به گزارش خبرنگار سینما صبا فیلم «آنها مرا دوست داشتند» ساخته محمدرضا رحمانی در آخرین روز جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم با دستگذاری روی معضلات اجتماعی و سیاسی توانست توجه تماشاگران داخل سالن را جلب کند.
ایدههایی که از دل مصائب و مسائل اجتماعی بیرون آمده و در ساحت فیلمنامه و سینما قرار اجرا میشوند، همواره در سینمای ایران دوست داشتنی و عزیز بودهاند. اعتیاد، فقر، ثروتهای بادآورده و سیاستهای غیرانسانی موضوعاتی هستند که میتوانند به عنوان یک جرقه به شکلگیری ایدهها کمک کنند.
اساسا ایدهها مسبب ساخت فیلم و سناریوهای سینمایی هستند. ایدهها هستند که در کالبد طرح، سیناپس و یا لاکلاین، تهیهکنندگان و سرمایهگذاران را ترغیب به همکاری میکنند.
تصوری که مخاطب از ایدهها دارد از منظر چند منتقد و نظریهپرداز مشخص شده است. سادهترین تعریف برای سید فیلد است. ایدهها از نگاه او شمایلی کلی از آغاز، میانه و پایان داستانها هستند. اما رونالد توبیاس تعریف گستردهتری راجع به ایدهها دارد. او ایدهها را در موقعیت اولیه، ایجاد راز، عنصر خطر و ارتباط آن با راز و در نهایت پرده برداری از راز و رفع خطر میداند و معتقد است که هنرمند باید ایده خود را با بیان چنین مراحلی ارائه دهد.
فیلم آنها مرا دوست داشتند، چه از منظر سید فیلد که کوتاه و کلی است و چه از منظر توبیاس که بیانی گستردهتر از نگاه اول دارد، قابل توجه و بررسی است. اما پرسشی بزرگ در این میان وجود دارد؛ آیا سینما تماما بر پاشنه ایده میچرخد؟ آیا توجه به مسائل روز و دغدغههای امروزی همه آن چیزی است که میتواند مخاطب را جذب کند؟
مسلماً خیر. همانطور که در یادداشتهای گذشته روی آن تاکید داشتیم، سینما یعنی حرکت، نور و در نهایت میزانسن. عناصری که سوار بر داستان مخاطب را درگیر خود میکنند. فیلم «آنها مرا دوست داشتند» با اینکه در ایده عزیزِ سینمای ایران است، اما در پرداخت و ارائه الگوهای سبکی و بصری اینطور نیست. دوربین روی دست و اکتهای تیپیکال، جایگاه ایده اثر را به محاق میبرند.
بنابراین ایده فیلم رحمانی به بیانی ساده از دست میرود. سرنوشت فیلم «آنها مرا دوست داشتند» را ایدهاش تعیین میکند. سرنوشتی که خیلی هم نا آشنا نیست.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است