در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر و درست هنگامی که پاندمی کرونا به بحرانی جهانی تبدیل شده بود، فیلمی در جشنواره به اکران رسید که به سبب ویژگیهای خاص و دست اول آن، نگاه های بسیاری را به خود معطوف کرد. «گیج گاه» نخستین ساخته عادل تبریزی، اثری است که تنها در گونه کمدی موقعیت باقی نمیماند و موفق میشود احساسات مخاطب را برانگیزد و او را به لحاط عاطفی درگیر خود کرده و وجوهی ملودراماتیک از خود بروز دهد. «گیج گاه» فیلمی است که ماهیت آن در ارتباط مستقیم با مفهوم زندگی و سینما قرار دارد و عشق به سینما و جادوی ویژه آن، با تار و پود این فیلم با ظرافتی خاص عجین شده است و نکته مثبت اثر در این است که موفق میشود این حس کم نظیر را به مخاطب نیز منتقل کند.
تبریزی از آن دسته از فیلمسازانی است که تمام لحظات عمر خود را به سینما گره زده. او در مقام دستیار کارگردان با سینماگران مهمی چون «مسعود کیمیایی»، «داریوش مهرجویی»، «حمید نعمت اله» و «رسول صدرعاملی» همکاری داشته و تعداد زیادی فیلم کوتاه و مستند ساخته است. او به گواه آثارش در سینمای کوتاه، خصوصا فیلمهای «من قدیمی هستم» و «ضد ضربه» و همچنین اولین فیلم بلندش، دارای سبک و رویکرد مشخصی در سینما است. فیلمهای تبریزی جایی در مرز میان کمدی و جدی میایستند و او موفق میشود از درهم آمیزی لحنهای مختلف و متضاد، فضایی بکر و ویژه خلق کند. سریال «جناب عالی» ساخته او نیز در ادامه همان جریان فیلمهایش قرار دارد.
«گیج گاه» فیلمی است که امروزه جای خالی آن به شدت در جریان اکران سینمای ایران احساس میشود. اثری خانوادگی و امیدبخش که می تواند روحیه مثبتی را به جامعه تزریق کند و به لحاظ اخلاقی بسیار سازنده باشد. در زمانهای که فیلمهای کمدی در بهترین حالت تنها به دنبال روایت قصههایی پیش رونده و خنده گرفتن از مخاطب هستند، رد پای دغدغههای مهم اجتماعی، تزریق امید به جامعه و راهکارهای انسانی در این فیلم نمود پررنگی دارد و با توجه به شرایط حاکم بر جامعه، نمایش این فیلم میتواند در بهبود وضعیت فعلی اثری مثبت و سازنده داشته باشد.
«گیج گاه» فیلمی سرخوشانه و نوستالژیک با رویکردی انسانی است که مخاطب پس از تماشای آن با حس و حالی خوب سالن سینما را ترک میکند. بروز ویژگیهای اخلاقی در پرسوناژهای این فیلم مشهود است و این موضوع نشان میدهد فیلمساز هنگام نگارش فیلمنامه این اثر تلاش کرده با رویکردی دلسوزانه دغدغههای اجتماعی خود را مطرح کند.
در دوران فعلی فیلمهایی با زمینههای نوستالژیک مورد توجه کارگردانان زیادی قرار گرفتهاند و فروش قابل ملاحظهای هم دارند. «گیج گاه» با همین ویژگی چهار سال پیش مقابل دوربین رفته است و امتیاز آن نسبت به سایر آثار اینچنینی در این است که با نگاهی حسرت بار به مرور گذشته نمیپردازد، بلکه مفاهیم مطرح شده در آن به گونهای است که مشخص است نگاه فیلمساز به جامعه امروز ایران است و رویکرد کارگردان در مواجهه با اثر به شیوه ای رقم خورده که این فیلم میتواند مروج امید و نشاط در سطح جامعه و خصوصا در دوران کنونی باشد. «گیج گاه» اثری در پاسداشت ادبیات فارسی و نیز بازتاب دهنده بخشی از فرهنگ عامه ایرانی در این مقطع خاص از تاریخ است که ارجاعات فراوان متنی و فرامتنی به بخشی از تاریخ اجتماعی و سینمایی ایران دارد و کارگردان با نگاه ریزبین خود و نیز هوشمندی کم نظیر در بازنمایی پرجزئیات این دوران توانسته است اثری یکدست و مخاطب پسند را در کارنامه اش به ثبت برساند و همین موضوع دستاوردی مهم است که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد.
