به گزارش صبا، محسن تنابنده، بازیگر گزیدهکاری که اغلب اسم او با نقی معمولی عجین شده بود، امروز در قالب کاراکتری کاملاً جدی که هیچ ارتباطی به آن نقی ندارد، در «رهایم کن» ظاهر شده است
تماشای یک بازیگر در قالب نقش تازه و متمایز از گذشتهاش که بیننده را برای لحظاتی میخکوب کند از آن ماجراهای پر طمطراقی ست که بحث آن همیشه بین فیلمبینها و فیلمشناسها مطرح است. اتفاقی که در کنار هدایت کارگردان در اصل به توانایی و پختگی بازیگر برای برآمدن از عهده یک فضای جدید، برمیگردد.
این اتفاق اخیرا در یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی، یعنی «رهایم کن» شهرام شاهحسینی رخ داده و باعث شده تا از بازیگران چهره و نام آشنا بازیهایی را ببینیم که تصور ذهنی قبلیمان از آنها را بهم بزند و احساس کنیم که با چهرههای تازهای روبهرو شدهایم.
محسن تنابنده، بازیگر گزیدهکاری که اغلب اسم او با نقی معمولی عجین شده بود، امروز در قالب کاراکتری کاملاً جدی که هیچ ارتباطی به آن نقی ندارد، در «رهایم کن» ظاهر شده است.
قصه این سریال درباره هاتف و حاتم دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود است که هر کدام چالشهایی پیش رو دارند. نقش حاتم که برادر بزرگتر این خانواده است را محسن تنابنده در کنار هوتن شکیبا ایفا میکند. او در این قصه نه تنها به عنوان فرزند ارشد خانواده که به واسطه همان پختگی در بازی، در قالب یک شخصیت چند بعدی حضور دارد.
حاتم پدر فرزندی مبتلا به سندروم دان است که از همسرش به دلایل خانوادگی جدا شده و حالا دلباخته مارال، پرستار بچهاش است. اما نقش تنابنده تنها به همین جا ختم نمیشود؛ او مدیریت معدن پرکارگری که متعلق به خاندان آنهاست را هم به عهده دارد و در اینجا هم با درگیریهایی مثل اضطراب برای کارگر مقتولی که خبری از آن نیست یا کنترل کارگرها در این شرایط و… دست و پنجه نرم میکند. مدیری که علاوه بر مدیریت، شفقت خاصی نسبت به کارگران دارد و در عین حال مقابل بازرسی و ماموران دولتی هم محکم میایستد. از سوی دیگر حاتم مثل تکیهگاهی است که از مارال گرفته تا خواهر، برادر و حتی پدرش هم روی او حساب باز میکنند و همین موجب شده تا مسوولیتهای زیاد و متنوعی را بر دوش خود احساس کند.
هر کدام از این موقعیتها و اجرای درست آن مرهون انعکاس اصولی حسوحالی است که بازیگر باید از پس آن بربیاید، اتفاقی که تنابنده آن را به شکل قابل توجهی رقم زده است.
همه این حسها و سنگینی آنچه که با حاتم همراه شده، در چهره او کاملاً مشهود است؛ مردی که کمتر میخندد و خطوط اخم روی صورتش به خوبی جا خوش کرده، چهرهای آفتابسوخته با سبیل و نگاهی که تا حد زیادی تازگی دارد، رنج، خستگی، قدرت و خوش قلبیش را میرساند و او را به وضوح از دیگر نقشآفرینیهایی که در گذشته داشته، جدا میکند.
این ریزهکاریها که با شیوه اجرای تنابنده به خوبی ممزوج شده، حاتمی را خلق کرده که در نگاه اول میشود تا حدی شخصیتش را خواند و به او نزدیک شد. باورپذیری نتیجه نهاییِ در نظر گرفتن همه جزئیاتی است که حتی در شیوه راه رفتن، نگاه کردن، سیگار کشیدن و کوچکترین حرکات او به آن دقت و برایش فکر شده است.
گویی تنابنده تک تک این اکتها را زندگی کرده و در نهایت توانسته با بهرهگیری از هنرش آن را در قالب حاتم به منصه ظهور برساند و خودش را به خوبی از نقی معروف جدا کند.
در واقع باید اذعان کرد که حاتم با همه پیچیدگیهایی که دربارهاش وجود دارد، به سادهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده، سادگی که وجوه دیگری از توانمندی تنابنده را هم نمایان کرده است، چه وقتی که در مقام انتقام از خواننده معروف، پشت خواهر معصومش در میآید، چه زمانی که دنبال کار برادر گمشده مارال مجبور به دیدار با همسر سابقش میشود و چه زمانی که در معدن، باید خانواده کارگر مقتول را حمایت کند…همه اینها از تنابنده سریال رهایم کن، شخصیتی محبوب ساخته که دوست داریم کنار او باشیم و دنبالش کنیم.
There are no comments yet