به گزارش خبرنگار سینما صبا فیلم «پرونده باز است» اثر کیومرث پوراحمد در سومین روز از جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد.
فیلم «پرونده باز است» با دستگذاری روی سوژهای حساس و واقعی سعی دارد، معضلات اجتماعی و اخلاقی را در روایت خود تعبیه کند. پرداختن به این معضلات مستلزم الگوهایی بصری و روایی است که از طریق آن بتوان به شناخت و آگاهی انسان دست یافت.
اما پیش از همه این مسائل کارگردان فیلم «پرونده باز است» برای نگارنده و بسیاری از مخاطبان سینما و تلویزیون توانسته نمادهای زیادی را ترسیم کند. زیستن و لذت رهایی از دردسرهای کوچک باشد. نماد انسان تنها در شبهای طولانی. کیومرث پوراحمد خالق یادگاریهایی است که ما در تنهاییمان به آنها میاندیشیم. ریشههایی که او از صفا و صمیمیت -و همچین انسانیت- در دل مخاطبان سینما و تلویزیون نهاده با گذر زمان رشد کرده است. حال تا نامی از او و یادگاریهایش میآید، بوی دفتر و شب به مشاممان میرسد. انگار که همهمان مقابل تلویزیون نشستهایم و برف شادی از دست محمدرضا فروتن -در فیلم شب یلدا- روی سرمان میریزد. یا فریادهای خسرو شکیبایی -در اتوبوس شب- به گوشمان میرسد. حال در میان این همه زیبایی مشکلی سر بروز پیدا میکند. وقتی ما مقابل پرده نقرهای یا تلویزیون نشستهایم، کیومرث پوراحمد نیز دارد همزمان با مخاطبانش رویابافی میکند. او نیز همراه با ما غرق در خیال و رویاست. مجید را میبیند که پیش پای حوض نشسته و دیالوگهای سادهاش را ادا میکند. پوراحمد همگام و همزمان با رویاهایش فیلم میسازد. مسئله و دغدغه آن زمان را به میزانسنهای کنونی تسری و تعمیم میدهد. او به شکلی ناخودآگاه کاراکترهای نوستالژیک و دلنشین آثار گذشتهاش را بر مسائل و دغدغههای امروزی منطبق منطبق میکند. رویکردی که به فرم و شکلی تاثیرگذار منتج نمیشود.
از این رو سوژه امروز و الگوی دیروزی نمیتوانند به هژمونی و یکپارچگی لازم برسند و مخاطب برای حفاظت از یادگارهای گذشتهاش از شیوهای که پوراحمد اتخاذ کرده فاصله میگیرد.
There are no comments yet