به عقیده بسیاری از کارشناسان حوزه نمایش، پس از پاندمی کرونا فضای تئاتر ایران با بحرانی جدی مواجه شد. شاید درعالم هنر هیچ حوزهای به اندازه تئاتر تحت تاثیر این ویروس منحوس قرار نگرفت، چراکه هنرمندان سایر رشتهها این امکان را داشتند که به تولید آثار هنری بپردازند و تنها درعرضه آثار خود با مشکل رو به رو بودند. اما جریان فعالیتهای تئاتری در مقطعی دو ساله به کلی متوقف شد و دیگر هیچ نمودی از این هنر در فضای رسمی مشاهده نمیشد. اتقاقی که البته شروع آن از مدتی پیش کلید خورده بود و برخلاف سالهای میانی دهه نود که هرشب تنها در شهر تهران شاهد حدود صد اجرا در تماشاخانههای گوناگون بودیم، در سال های منتهی به شروع بحران کرونا، این آمار سیر نزولی به خود گرفته بود. همچنین در پی التهابات اجتماعی سراسری در ایران که از اواخر شهریور ماه سال گذشته شکل گرفت، بار دیگر سالنهای نمایشی تعطیل شدند و در زمانی نزدیک به هفت ماه هیچ نشانهای از حیات تئاتری در سطح شهر به چشم نمیخورد.
اما با شروع سال جدید، به نظر می رسد شرایط برای فعالیت های تئاتری رو به بهبود رفته و گروه های نمایشی در پی دریافت نوبت اجرا از تماشاخانههای مختلف هستند.
«مکبث زار» کاری از گروه نمایشی «تی توک» به سرپرستی ابراهیم پشت کوهی، مهمترین اثر نمایشی در طی این مدت است که این شبها در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه میرود. نمایشی که تاکنون در جشنوارههای مختلف جهانی به روی صحنه رفته و جوایزی را نیز کسب کرده است.
ابراهیم پشت کوهی نویسنده و کارگردان این اثر، سال گذشته «هملت پشت کوهی»، اثری رئالیستی با رگه هایی پر رنگ از نئوریالیسم را روی صحنه داشت. او این بار با نمایشی یکسره متفاوت نسبت به اثر پیشین خود به تئاتر بازگشته است.
پشت کوهی را می توان به گواهی آثار موجود در کارنامهاش، از مهمترین مبلغان تئاتر پست مدرن در ایران به حساب آورد. تکیه او بر سبک رئالیسم جادویی در عمده نمایش هایی که تا کنون به روی صحنه برده است باعث شده از او به عنوان پدر این گونه نمایشی در ایران نام برده شود. هنرمندی خلاق که در ۲۱ سالگی جازیزه بهترین کارگردانی تئاتر قجر را کسب کرد و نام خود را به عنوان جوان ترین برنده این جایزه مطرح کرد.
«مکبث زار» از زوایای مختلف دارای ویژگیهایی ممتاز است و ضروری است هر یک از این وجوه در نوشتاری جداگانه مورد نقد و بررسی قرار گیرند. «مکبث زار» بر اساس کوتاهترین نمایشنامه شکسپیر یعنی متن جاودانه «مکبث» شکل گرفته اما اثری به کل متفاوت است. به دیگر بیان، پشت کوهی تنها از ژانر، مضمون، درونمایه و خط اصلی داستانی آن اثر سترگ سود برده و روایت و خوانش شخصی خود را ارائه کرده است. «مکبث زار» روایتگر جدال سرداری به نام مکبث است که می کوشد بابای بزرگ زار شود. در اینجا نیز مانند متن اصلی، عطش رسیدن به قدرت و جاه طلبی به شیوه ای ویرانگر و مذبوحانه، تم اصلی نمایش است. «زار» گونهای از مراسم بومی مربوط به جنوب ایران است که خصوصا در جزایر قشم و هرمز رواج بیشتری داشته است. پیشینه آن به کشورهای آفریقایی بازمیگردد و توسط بردگان آفریقایی به ایران وارد شده و موسیقی و مراسم سنتی ایرانی خصوصا انواع مربوط به آیین زرتشت نیز بر آن اثر گذار بوده است. مراسم «زار» برای خروج ارواح خبیثه و جنیان از بدن فرد مبتلا انجام میشود که این عمل توسط بابای زار صورت میگیرد. میتوان گفت در زار، شیطان و ارواح پلید در وجود آدمی حلول کرده و او را به وادی پلشتی و در نهایت سقوط میکشانند. مشابه روندی که بر مکبث حادث شده است. پشت کوهی با ریز بینی از این مشابهت تماتیک استفاده کرده و با تلفیق متن نمایشی شکسپیر با واقعه ای سنتی که اتفاقا در ذات خود از بیانی نمایشی هم برخوردار است (حضور بابای زار به مثابه بازیگر و افراد دیگر حاضر در این مراسم در نقش تماشاگر، به عنوان مولفه های اصلی و غیر قابل حذف در تئاتر)، اثری متفاوت و خلاقانه را به روی صحنه برده است. توجه او به سنتهای بومی زادگاه خود و تلاش برای ایجاد پیوند میان آن با نمایشنامهای در ابعاد جهانی ستودنی است. اقدامی که او به شیوهای درست آن را به سرانجام رسانده و حضورهای مختلف جهانی سندی بر این مدعاست.
