سریال «نیکان»، همزیستی مسالمت آمیز اقشار مختلف جامعه | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۳
خطر اسپویل!

سریال «نیکان»، همزیستی مسالمت آمیز اقشار مختلف جامعه

یادداشت | آنچه سرنوشت شخصیت‌های «نیکان» را رقم می‌زند، همدردی و مراوده ایست که با فراز و نشیب بسیار اما در نهایت منجر به خیر است و نیکی.

سریال «نیکان» که در حال پخش از شبکه سوم سیماست، روایت سرگذشت دختر نوجوانی است که به واسطه پخش داورهای تقلبی از شرکت دارویی پدر ومادرش اکنون در تلاش است رضایت شاکیان پرونده مادرش را به دست آورد و او را از زندان آزاد کند. مسعود پدر نیکان متواری گشته و نیکان در این مسیر با چالش‌های متفاوتی روبروست.

نکته حائز اهمیت این مجموعه ، فارغ از حضور متعدد اقشار مختلف جامعه که در ادامه به آن نیز خواهیم پرداخت نحوه ارتباط و تعامل کاراکترها با یکدیگر در پس زمینه­ی این حادثه است. ارتباط مهتاب دوست نزدیک سیما، مادر نیکان که گرچه از سوی نیکان طرد شده اما همچنان احساس مسئولیتش را بر دوش دارد. جهان، کاراکتر دیگر قصه که در نقش همسر مهتاب ظاهر شده، در پی کشف و حل مسأله پیش آمده است با وجود تمام اتهامات و تهدیداتی که بر او وارد است. غیبت سیامک، برادر سیما که به ظاهر برای رفع بدهی‌هایش است اما می‌تواند غیبتی مجهول باشد چرا که انتظار می‌رود از چنین خانواده‌ای که برادر در قبال خواهرش، مسئولیتی بیش از آن‌چه تا کنون بر ما نمایش داده شده در این فیلم را، پذیرفته باشد. همچنین، غیبت مسعود عامل اصلی این اتفاق، هنوز نامعلوم است و به عنوان نقطه تعلیقی در این فیلم، کشش داستانی قصه را بیش از پیش کرده است.

به فراخور این اتفاق‌ها شاهد واکنش‌ها و تلاش‌هایی هستیم از جانب نیکان برای رفع این حادثه. حضور نیکان در مزون مهرانفر و پرستاری کردن از صدرا، تازه داماد آسیب دیده از مصرف داروها.  این نوع مراوده و ارتباط و شاید بهتر باشد بگوئیم همزیستی مسالمت آمیزی که کاراکترهای قصه با یکدیگر دارند را، در کمتر قصه‌ای تا کنون مشاهده نموده‌ایم. روحیه و انتخابی که نحوه مواجهه نیکان را با شاکیان پرونده و آسیب دیدگان داروها تعیین کرده است، مواجهه و برخوردی نه از سرخشم و یا صرفا گرفتن رضایتی به سود خود و خانواده‌اش، بلکه برخوردی است همذات پندارانه و به دور از هر قضاوتی. گرچه که مهرانفر می‌توانست نیکان را به مجازات اشتباه پدرو مادرش به بردگی بکشاند و مسئولیت پرستاری پسرش را بر او تحمیل نماید، اما نیکان خود داوطلبانه به جبران اشتباه خانواده‌اش رفته است. که این باز نمودی است به روحیه قابل ستایش او و طبیعتا بازخورد چنین برخوردی گرچه در ابتدای امر طرد و توبیخ اوست، اما در نهایت منجر به مراوده‌ای مسالمت‌آمیز گشته که گویی همه در یک تیم در تلاش برای حل مشکل او برآمده‌اند. همچنین تلاش‌های حسام برای خلق موقعیت‌های درآمدزا به نفع نیکان هرچند که خود چندان بی نیاز از آن نیست. در جایی دیگر و در گوشه دیگری از دنیایی که نیکان با آن برخورد دارد، گشاده دستی تفکری است که پشت درب شیشه ای نان فروشی نوشته شده و نشان از آن دارد که در خلال سرگرمی‌های بسیار، هستند افرادی که در گوشه ذهنشان به یکدیگر می‌اندیشند.  این خود دلگرمی‌ بزرگی است برای دختر جوان در شرایطی که حتی پولی برای خرید نان ندارد، امکان تردد با وسایل نقیله عمومی  ندارد و  هر چه پیش می‌رود این تنگدستی بیشتر و بیشتر می­‌شود.

