرهنگی پایینتری دارند موجب میشود کنسرت شلوغ شود و اوضاع بههم
بریزد. از نظر آنها قشر از نظر مالی ضعیف جامعه باید از همهچیز محروم
باشد! واکنش آنها هم بسیار جالب بود حرف مرا تایید کردند و انگار که
بخواهند بچه گول بزنند به من گفتند تعدادی بلیت با قیمت ۲۰هزار تومان در
نظر گرفتهاند، اما بسیاری از مخاطبان به من گفتند که هیچ اثری از این
بلیتها ندیدهاند. علت اصلی این قیمتهای نجومی، بالا رفتن مداوم قیمت
سالنهایی است که تحت مالکیت شهرداری هستند. این افزایش ناخودآگاه سبب بالا
رفتن دستمزد خواننده میشود. سالنها برای هر اجرای کنسرت حدود ۵۰میلیون
تومان میگیرند و خوانندهها نیز مبلغی حدود ۶۰ یا ۷۰میلیون تومان برای هر
کنسرت دریافت میکنند.»
بلورچی: تهیهکننده مخالفتی با کاهش قیمت بلیت ندارد
اما پژمان بلورچی، کنسرتگذار و مدیرعامل موسسه تهیه و تولید موسیقی «نهاله
رودکی» دراینباره تصریح میکند: «رکود اقتصادی در کشور باعث میشود اگر
به شهرستان میرویم و برای هر صندلی ۸۰هزار تومان قیمت میگذاریم و فروش
نمیرود، مستاصل شویم؛ چراکه هر صندلی برای خود ما ۵۰هزار تومان تمام شده
است، اما این هزینه برای مردم در شهرستانها که سطح دستمزدهایشان پایینتر
است، سنگین است. خوانندگان در ایران ۴۸ ساعت پیش از برگزاری کنسرت همه
دستمزدشان را تماما دریافت میکنند و هیچکدام از این فشارها را تحمل
نمیکنند. اینکه خود خواننده برای رعایت حال مردم دستمزدش را پایین بیاورد
بسیار عالی است و خود من بهعنوان تهیهکننده استقبال میکنم، اما همین هم
بهتنهایی جوابگو نیست. ۳۰ یا ۴۰ درصد از هزینهها دستمزد خواننده است، اما
اینکه تهیهکنندهای بخواهد اعتراض کند من میگویم که هیچ تهیهکنندهای
با تهیهکننده دیگر کاری ندارد. دستمزد خوانندهها همسان است. اگر قیمت یکی
از خوانندگان معروف بالا برود چند خواننده معروف دیگر هم دستمزدهایشان را
بالا میبرند.»
سالن میلاد، هر سئانس ۱۷میلیون تومان
ایمان حجت، مدیر استودیو راگا نیز درباره برگزاری کنسرت در ایران میگوید:
«در برگزاری کنسرت نسبت به انتشار آلبوم، گردش مالی و چرخه اقتصادی
سالمتری برقرار است و وضعیت بهتر است، اما مسالهای که گریبان کنسرتگذار
را میگیرد، هزینه سنگینی است که سالنها دریافت میکنند؛ آن هم پیش از
برگزاری کنسرت و بهصورت نقدی. یعنی شما باید تا پیش از برگزاری کنسرت همه
هزینه سالن را بهصورت نقد تسویه کنید. سالنهایی هستند که برای یک سئانس
۱۰ میلیون تومان میگیرند و تازه این ارزانترینشان است. مثلا قیمت سال
گذشته سالن میلاد سئانسی ۱۷میلیون تومان بود. این مبلغ بسیار بالایی است و
این پول به تهیهکننده برنمیگردد.»
ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزای!
از برآیند سخنان فعالان عرصه موسیقی آشکار میشود گستره موسیقی همچنان نسبت
به دیگر شاخههای هنری و نسبت به دیگر فعالیتهای تولیدی غیرهنری مزیتهای
نسبی و جذابیتهایی برای سرمایهگذاران و کنسرتگذاران دارد که حاضر
نمیشوند این عرصه را ترک کنند و به اموراقتصادی دیگری بپردازند و به
سودهای کلانتری دست پیدا کنند. بنابراین دیگر وقت آن رسیده که
کنسرتگذاران و تهیهکنندگان تعارف را کنار بگذارند و بهصراحت و خیلی شفاف
درباره آمار و ارقام فروش کنسرتها و میزان سود و حتی زیانی که برای هر
کنسرت یا سالانه متوجه آنها میشود، آمار درستی منتشر کنند تا از این رهگذر
اسپانسرهای این عرصه نیز بتوانند به برآوردهای درستی از حضور در حیطه
موسیقی برسند و اتفاقا این کار به شکلگیری، رشد و رونق بنگاههای اقتصادی
موسیقی کمک بسیار زیادی میکنند و باعث میشود سرمایهگذاران بیشتری به این
عرصه جذب شوند.
سهند ادم عارف
انتهای مطلب/
There are no comments yet