به گرازش صبا، والتر سیکرت در مونیخ آلمان از پدری هنرمند متولد شد. او در هشت سالگی به انگلستان رفت. سیکرت قبل از نقاشی، تمرکزش برای تبدیل شدن به یک هنرپیشه بود. زمانی که تصمیم گرفت نقاش شود، شیفتگی او به موضوعات تئاتر در تمام دوران حرفهایاش در نقاشی و طراحی ادامه داشت.
سیکرت به شدت به مطبوعات عامه پسند علاقه مند بود و از داستان های روزنامه ها برای ایجاد روایت در نقاشی های خود استفاده می کرد.
در سال ۱۸۸۸ چندین زن در محله وایتچپل در لندن به قتل رسیدند.والتر سیکرت به گونهای این اتفاقات را نقاشی میکرد که گویی در صحنه حضور داشته.
این قاتل سریالی هرگز پیدا نشد. اما او نامههایی به اداره پلیس در آن سال نوشت و خود را «جک سلاخ» معرفی کرد. اکنون بعد از سالها تحقیق متوجه شدهاند جنس کاغذ نامههایی که برای اداره پلیس ارسال میشد با جنس کاغذ نقاشیهای والتر سیکرت یکی است.این شباهت نمیتواند اتفاقی باشد.
کورنول نویسنده داستانهای جنایی در طی چند سال گذشته با جان گریو، فرمانده پیشین اسکاتلندیارد همکار شده بود و میلیونها دلار پول خود را صرف خرید ۳۲ تابلو از سیکرت کرده بود تا بتواند راز این جنایتهای تاریخی را فاش کند
کورنول میگوید: چیزی که برخی از مخالفان خواهند گفت و خیلی هم نکته درستی است این است که «خب، ممکن است او نامههای جک سلاخ را نوشته باشد، اما این ثابت میکند او قاتل بوده؟» این حرف درست است.
این نویسنده رمانهای جنایی در انتها گفت: «به هر حال این نامهها به شدت اعترافگونه هستند و خشن. به نظرم این مجموعه قتلها تا ابد ذهن مردم را سرگرم کنند و راز آنها هرگز بطور قطع فاش نشود.»