خاک صحنه و روزگار جدید | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۷ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۵۰
نقد نمایش «معرکه در معرکه»

خاک صحنه و روزگار جدید

وحید عمرانی* | «سیاوش طهمورث» در ایفاینقش جست و خیزی چابکانه و صدا و نفس چاقی را به رخ می‌کشاند که بر شیرینی‌های اثر افزوده است... با این حال با توجه به زمانه‌ای که در آن به سر می‌بریم، بهتر آن بود که خالق «معرکه در معرکه» از شیوه‌های نوین جهان نمایش نیز در کنار قالب سنتی اجرا بهره می‌برد.

 

«خاک صحنه سالیان»

نقد نمایش «معرکه در معرکه»

نویسنده: داوود میرباقری

کارگردان: سیاوش طهمورث

بازیگران: سیاوش طهمورث، نسیم ادبی، سیروس سپهری، مجید رحمتی، دنیا فتحی

مکان اجرا: تهران، مجموعه ایرانشهر، تماشاخانه استاد سمندریان

حسن طهمورث نیا مشهور به سیاوش طهمورث در هفتاد و ششمین سال از عمر خود همچنان در عرصه‌های تئاتر، سینما و تلویزیون فعال است و هم اکنون نمایش «معرکه در معرکه» را در مقام کارگردان و بازیگر در سالن استاد سمندریان بر صحنه دارد. طهمورث با سابقه‌ای بیش از نیم قرن بازیگری بر صحنه تئاتر، یک خاک صحنه خورده به معنای واقعی است. حضور او طی سالیانی دراز در تلویزیون و سینمای ایران نیز از وی چهره‌ای نوستالژیک به وجود آورده است. حضور پررنگش در سریال‌های شاخص دهه شصت تلویزیون نظیر «افسانه سلطان و شبان» و «گرگ‌ها» همچنین حضورش در سریال‌های دهه هفتاد نظیر «فکر پلید»، «در پناه تو» و … و نقش آفرینی هایش در سریال‌های دهه‌های بعدی، دستکم تا آنجا که هنوز رمقی از سریال سازی در تلویزیون باقی مانده بود، به تنهایی کافی هستند تا چهره‌ای ثابت از او را در پس زمینه ذهن تماشاگر ایرانی حک کنند. تمامی این سوابق دور و دراز کافیست که صرفاً دیدن محض او بر صحنه تئاتر در این سن و سال و با آن سابقه طولانی به ویژه برای تماشاگری که حداقل دهه شصت را تجربه کرده باشد جالب توجه و تا اندازه‌ای کافی باشد. اما اگر همه این‌ها را نادیده بگیریم و همه نوستالژی‌ها و سوابق را به کناری بگذاریم، آن وقت «معرکه در معرکه» را به دلایلی که در ادامه خواهد آمد قدری ناکافی خواهیم یافت ضمن اینکه از جهاتی دیگر که آن نیز ذکر خواهد شد کاری ارزشمند و درخور توجه است.

شیوه اجرایی انتخاب شده توسط طهمورث برای اجرای این نمایش، شیوه نمایش سنتی «معرکه» است. معرکه گیری و معرکه بازی از ایام دور یکی از شیوه‌های اجرایی ایرانی بوده و شاید بتوان از آن به عنوان اولین جلوه‌های نمایش خیابانی در تاریخ نمایش ایران یاد کرد. برخی پهلوانان قدیم، مارگیران، نقالان، خیمه شب بازان، دسته‌های هفت صندوقی و … طی سالیانی مدید برای امرار معاش در میادین شهر‌ها معرکه می‌گرفتند و مردم نیز به دلیل نبودن تلویزیون، سینما، تئاتر و هر گونه سرگرمی دیگری در آن ایام استقبال خوبی از معرکه‌گیری‌های آنان به عمل می‌آوردند و در این بین انتفاعی دو جانبه پدید می‌آمد. به جرأت می‌توان گفت که بار انتقال بخشی از فرهنگ ایران به معاصرین در قرن گذشته بر شانه این قبیل اجتماع‌ها بوده است.

