به گزارش صبا، نقل قولهای زیر بر اساس مطالب منتشره در رسانههای مختلف در روز شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ گردآوری شدهاند.
٭٭٭ بهروز افخمی (کارگردان): یکی از دلایل شکل نگرفتن سینمای بیوگرافیک در ایران این است که در بخش خصوصی یا در بخش خارج از سیطره نهادهای دولتی یا نیمهدولتی تعصب سیاسی بسیار شدیدی وجود دارد. هر دو میخواهند از شخصیتی که دوست دارند روایت خودشان را کاملا بیعیب و نقص ارایه کنند؛ یا برعکس تا جایی که میتوانند یک شخصیت را تخریب کنند. انسان احساس میکند موضع، موضع متعادلی نیست. فارغ از اینکه با سانسور برخورد میکند یا نه برای تماشاگر هم جذاب نیست که یک فیلم تبلیغاتی ببیند./خبرآنلاین
٭٭٭ محمدعلی فارسی (مستندساز): من مستند بیداری را برای تماشای نسلی که اصطلاحا به آن نسل Z میگوییم ساختم. نسلی که خود محمد حسین یوسفی الهی وقتی همسن آنها بود، شهید شد. امروز این نسل با همه چیز زاویه پیدا کرده است و مخاطب من دقیقا همین افراد قشر خاکستری هستند که علیرغم چیزی که در ظاهر به نظر میرسد، درونشان همچنان باورمند است و اعتقاداتی دارند، مخاطب ما جوان مومن و مذهبی نیست، این قشر نیازی به تاثیرپذیری از مستند ندارند اما این اثر میتواند به باورمندی قشر خاکستری کمک کند. ارزشهایی که ما برای آن انقلاب کردیم متفاوت از باورهای امروز است که بسیاریشان دستکاری شده. این مستند، شعار نمیدهد بلکه پرترهای درباره یک شهید آرمانگرا است./ ایرنا
٭٭٭ محمود شالویی (رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی): از دورهای که بیماری به احمد خلیلیفرد روی آورد، هرگز کسی او را ناراحت و نگران ندید. همواره شاکر و خرسند بود و چنان دست و پنجه نرم میکرد که گویی رو به بهبودی است. ۱۰ روز پیش با من تماس گرفت و گفت: «فلانی من خوب شدم». گفتم: «پس الان قصد کار کردن داری؟» گفت: «من کار میکردم اما حالا میخواهم با جدیت بیشتری کار کنم.»/ ایسنا
٭ مانی مهدیپور: مصوبات حمایتی به درد کسانی میخورد که اسپانسر داشته باشند. فیلمسازان مستقل سفیران فرهنگی کشور هستند و متاسفانه شرایط حضور آنان در رویدادهای بینالمللی به سختی فراهم میشود./ایلنا
٭محمدصادق رئیسی (مترجم):دوستی، برادری، سادهزیستی، خردمندی، فضیلت، خشم، و بسیاری دیگر از صفات و خصائل انسانی که میتوان معیار درستی برای یک زندگی سعادتمند باشد. چیزی که در جامعه ما تقریبا رنگ باخته است. «در جستجوی خردمندی» راهی بس پهناور پیشِ پای انسان، و البته مردمانی قرار میدهد که گرفتار رنج بیپایانی شدهاند که حاکمان و زورمداران بر آنها روا داشتهاند. بر حقوق انسانی و مدنی آنها پا گذاشتهاند و سلطهگری را جایگزینِ حاکمیت عقل کردهاند./ایلنا
٭ حسین قربانزاده خیاوی (نویسنده): مخاطب ما باور کرده است که بشقاب پرنده اگر در میدان آزادی و کنار برج آزادی بنشیند عجیب یا غیرممکن است؛ اما اگر کنار برج ایفل فرود بیاید منطقی و ممکن! کتاب «ایلیاد و اودیسه» راز و رمزی در خود دارد که با کشف آن بتوان دنیا را نجات داد؛ اما مثلا کتاب «شاهنامه» نمیتواند رمزی برای نجات دنیا در خودش نهفته داشته باشد. برای مخاطب ایرانی جک، ویلیام و مارگریتا میتوانند در زمان سفر کنند، با موجودات فضایی درگیر شوند و پی به اسرار دنیا ببرند؛ اما علی، کامیار و زهرا چنین تواناییای را ندارند. این باور مخاطبهای ماست که باید تغییر کند./ ایبنا
٭٭٭ سهیل دانش اشراقی (طراح صحنه و لباس): متاسفانه تعداد نویسندگان خوب، اندک است. عدهای میگویند دلیلش خفقان است. اگر بخواهیم از این منظر ببینیم که سختگیریها در دههی ۶۰ بیشتر از حالا بود اما فیلمهایی مانند: «اجارهنشینها» ساخته شد. چند روز پیش با دوستی که از من خیلی جوانتر است این فیلم را مجدد تماشا کردم. جوانی که برای نسلِ امروز است؛ عاشق فیلم «داریوش مهرجویی» شد، چرا که این اثر زیرمتنش را دارد، حرف سیاسی و اجتماعیاش را میزند و مهمتر از همه مخاطب را سرگرم میکند. فیلمسازان جوان ما سرگرم کردن مخاطب را بلد نیستند، فیلمسازان گذشته هم دیگر حوصلهی کار کردن ندارند و این بین ما هم مدام غر میزنیم که حال سینما خوش نیست. اگر به مخاطب محتوای خوب داده شود پذیرا است. چطور میتوانند برای سریالهای فیلیمو و نماوا پول پرداخت کنند؟ اگر اثر خوب ساخته شود شک نکنید که برای سینما رفتن هم هزینه خواهند کرد. سریال «پوست شیر» چرا دیده شد؟ چون سرگرمکننده بود و برای مخاطب قصه داشت. میدیدم که مردم دنبالکنندهی قصهاش بودند. ما چنین فضایی را در سینما نداریم، پس نباید توقع فروش و دیده شدن داشته باشیم./ سینماسینما
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است