به گزارش خبرنگار سینما صبا یکی دیگر از فیلمهای حاضر در جشنواره بینالمللی فیلم فجر «وابل» ساخته تورج اصلانی بود. این اثر با ترسیم موقعیتی حساس در نهمین شب از این جشنواره به نمایش درآمد.
به نظر میرسد تنها یک درگاه ورودی برای پا گذاشتن به جهان اصلانی وجود دارد. آن هم منطقی ساختارگراست. تورج اصلانی از سینماگران باتجربه تاریخ سینما، شخصی که سابقه همکاری با بزرگان را در کارنامهاش دارد، سعی میکند به واسطه اندوختههای غریزی و تجربیاش یک موقعیت ساده و به اصطلاح دم دستی را با الگوهایی سینمایی برجسته کرده و به نوعی جذاب کند. موقعیت مذکور به این ترتیب است؛ کاراکتر اصلی (نوید پورفرج) در شب عروسیاش خواهرزاده خود را به صورت تصادفی با ماشین زیر میگیرد. پدرش برای آنکه عروسی بهم نخورد او را تشویق به پنهانکاری میکند. از این رو پورفرج جنازه دخترک را در جایی مخفی میکند. مخاطب نیز که از این حادثه آگاه است، سیر و سلوک داماد را در شب عروسیاش دنبال میکند. البته تعلیقی که از مرگ دختر بچه به بار آمده نیز حائز اهمیت است. لکن تمرکز و توجه کارگردان بیشتر بر مدار کاراکتر اصلی سوار است.
به کارگیریِ برداشتهای بلند، دوربین روی دست، نمای نقطهنظر به انضمام اکتهای نوید پورفرج از آن داستان ساده و یک خطی موقعیتی هولناک میآفریند. پورفرج در شبی که انگار داماد طلسم شده است، با حرکاتی مسخگونه و کج و معوج به رقص و پایکوبی میپردازد. البته پایکوبیاش در ظاهر و ساحت عینی ماجراست. وقتی اصلانی با نمای نقطه نظر جهان ذهنی پورفرج را ترسیم میکند. مخاطب از نگاه هذیانی او با خبر میشود.
فیلم تا چنین مرحلهای خوب پیش میرود. اما در ادامه رشتههای اصلانی با تکنیک اسلوموشن پنبه میشود. ضرباهنگ اثر از ریتم میافتد و جهان بصری و روایی فیلم کارکردی کلیپگونه پیدا میکند.
بنابراین جریان قابل تامل و جذاب فیلم وابل موقعیتی است که تورج اصلانی به کمک نوید پورفرج ترسیم میکند. موقعیتی که کاراکتر اصلی را همچون شعله آتش به این طرف و آن طرف میکشاند.
There are no comments yet