علاوه بر اینها، «مکبث زار» از سنتها و شیوههای اجرایی متفاوت درعالم تئاتر نیز غنی است. به گونهای که پشت کوهی از گونههای نمایشی سنتی جهان شرق به ویژه کشورهای ژاپن و هند استفاده کرده و اینگونه تماشای اثرش را به کلاس درس برای هنرجویان رشته نمایش تبدیل کرده است. گونههای نمایشی نظیر رقص بوتو و نمایش کابوکی (ژاپن) و همچنین کاتاکالی (هند)، ردی پر رنگ در شیوه اجرایی این نمایش دارند. همچنین حرکات پرتحرک و دیالوگهای کمدی برخی از پرسوناژهای این نمایش برگرفته از شیوه کمدیا دل آرته، نمایش بداهه ایتالیایی است. پشت کوهی در شیوه ایفای نقش و هدایت بازیگران نیز از نظریات تئاتر بیومکانیک که توسط مایر هولد ارائه شده، سود برده است و به دلیل وحود چنین شاخصههایی، تماشای آن برای افرادی که آشنایی نزدیکتری با تاریخ، فنون و تکنیکهای تئاتری دارند، لذتی دوچندان در پی خواهد داشت.
«مکبث زار» برای انتقال اتمسفر جاری در متن و اثر گذاری بر مخاطب از موسیقی زنده بهره برده است. گروه موسیقی این نمایش به سرپرستی بهرنگ عباسپور با به کار گیری سازهای بومی مناطق جنوبی کشور و خصوصا آلاتی که در مراسم زار کاربرد دارند، موفق میشوند فضایی جادویی و راز آمیز خلق کنند که درخود طبیعتی محسور کننده دارد. علی رغم آنکه در بسیاری از لحظات نمایش بیان موسیقایی جاری است و گروه موسیقی روی سن مستقر هستند، اما توجه مخاطب را به خود معطوف نکرده و اینگونه موسیقی کاملا در خدمت نمایش قرار میگیرد.
کارگردان در تصمیمی جسورانه برای نمایشی که میتوانست در میان صحنه پردازی پیچیده و آکسسوارهای پرتعداد از بیان مقصود اصلی خود باز ماند، رویکردی کمینه گرا را اتخاذ کرده است. طراحی صحنه مینیمال که تنها محدود به ایزارهایی چون چند پارچه رنگی، یک عصا، چوبی نمادین که تداعیگر مراسم زار است، یک کوزه و تعدادی حصیر در هم بافته شده است. این عناصر صجنه چنان با خلاقیت، ظرافت و دقت به کار گرفته شدهاند که جای خالی هیچ عنصر دیگری در صحنه احساس نمیشود.
پشت کوهی با طراحی میزانسنی درست و هوشمندانه از تمام فضای وسیع صحنه در سالن اصلی تئاتر شهر استفاده کرده و تلاش میکند با بهره گیری از طیف نورهای رنگی گوناگون، آن را در خدمت صحنه پردازی و همچنین طراحی میزانسن قرار دهد.
