باورکردنی‌تر، پخته‌تر و جهانشمول | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۵۵
چرا جنگ جهانی سوم از دیگر آثار هومن سیدی بهتر است؟

باورکردنی‌تر، پخته‌تر و جهانشمول

در «جنگ جهانی سوم» مولفه‌های سبکی خلاقانه هومن سیدی دیده می‌شود، فرم و پیرنگ در وحدت هستند و به تبع آنکه کارگردان در مضمون از مرز و محدوده جغرافیایی کشور خود خارج شده و مضمونی جهانشمول‌تری را مسئله فیلم قرار داده است.

به گزارش صبا، خشونت و آدم‌های پایین خط از موضوعات مورد علاقه در کارنامه هومن سیدی هستند که در همه فیلم‌های این کارگردان دیده می‌شوند. در این فیلم هم ما با یک کارگر روزمزد طرف هستیم که در همین حین جذب یک گروه فیلمسازی می‌شود و اتفاقاتی بر او حادث می‌شود که او را دچار تحول شخصیت تا مرز جنون می‌کند. اگر به طور کلی به خط مضمونی فیلمنامه به طور وسیع‌تر نگاه کنیم، نمونه‌ای از این دست تغییر و تحولات یعنی گذر یک انسان عامی تا یک جانی تمام عیار در سینمای دنیا و ایران مشهود است، نمونه  روشن از این تحول شخصیت داستین هافمن در فیلمی از سام پکین پا با عنوان سگ‌های پوشالی است که در آن یک معلم ریاضی ساده در روستا با اتفاقاتی که برایش می‌افتد در نهایت به قاتلی افسارگسیخته بدل می‌شود و همچنین فیلم ایرانی پرویز از مجید برزگر نیز با همین مضمون شکل یافته، پرویز هم آدم ساده و گوشه‌گیری است که کسی به او توجهی ندارد که در ادامه بنا بر اتفاقاتی، از پوسته خود خارج شده وهیولای درونش عیان می‌شود و دست به کارهای دور از ذهن می‌زند.

در «جنگ جهانی سوم» هم ما به وضوح ما همین خط پیرنگی مواجه هستیم. اما در کنار این خط پیرنگ، یک زیر متن بسیار جذاب وجود دارد و آن این است که شخصیت این فیلم به طور اتفاقی وارد یک گروه فیلمسازی شده و قرار بر این است که نقش هیتلر را بازی کند! در اینجا، پیرنگ داستانی با مضمون فیلم به یک هم‌پوشانی مفید می‌رسند. به این معنی که نویسنده شخصیت را با توجه به مضمون تحول در مسیری می‌اندازد که تشدید کننده موضوع است. و تحول شخصیت چه از نظر درونی و چه از نظر نمای بیرونی و دیداری نمود می‌یابد. این تصمیم نویسنده و خالق اثر منتج به گره خوردن زیر متن با فرا متن می‌شود.این گره خوردگی و هم‌پوشانی در صحنه قطار به اوج می‌رسد جایی که شکیب کارفرمای سابق خود را به قتل می‌رساند و در را باز می گذارد و بیرون می‌رود، در آن قسمت دیگر ما به طور کامل او را در شمایل یک هیتلر تمام عیار متصور می‌شویم که کشتن آدم‌ها برای او کار سختی نیست.