شیوه سنتی «معرکه» یکی از فراموش‌شده‌ترین فرم‌های نمایش سنتی ایرانی است و منابع بسیار اندکی نیز از ماهیت و معرفی این شیوه بر جای مانده است. معتبرترین و کهنه‌ترین منبعی که راجع به این شیوه نمایشی از دل تاریخ خودنمایی می‌کند، کتاب «فتوت‌نامه سلطانی» نوشته مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری است که در قرن‌های نهم و دهم حیات داشته است.

با توجه به موارد مذکور انتخاب این شیوه نمایشی برای اجرای تئاتر، کاری بسیار لازم، درخور و شایسته بوده که توسط سیاوش طهمورث در این اثر به انجام رسیده است. او بی‌شک به اهمیت زنده کردن شیوه‌های نمایش‌های سنتی ایرانی به خوبی آگاه بوده و سعی بر این داشته تا به عنوان یک بازیگر قدیمی و خاک صحنه خورده دِین خود را به این شیوه‌ها با تواریخ مکتوب و شفاهی‌شان از این راه ادا کند.

نمایشنامه‌هایی که در ایران در قالب سنتی «معرکه» نوشته شده و به چاپ رسیده‌اند آن قدر محدود و انگشت شمارند که حتی به تعداد انگشتان یک دست نیز نمی‌رسند. از شاخص‌ترین آن‌ها یکی نمایشنامه «افعی طلایی» نوشته علی نصیریان است که در سال ۱۳۳۵ نوشته و منتشر شد و دیگری همین نمایشنامه «معرکه در معرکه» است که توسط داوود میرباقری در سال ۱۳۷۲ نوشته و به چاپ رسیده است که همین نکته نیز اهمیت توأمان کار طهمورث را در به صحنه بردن چنین اثری به این شیوه، برجسته‌تر می‌سازد.

از آنجا که در قدیم همواره مردم به دور معرکه‌گیران حلقه می‌زده‌اند، گونه صحنه این نمایش نیز از نوع چهارسویه طراحی شده است که تقریباً همان حالت حلقه زدن را تداعی می‌کند. البته این نوع صحنه و مکان‌های گردهمایی سابقه‌ای بسیار طولانی‌تر دارد که به نمایش‌ها و تئاترون‌های یونان باستان بر می‌گردد. بنا‌های عظیمی نظیر کلوسیوم و سایر ویرانه‌های باقی مانده از آن ادوار کهن شاهدی بر این مدعاست. همه ماجرا‌های این نمایش نیز در میانه یک دایره می‌گذرد که به وسیله شمع‌هایی مرزبندی شده است. بازیگران با پا نهادن به این دایره به ایفای نقش می‌پردازند و گاه حتی از خارج از دایره بازی را آغاز و با ورود به آن به وضوح بیشتری می‌رسانند. دایره خود شکلی نمادین و سمبلیک است که مفاهیمی همچون زمین، جهان هستی، آفرینش و عالم وجود را تداعی می‌کند و حالتی از جاودانگی را در خود پنهان دارد. دایره هیچ ضلع یا نقطه و گوشه شکسته‌ای ندارد و مسیر مدورش نشانه‌ای از ابدیت است. دایره‌ای که نمادی از مسیر زندگی انسان نیز هست و به قول حافظ: «جام می‌و خون دل هر یک به کسی دادند | در دایره قسمت اوضاع چنین باشد»