از همان ابتدای مسیر تولید این فیلم و با رسانهای شدن فهرست بازیگران، کنجکاوی بسیاری در فضای رسانهای درباره نتیجه نهایی این اثر ایجاد شد. حامد بهداد با ایفای نقش پرسوناژی با نام حسن خشنود، حضور بسیار متفاوتی را در سینمای ایران تجربه کرده است. نقشی پر افت و خیز که انرژی بسیار زیادی را طلب میکند و مواجهه با آن چالش سنگینی برای یک بازیگر به حساب میآید. بهداد توانسته با درک دقیق ویژگیهای این نقش و نیز بهره گیری از تجربههای پیشین خود، کاراکتری به شدت باورپذیر خلق کند. از سویی دیگر بازیگرانی چون باران کوثری، سروش صحت، بهرنگ علوی و امیرحسین رستمی نیز نقش های بسیار متفاوتی را عهده دار بودهاند و توانستهاند با بهره گیری از توان بالای خلاقه خود، به بهترین شکل در این فیلم حضور داشته باشند. فرهاد آییش و جمشید هاشم پور نیز از بازیگرانی هستند که در طی سالها به واسطه نقش آفرینی های خود در آثار گوناگون، طرفداران زیادی پیدا کرده اند و حضورشان از جذابیتهای این فیلم به حساب میآید.
نکته دیگر در خصوص «گیج گاه» این است که این فیلم با وجود آنکه در ژانر کمدی ساخته شده است، اما توانسته در چندین جشنواره بینالمللی سینمایی به نمایش درآید و جوایزی را نیز کسب کند. اتفاقی که با توجه به رویکرد جشنوارههای خارجی نسبت به سینمای ایران، بسیار کم نظیر است.
تا کنون چندین بار خبرهایی از اکران این فیلم منتشر شده است و آخرین بار پاییزسال گذشته زمزمههایی از اکران «گیج گاه» به گوش میرسید که ظاهرا فضای پرالتهاب جامعه در آن روزها مانع از نمایش آن شد.
پرسش اصلی این است که چرا این فیلم با وجود آنکه مروج امید بوده و با نگاهی اخلاق گرایانه قصه خود را روایت میکند و در آن بر اهمیت بخشیدن به جایگاه نهاد خانواده تاکید شده است، به نمایش عمومی در نمی آید؟
به نظر می رسد وجود مسائلی چون کشف حجاب یکی از بازیگران این فیلم نیز در عدم اکران آن بی تاثیر نباشد. اما با توجه به بیانیه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص عطف به ما سبق نشدن ممنوعیتهای افرادی که در لیست اعلامی وزارت فرهنگ و ارشاد قرار گرفتهاند و تاکید ریاست سازمان سینمایی بر این موضوع، سوال اینجاست که چرا هنوز در خصوص این مسئله برای فیلم محترم و شریف «گیج گاه» شک و شبهه وجود دارد و با وجود صادر شدن پروانه نمایش این فیلم، هنوز هم موضوع اکران این اثر در هالهای از ابهام قرار دارد؟
بدون شک سینمای ایران با اکران چنین آثار دغدغهمند و خانواده محوری میتواند نقش فعال و سازنده خود را ایفا کند و انتظار میرود موانع پیش رو برای نمایش این فیلمها باید با تدابیر مدیران سینمایی هر چه زودتر برداشته شود.
There are no comments yet