سابقا در جهان فیلم‌های هومن سیدی ما همیشه با یک ناتورالیسم اگزجره مواجه بودیم، ناتورالیسمی از جنس طبقه پایین خط جامعه! اما در این فیلم هومن سیدی قدری جایش را تغییر داده و این بار مخاطب با یک فیلم داستانی به شیوه ای متفاوت‌تر مواجه است یعنی داستان در دل داستان و شخصیت‌های داستانی این فیلم به خاطر بازی در یک فیلم در دولایه بازشناسی و بازیابی می‌شوند، به همین جهت «جنگ جهانی سوم»، نسبت به آثار قبلی سیدی باور پذیرتر و متمرکز‌تر روی یک شخصیت و داستان زندگی او کار خود را ادامه می‌دهد. در آثار قبلی سیدی ما با کاراکترهای مختلفی طرف بودیم و مسیر داستان از جاهای مختلفی که این کاراکتر‌ها می‌رفتند دنبال می‌شد، اما در اینجا ما با یک خط پیرنگ اصلی مواجه هستیم که کاراکتر اصلی را به ما معرفی می‌کند و در ادامه وجوه خلقی و شخصیتی او را به نمایش می گذارد، کاراکتری که موفق است مخاطب را با خود در طول سفر قهرمانی‌اش  همراه و همدل کند. یکی از دلایل تغییر رویکرد در فیلمنامه‌نویسی این اثر می‌تواند ناشی از آن باشد که دراین اثر هومن سیدی با دو نویسنده دیگر به صورت تیمی دست به نگارش زده‌اند، و دیگر خبری از مدل‌های پرداختی سابق هومن سیدی نیست. و رویه داستان‌پردازی بر سایر عناصر فیلمیک غلبه می‌کند. دوربین نیز به تبع همین داستان‌پردازی مدام در حال دنبال کردن شخصیت در موقعیت‌ها و حوادث مختلف داستانی است. دوربین تا جایی مسرانه به دنبال درک تصویری و مختصات ترسیمی شخصیت پردازی است که حتی در جایی که دستیار کارگردان در حال صحبت با کارگردان است دوبین به صورت فرمیک شکیب را درقاب نشان می‌دهد و به مخاطب گوشزد می‌کند، آنچه که باید برای او مهم باشد تنها و تنها شکیب است. به طور خلاصه، تمرکز سیدی این بار روی پیرنگ داستانی است و دیگر مانند فیلم‌های سابق انحصارا به دنبال سبک‌پردازی خلاقانه به شیوه سابق نیست، هر چند در این فیلم هم مولفه‌های سبکی خلاقانه او هم دیده می‌شود در این فیلم فرم و پیرنگ در وحدت هستند و به تبع آنکه هومن سیدی در مضمون از مرز و محدوده جغرافیایی کشور خود خارج شده و مضمونی جهانشمول‌تری را مسئله فیلم قرار داده، در نمایش‌های خارجی موفق به کسب جوایز قابل تحسین شده است. چرا که مضمون فیلم‌های سابق این کارگران، خشم و هیاهو، مغزهای کوچک‌زنگ‌زده و سیزده موضوعات بومی‌تری را مسئله خویش قرار داده بودند. از دیگر عوامل موفقیت فیلم می‌توان به کارگردانی حرفه‌ای و آشنای هومن سیدی به صنعت روز سینما اشاره کرد و همچنین درخشش محسن تنابنده در نقش شکیب که بسیار چشمگیر و قابلیت همراه کردن همه مخاطبان از سراسر دنیا را دارد. در پایان باید اذعان کرد که بالاخره نوبت هومن سیدی رسیده بود تا هنر خود را در عرصه فیلمسازی به جهان ثابت کند.

٭ عباس نصرالهی

منبع: روزنامه صبا

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • پول و پارتی
    ۸۸/۱۹۲/۵۳۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    86/257/789/200
  • زودپز
    ۸۱/۵۱۸/۴۴۲/۰۰۰
  • خجالت نکش
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۲۷/۵۲۴/۷۸۸/۰۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شهرگربه‌ها۲۹
    ۱۰/۰۳۴/۱۵۳/۵۰۹
  • شه‌سوار
    ۱۰/۰۰۴/۵۶۸/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    6/277/201/500
  • آغوش باز
    2/293/917/500
  • استاد
    ۴۴۱/۰۲۷/۵۰۰
  • کارزار
    ۲۳۵/۷۹۲/۵۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۱۳۰/۹۳۵/۰۰۰
  • لختگی
    ۹۷/۰۸۵/۰۰۰