«معرکه در معرکه» بر خلاف داستان حماسی «رستم و سهراب» که تقابل نیرو‌های نو و کهنه است ضمن در بر داشتن مفاهیمی از حماسه بیشتر نشان دهنده توافق و همراهی این نیروهاست که در رابطه پهلوان و شاگردش بروز پیدا می‌کند. این متن صحنه تقابل نیرو‌های خیر و شر نیز هست که برخورد‌های پهلوان و لوطی نمایانگر آن است. هم در متن و هم در اجرا پهلوان این داستان از مرز «تیپ» فراتر رفته و تبدیل به «تیپ – کاراکتر» شده است. تصمیمات او و روایت برهه‌هایی از زندگی اش فراز‌هایی از شخصیت را واکاوی کرده و موجب این فراروی از یک چهره کلی و طبقاتی است. طهمورث علیرغم سن بالا، در ایفای این نقش جست و خیزی چابکانه و صدا و نفس چاقی را به رخ می‌کشاند که بر شیرینی‌های اثر افزوده است و اگر قدری شمردگی نیز بر آن افزوده می‌شد و از شتابزدگی در برخی دیالوگ‌ها اندکی کاسته می‌گردید به کیفیت بهتری نیز ارتقا می‌یافت.

در تحلیل شخصیت دختر پهلوان مجهولاتی به چشم می‌خورد. به عنوان مثال حرکات و سکنات و جنس صدای او در بدو ورود به صحنه مخاطب را در تردید باقی می‌گذارد که آیا کودکی را به نظاره نشسته یا دختری بالغ که نشانه‌هایی از جنون را نیز با خود همراه دارد؟ در صحنه‌ای دیگر که صحبت از ازدواج دختر با شاگرد پهلوان می‌شود، گمان اول که کودکی و نابالغی اوست منتفی می‌شود، اما با توجه به کلیت متن دلیلی بر اندک مجنون نمایی او نیز نمی‌توان یافت. این شخصیت نیاز به پرداخت بیشتر و دقیق تری داشت که نقصان آن در کار دیده می‌شود.

در شیوه کارگردانی گرچه قالبی سنتی برای این اثر اجرایی کار برگزیده شده است، اما با توجه به زمانه‌ای که در آن به سر می‌بریم و یکی از اهداف کارگردان که بی شک آشنایی نسل نو با قالب سنتی نمایشی «معرکه» است، همچنین رعایت و وارد کردن برخی مقتضیات زمانه به تئاتر که اغلب کارگردانان رعایت آن را بر خود واجب می‌شمارند، بهتر آن می‌بود که برای این اجرا صرفاً و کاملاً به این شیوه پرداخته نمی‌شد و گاه طراحی‌ها و نگاه‌هایی از شیوه‌های نوین جهان نمایش نیز جهت دیدنی‌تر کردن آن استفاده به عمل می‌آمد. همان طور که قبلاً نیز ذکر شد این شیوه مربوط به زمانه‌ای است که برای مردم هیچ سرگرمی و تفریح مشخصی وجود نداشته است، اما در عصر ما که با پیشرفت تکنولوژی ده‌ها عرصه مهم در جهان هنر بروز کرده و حتی سرگرمی به یک صنعت تبدیل شده است، بهتر آن است که قدری نیز از زبان خودِ نسل نو برای معرفی شیوه‌ای سنتی به آنان استفاده به عمل آورد و بر جاذبه‌های اجرا افزود. برای سیاوش طهمورث که هم اکنون دیگر گرد خاک صحنه سالیان مویش را به سپیدی نشانده آرزوی سلامتی و فعالیتی مداوم تا سالیان مدید دیگری بر صحنه تئاتر دارم.

 

 *عضو کانون جهانی منتقدان تئاتر

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • پول و پارتی
    86/444/224/500
  • خجالت نکش 2
    86/257/789/200
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • زودپز
    ۵۴/۶۴۷/۰۶۱/۵۰۰
  • قیف
    25/553/393/000
  • مفت بر
    20/561/320/600
  • ببعی قهرمان
    19/330/267/000
  • قلب رقه
    11/568/752/500
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    9/366/693/500
  • شهرگربه‌ها2
    9/123/296/500
  • در آغوش درخت
    6/277/201/500
  • آغوش باز
    2/293/917/500
  • استاد
    ۲۴۹/۲۵۷/۵۰۰
  • کارزار
    ۲۳۵/۷۹۲/۵۰۰
  • لختگی
    96/845/000
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۳۴/۵۰۵/۰۰۰