به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، همزمان با مراسم افتتاحیه چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، ورودی تالار وحدت در سرمایی که به هر ضرب زوری هم که شده سوزش را به رخ صورت و نوک انگشتانت میکشد، صدای زن و مردی را میشنوم که بر سر یکدیگر فریاد میکشند، نمایش خیابانی «یک فنجان قهوه برای عشق» در حال اجراست، عابران عجول خیابان استاد شهریار ابتدا فکر میکنند زن و شوهری در خیابان گلاویز شدهاند. نزدیک که میشوند، تازه میفهمند این یک نمایش است از جنس خیابانی! نمایشهای خیابانی امسال تئاتر فجر پر از شور و آهنگ است. بازیگرانی که سرمای سخت را در یک دایره انسانی به یک گرمای دورهمی بدل میکنند، چیزی نمیگذرد که جنس رابطه زن و مرد نمایش در شوخیهای کلامی آهنگین و موزون گم میشود. مردم میخندند، کاش همیشه مردم شاد باشند و بخندند. چقدر نیاز به این تخلیه اعصاب که مملو شده از مشکلات روانی و اقتصادی، احساس میشود.
افتتاحیه در حال برگزاری است. بی مقدمه با اندکی تاخیر وارد سالن اصلی میشوم، نه آنقدر خلوت است که صندلیهای قرمز برای نشستنات ردیف شده باشد ونه آنقدر شلوغ که ادعا کنی جا برای نشستن پیدا نمیشود. روی یک صندلی مینشینم، مجری مسئولین را با احترام و تکریم کلیشهای همیشگی به پای میکروفن فرا میخواند، حرفها همان اظهارات و گلایههای همیشگی است اما با یک دلشکستگی عجیب که در زیرمتنشان، میتوان این را دریافت که تئاتر شبیه نامادریای شده که فرزندانش دیگر سختگیریهایش را مادرانه نمیدانند.
** نگاهی به ۵ اجرا
چهلویکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجرکشور با حضور ۶۸ گروه نمایشی در سه بخش جایزه بزرگ صحنهای، بینالملل و مهمانویژه از اول بهمن ماه ۱۴۰۱ کار خود را آغاز کرد، تعداد آثار شرکتکننده در بخش نمایش بین الملل ۲۱ اثر از کشورهای عراق، اسپانیا، تونس،اردن، ارمنستان،روسیه،برزیل و ۱۳ اثر نمایشی از ایران بود که در این رویداد با هم به رقابت میپردازند.
طبق رسمهای پیشین، برنامه جشنواره به گونهای در هم تنیده شده که نمیتوان همه اجراها را دید. در گزارش زیر با ۵ نمایش به اجرا رفته در هفته اول جشنواره همراه میشوید؛
نمایش «ژیک» در بخش مهمان ویژه، روز اول بهمن به نویسندگی و کارگردانی ناصر عاقبتیان در تالار حافظ اجرا رفت. داستان نمایش روایتی از زندگی سلمان فارسی از لحظه تولد است تا اعتقادش به دین اسلام. قالب سبک آن بر پایه نقالی است که با تک اجرای بازیگرروایت میشود. نمایشی که از همان ابتدا در متن به خاطر استفاده موکد از واژگان کهن ادبی در روایتگری مخاطب را از درک روایت داستانی دور میکند. گویا نویسنده بیتوجه به ماهیت قصهگویی و قصهپردازی در سبک نقالی، در دام واژهبازی و آهنگین بودن کلام توقف کرده است.
نمایش «جن گیری مراسم آنه میشل» از شیراز در روزدوم بهمن به کارگردانی مسعود احمدی در تالار سایه با ظرفیت پر به اجرا رفت. نمایش همان طورکه از نامش هم پیداست برگرفته از یک پرونده جنگیری واقعی در … است. یک نمایش سبکپردازی شده از تئاتر وحشت که به طور کامل جلسات مراسم جن گیری را به نمایش میگذارد. کاملا مشهود است که کارگردان این نمایش قصد ترساندن مخاطب را در ۸۵ دقیقه دارد که موفق هم میشود. المانهای وحشت از صدا نور دکور و موسیقی تا پخش مستند مراسم جنگیری آنه میشل همه و همه درانتقال حس ترس محیطی به تماشاگر موفق عمل میکند. داستان آنه دختر تسخیر شده در میانه جلسات توسط اشخاص حاضر در جلسه به صورت پاره پاره از نزدیکان او بازگو میشود.
نمایش «مانداک» از ملایر در روز ۳ بهمن در سالن اصلی تئاترشهر به کارگردانی محمد قاسمی با ۴۰ دقیقه تاخیردر سالن نیمه سرد دقیقه به اجرا میرود. نمایش واگویههای انسانهایی در رابطههای شکست خورده عاطفی است. که با طراحی حرکات کلیشهای نمایشی تئاترسعی در بصری ساختن جملات دکلمه وار نقشپردازان را دارند. حلقه گمشده قصه و درام تا نیمههای پایانی کار گم و مبهم است. چشم تماشاگران به روی درب خروجی سالن کشانده و یکی یکی به دنبال هم به همان سالن نیمه سرد پناه میبرند.
نمایش «ایرانیان» از مشهد در روز ۴ بهمن ماه در تالار وحدت به کارگردانی رضا صابری با تاخیری اندک که به تناسب جای دهی تماشاگران منطقی بود، شروع شد. سالن اصلی تالار با تک و توک صندلی خالی به جا مانده، مسئولان ستاد تئاتر فجر، تماشاگران علاقه مند را به لژهای طبقه بالا هدایت کردند. ردیفهای ابتدایی سالن اصلی با گلچینی از مسئولین ستاد جشنواره پر شده بود. این نمایش دورهای تاریخی از ایران را در زمان خلافت هارون خلیفه عباسی تا به قدرت رسیدن پسرش مامون عباسی نشان میدهد. در این اثر اتفاقاتی که در مسیر سفر امام رضا (ع) از مدینه به خراسان پیش میآید به تصویر کشیده میشود؛ سفری که فرجامش با نقش و جایگاه ویژه ایرانیان، باعث نابودی دسیسههای مأمون و یارانش میشود. نمایشی تاریخی بدون هیچ نوگرایی در اجرا و یا روایتگری.
نمایش «داستان اسفانگیز…» از تهران در روز ۴ بهمن ماه در سالن اصلی تئاتر شهر به کارگردانی و نویسندگی غلامحسین دولت آبادی با ۲۰ دقیقه تاخیر شروع میشود. نمایشی که برههای از تاریخ ایران را از مقدمات شکل گیری حکومت رضا خان و جمهوریخواهی او و براندازی سلسله قاجاریه، با نگاهی نو از این منظر که بیش از همه چیز دخالت کشورهای خارجی را در سیاستگذاریهای ایران جلوه میدهد. نمایش با رعایت حداقل مولفههای تئاتر امروزی موفق میشود مخاطب را از سنین مختلف تا انتها همراه کند. با بهرهگیری از طنازیهای کلامی، بازیهای خوب و بیانهای که لا اقل تا انتهای سالن را پوشش میدهد ونیز بازیهای نمایشی تلفیقی از موسیقی و خوانندگی. اجرایی به نسبت اندازه که تنها امتیاز منفی آن نداشتن قصه و روایتی منسجم است که بیشتر شاید نشات گرفته از گستردگی موضوع انتخابی باشد.
*
با جشنواره تئاتر فجر امسال، کارزار دیگری از جنس هیاهو به راه افتاده است، آواز دهلی که اتفاقا این بار فقط از دور خوش نیست.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است