اما آنچه نیکان را در این مسیر شکل می‌دهد تعاملی دوطرفه است با دنیای بیرون از خانه هنگامی که به جبران موهبت‌های گذشته، هزینه به ظاهر ناقابل اتوبوسش را چندباره  پرداخت می‌کند. نیکان دلگرم است از برخوردی انسان دوستانه در خانواده‌ای بزرگتر به نام جامعه که حاصل آن، گفتگو و تعاملی است دو سویه میان آن‌ها. کاراکتر دیگر، پدربزرگ دختری خردسال است که کلیه خود را با این اشتباه از دست داده  اما با طبع و منشی پدرانه، نیکان را نه مغضوب که همراهی می‌کند و این نوع ارتباط، نوید از آن دارد که این اشتباه گرچه مهلک و زیانبار بوده اما تبعات و دستاوردی که ازخود برجای باقی می‌گذارد، دستاوردی است به مراتب انسان دوستانه که ماحصل‌اش رشد و تکامل همه کاراکترها به ویژه نیکان خواهد بود.

جهانِ کاراکترهای فرعی قصه نیز که به ظاهر در طبقات مختلف جامعه‌اند اما تأثیر و نفوذشان در اعماق زندگی و عواطف و احساسات یکدیگر رخنه کرده و در چنین وضعیتی دیگر طبقه اجتماعی به عنوان طبقه‌ای ارزشی، معنایی نخواهد داشت. هر چه هست انتقال عشق و انگیزه است به هم‌نوع خود. طلعت به ظاهر خدمتکار خانه مسعود فخاری است، اما به واقع مرهمی است برای التیام بخشیدن به دردهای نیکان و دل‌تنگی‌های او و برادر کوچکش. رفتنش از خانه مامان پری، رفتنی است نه از سر انتخاب بلکه از سر استیصال. انس و الفتی که مابین اعضای این خانواده با خدمتکار خانه‌شان برقرار است، خود پیامی است  برای تمام کسانی که ارزشهای انسانی را به اشتباه بر طبقه اجتماعی افراد دسته بندی نموده‌اند و حال آن که این طلعت است که جسارت تلاش کردن وغلبه بر ترس‌های نیکان را به او می‌بخشد و ما شاهد هستیم که نیکان در این مسیر چگونه رشد می‌کند. دختری که درابتدا مخفیانه از دوستانش سفارش کار می‌گرفت، اکنون جسورانه وضعیت خود را اعلام می‌کند و اِبایی از فاش شدن‌اش ندارد، چرا که درتقدیر پیشامده‌اش، به مرور به ارزش این تلاش پی برده است که چه این امر برای تک تک دخترانی که چنین تجربه‌ای دارند، همذات پندارانه و لذت بخش جلوه می‌کند. نکته قابل تأمل دیگر، حضور دایی سیروس است در قالب شخصی با کینه‌ای دیرینه که اکنون به درخواست جهان برای کمک به خانواده مسعود فخاری،  وارد میدان شده و قصد خرید خانه مامان پری را دارد. همین اقدام او پرده از رازهایی نهان برداشته و منجر به بخشش و رفع کدورتی دیرینه گشته است. کاراکترهایی که در مجموعه نیکان به گرد هم آمده اند، همچون دنیای بیرون از فیلم، شخصیتهایی نه سیاه و نه کاملاسفید، بلکه انسانهایی هستند صرفا خطاکار و بدور از هر بد طینتی. آنچه سرنوشت شخصیت‌های این قصه را رقم می‌زند، همدردی و مراوده ایست که با فراز و نشیب بسیار اما در نهایت منجر به خیر است و نیکی. مشکلی که در ظاهر امر تلخ اما در اعماق خود، دعوتی است از جانب تقدیر به تصمیماتِ نیک.  نیکان نه صرفا دختر مسعود فخاری که نمادی ازتک تک انسانهایی که به سبب انتخاب‌هایشان در بحرانی که می‌توانست بر هر کدام به شکلی متفاوت ظاهر شود، منسوب گشته‌اند به نیکی.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۶۹/۶۹۳/۰۲۰/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۳/۶۲۰/۱۵۶/۵۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۷/۸۶۸/۱۴۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۵/۸۴۱/۳۳۹/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۹۹۳/۸۸۰/۰۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۷۶/۰۳۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۲/۰۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۷۹/۹۶۰/۰۰۰