امروز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۵۶
در یک تحقیق میدانی به سمت میدان هفتم تیر رفتیم تا از مردم درباره‌ی فیلم‌های روی پرده سوالاتی بپرسیم.
صحنه‌ی شگفت‌انگیزی بود به خصوص در قرن بیست و یکم. آب قطعه آقا…مردم در صف آب بودند!
رفتم سراغ یک آقایی پرسیدم نظرتون درباره فیلم‌های روی پرده سینما چیه؟ آقا در جوابم سه تا فحش داد به سینما و زمین و زمان و گفت بنده الان دستشویی نمی‌توانم بروم و اگر بخواهیم به صورت باادبی فحش و محتوای او را بیان کنیم این می‌شود: و اصن گورپدر سینما
به کیوان گفتم زنگ بزنیم وزیر نیرو، کیوان گفت ما خبرنگاران فرهنگی هستیم…به کیوان گفتم اگر مردم آب نداشته باشند، فرهنگ نیز در خطر تهدید است چون ممکن است برای پیدا کردن آب جنایات اجتماعی و فرهنگی رخ دهد و دشمن و منافقین و کفار هم مثه همیشه سوءاستفاده کنند.
تا خواستیم برویم سراغ وزیر نیرو صدای ایشان از رادیو آمد که گفت: همه‌ی آب‌ها وصله…خب گفتیم برگردیم پس، آب وصل شد. رفتیم هفت‌تیر دیدیم باز آب قطعه!
رفتیم سمت خیابان سپهبد قرنی، اتفاقی وزیر آموزش و پرورش را دیدیم…آقای رضا مرادصحرایی که سابقه تدریس در بیست کشور دنیا را نیز به گفته‌ی خودشان دارند و هنوز هم برای دربی تصمیمی نگرفته‌اند…
گفتیم آقای وزیر شما هم در صف آب هستید؟ به ما گفت هنوز درباره‌اش تصمیم نگرفتم. گفتم: خب برای چی توی صف ایستادید؟ وزیر گفت: نمی‌دانم و اطلاعی ندارم.
تعجب زیاد و زیاد تر شد.
گفتم آقای وزیر چه خبر از آموزش و پرورش اصن؟ گفت: هنوز تصمیمی نگرفتم. گفتم: چرا ؟ کلا نمی‌خواهید تصمیمی درباره‌ی یه چیزی بگیرید؟
گفت تصمیم دارم خانه‌ام را عوض کنم و برم سمت ولنجک گویا اونجا آب وصله…
گفتم الان وزارت آموزش پرورش آبش قطعه؟ گفت: هنوز توش نرفتم و تصمیم نگرفتم.
به وزیر گفتم آقای رضا مراد صحرایی شما صبحانه چی می‌خورید؟ گفت تصمیم ندارم هنوز صبحانه بخورم.
از مراد صحرایی پرسیدم شما فیلم آژانس شیشه‌ای را دیده‌اید؟ وزیر گفت: آژانس هسته‌ای ایران بالاخره به سرانجام می‌رسه.
گفتم آقای مراد صحرایی شما علی دایی رو می‌شناسید؟ گفت: بله جهان پهلوان تختی رو کیه که نشناسه!
دیدم نه فایده نداره…گفتم آقای صحرایی ساقی‌ات کیه؟ گفت: من آهنگ غیر مجاز و خانم ه…ا….ی….د……ه گوش نمی‌کنم و تصمیمی هم ندارم گوش کنم.
بعد دیدم دارم دیوونه می‌شم و ولش کردیم و او هم رفت ولی خودش هم نمی‌دانست کجا دارد می‌رود چون کلا تصمیمی نمی‌گیره فقط حرکت می‌کنه…
رفتم از یه خانمی میان‌سال پرسیدم به نظرتون دبیر جشنواره فجر کی میشه؟
گزینه اول) یک خبرنگار پولی که برای جاهای مختلف چیزی می‌نویسه
گزینه دوم)یزدان عشیری
گزینه سوم) مسعود نجفی
گزینه چهارم) مجتبی امینی
گزینه پنجم)روح‌الله سهرابی
گزینه ششم)….
به میان حرفم پرید و گفت عمه‌ی من می‌خواد بشه. و او هم ناسزاهایی شیرین و مادرانه‌ای گفت که محتوایش همان گور پدر سینما می‌شود چون مردم آب ندارن ما اونوقت رفتیم گزارش فرهنگی و سینمایی بگیریم!!!
زنگ زدیم وزیر نیرو گفتم بابا آب هنوز قطعه.
وزیر گفت: ما که داریم آبمون رو می‌خوریم و وصله…
رفتم گوشه‌ی خیابانی و علی رغم میل باطنی سیگاری روشن کردم و فهمیدم بدجوری آب قطعه!
بعد گفتم بذار یه زنگی هم به آقای جبلی رییس صدا و سیما بزنیم…
آقای جبلی گوشی رو برداشت گفت به حضرت عباس قطعی آب دیگه ربطی به تلویزیون نداره و پروژه سلمان هم الان عواملشون آب ندارن!
دوباره رفتم گوشه‌ای نشستم منتها دیگه سیگاری هم نداشتم! آب قطعه…
*
طراحی متن و نویسنده: فرید اخباری
لینک کوتاه خبر
میزان امتیاز شما به این خبر؟
Loading...
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است