همچنین در حوزه چهره پردازی و طراحی لباس، به فراخور فضای ساخته شده در جهان نمایش، از لباسها و گریم مربوط به مناطق بومی جنوب ایران و همچنین چهره پردازی غلیظ موسوم به گریم- ماسک که ریشه شرقی دارد، بهره گرفته شده است و مجموع این عوامل باعث میشود «مکبث زار» از متفاوتترین اقتباسهای شکسپیری به حساب آمده و اتفاق تازهای را در اجرای آثار منسوب به شکسپیر رقم زند. با توجه به جایگاه رفیع ویلیام شکسپیر در جهان نمایش، و برداشتها و خوانشهای متفاوتی که توسط کارگردانهای مطرح جهانی از آثار او صورت گرفته است، نزدیک شدن به متنی از او و در پیش گرفتن رویکردی خلاقانه و آزموده نشده، جسارت ویژهای را طلب میکند که پشت کوهی واجد آن است. همچنین او شخصیتهای خود ساختهای چون هوا و دلکنک را وارد فضای نمایش کرده است که در اثر شکسپیر وجود ندارند و از ابداعات این گروه نمایشی به شمار می روند. به واقع، کارگردان اثر تلاش کرده با تصمیمات خود در جهت ارائه خوانشی شخصی و بومی سازی شده از این متن کلاسیک، وجوهی سورئال و پست مدرن به آن ببخشد و این کار را چنان هنرمندانه انجام میدهد که از فرم گرایی صرف که آفت عمده نمایشهایی است که این روزها به روی صحنه میروند، در امان میماند و همین عدم افراط در به کار بردن شاخصههای تئاتر پست مدرن باعث می شود تا «مکبث زار» برای مخاطبان عام تئاتر هم دارای گیرایی و جاذبه باشد.
در بسیاری از لحظات نمایش، پشت کوهی با درک درست فرم گرایی در تئاتر، در غیاب دیالوگ و تنها با تکیه بر اکت بازیگران و موسیقی، روایت را در مسیر طولی خود هدایت کرده و وجود چنین تصمیماتی از جانب او، به غنای نمایش افزوده است. او همچنین به عنوان نویسنده، از به کارگیری دیالوگهایی حجیم و پرتکلف اجتناب کرده و با نوشتن گفت و گوهایی سنجیده و در اندازه ای استاندارد، اثر خود را از قرار گرفتن در وادی پرگویی و اطناب در امان داشته است.
«مکبث زار» به شیوه ای مثبت متن شکسپیر را تقلیل میدهد و گاهی چیزی به آن میافزاید. نویسنده با توجه به مقصود و منظور خود دلیلی نمیبیند تا یکسره به نمایشنامه شکسپیر متعهد باشد و کنش را به شیوه ای خلاقانه صورت می دهد.
شاید بزرگترین نقطه ضعف نمایشنامه، وارد کردن بار کمدی به آن باشد. با وجود آنکه نویسنده کوشیده این عمل علاوه بر دیالوگها در شیوه بازی بازیگران و لحظاتی که در سکوت میگذرد هم نمود داشته باشد، اما طراحی آنها چندان سنجیده صورت نگرفته است و همین مسئله باعث می شود افزودن فضایی کمیک به متن نمایش، تا حدی تحمیلی به نظر برسد. هر چند که البته مخاطبان با آن همراه میشوند و این تغییر لحن در نهایت باعث میشود، تماشاگر مجالی برای رفع خستگی در میانه نمایش پیدا کند.
در انتها باید توان ایفای نقش گروه بازیگران این نمایش را ستود. افرادی که هر کدام با درک ابعاد گوناگون شخصیتها و به گونه ای باورپذیر و درست با پرسوناژها رو به رو شده و کاملا در خدمت فضای نمایش درآمده اند. به خصوص شهروز دل افکار که پیش تر نیز توانمندیهای خود را روی صحنه تئاتر اثبات کرده بود و به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده تا در عالم سینما نیز ورود کرده و نقشهای مهمی را برعهده بگیرد.
گاتا عابدی نیز نقش بسیار پیچیده لیدی مکبث را ایفا میکند و شیوه خاص بیان دیالوگ ها و نیز حرکات بدنی او نشان می دهد پروسه پیچیده و سختی را برای رسیدن به این نقش طی کرده است.
محمدهادی عطایی نیز که تا کنون بیشتر ایفای نقش های کمدی را برعهده داشته است توانسته با ایفای سه نقش در این نمایش، بعد تازه ای از توانمندیهای خود را به نمایش بگذارد.
«مکبث زار» اثری پرجزئیات، سنجیده و خلاقانه است که در برهوت این روزهای تئاتر ایران نباید فرصت تماشای تماشای آن را از دست داد.
There are no comments yet