به گزارش خبرنگار سینما صبا، فیلم «عطر آلود» به کارگردانی هادی مقدمدوست در سومین روز جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سالنهای پردیس ملت اکران شد. «عطر آلود» به سبب فضای متراکم و حوادث متعدد رابطه قابل توجهی با مخاطب برقرار میکند که در ادامه این یادداشت به آن میپردازیم.
فیلمهایی که با دغدغه و حادثه سر و کار دارند و میخواهند ایستادگی قهرمان در برابر مشکلات را ترسیم کنند. میتوانند روش «همذاتپنداری» را اتخاذ کرده و به موجب آن بر احساسات مخاطب مانور دهند. آلن آرمر نظریهپرداز سینمایی در حوزه فیلمنامهنویسی همذاتپنداری را معلول دو عنصر میداند. دو عنصری که به شادی، لذت و یا دلهره مخاطب منتج میشوند. کاراکتر قهرمان و هدفی که او برای خود انتخاب کرده است.
شخصیت در ابتدا باید با همه تمایلات و تعلقاتش ساخته شود تا در راستای آن اهداف و اعمال کاراکتر معنا یابد. پس برای تاکید بیشتر باید بدانیم که ابتدا شخصیت -یا همان قهرمان- مهم است سپس مسیری که او طی میکند. چنین رویکردی به مثابه یک فرمول قابل توجه است. فرمولی که فیلم «عطر آلود» به شکلی کاملا برعکس از آن استفاده کرده است. روایت عطر آلود از هدف و کنشهای کارگردان شروع میشود و سپس به جایگاه کاراکتر و متعلقاتش نقب میزند. منطقی که احساسات مخاطب را در مسیر همذاتپنداری میشکند و او را از فیلم دور میکند. از طرفی هدفی که کاراکتر برای رسیدن به آرامش و رهایی از کشمکش در سر دارد، در یک موضوع (پاسخ) خلاصه نمیشود. تعدد مسائل و مصائب آنقدر زیاد است که بیننده نمیتواند رشته افکارش را به قهرمانی که با مشکلات دست و پنجه نرم میکند، معطوف کند. ثمره معضلات و پرسشهای تعدد در داستان فرصت را برای شکلگیری پاسخهای مناسب میسوزاند؛ به عبارتی دیگر پلات بیرونی در «حادثه پشت حادثه» تعریف میشود.
در نهایت ورای پلات داستان و فیلمنامه میتوان به جلوههای بصری و تروکاژیک هادی مقدمدوست تبریک گفت.
There are no comments yet