نمایش «پنهان» [Hidden] به نویسندگی مشترک کوروش شاهونه و ریحانه رضی و کارگردانی کوروش شاهونه این روزها در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه است.
ریحانه رضی بازیگر نقش ژانت در این نمایش است. زنی نابینا که همراه همسرش میت در نگاه نخست زندگی موفق و عاشقانهای دارند. اما کمکم با پیشرفت قصه روی دیگر این زندگی نیز خود را به مخاطب عرضه میکند.
ژانت زنی قوی که باوجود نابینایی به تمام خانه و زندگی خود مسلط است و کارهای خانه را مانند هر زن دیگری به خوبی انجام میدهد و همسرش به دلیل علاقه ای که به او دارد تمام سعی خود را کرده است تا شرایط برای او ایمن باشد. در واقع میت چشمان ژانت در خانه است.
اما این تنها یک روی سکه است و شما به عنوان چشم سوم و ناظر هرچقدر که نمایش جلوتر می رود متوجه ابعاد دیگر چهره زن و مرد می شوید. مردی که خود را عاشق همسر نشان میدهد دست به خیانت به او میزند و از سوی دیگر نیز زن به دلیل شکی که در دلش نسبت به همسر افتاده و بارها از اطرافیان خواسته است تا با دیدگان خود آب سردی بر این شک بریزند و اتفاق نیفتاده است حال جای جای خانه را با دوربین مداربسته پر میکند تا بتواند یک انسان بی طرف پیدا کند که به او بگوید در این خانه چه میگذرد.
نمایش «پنهان» [Hidden] نمایش پیدا و پنهان است. نمایشی است که شما را به تفکر وا میدارد. ابتدای ورودتان به سالن نمایش با دکوری مواجه هستید که کاملا سفید و بدون لوازم اضافی است. در واقع مخاطب با بعدی از یک خانه مواجه است و به تماشای اتفاقات داخل آن مینشیند که عاری از هر گونه رنگ است و مانند بسیاری از نمایشهای این روزها هیچگونه اکسسوری در آن دیده نمیشود و همین عامل نیز موجب میشود تا ذهن مخاطب همراه با آنچه که بازیگر بر صحنه به اجرا در میآورد همذاتپنداری کند و به سمت آن رفته و تصور کند و در لحظاتی نیز این رنگ سفید با نورهای سبز و قرمز آغشته میشود تا به شما هشدار بدهد که چه اتفاقی در حال وقوع است.
از سوی دیگر دو مانیتوری است که ابعادی دیگر از این خانه را روبروی چشمان مخاطب به نمایش میگذارند. بعدی از خانه که به نوعی حریم خصوصی هر خانهای است و نامحرم را در خود جای نمیدهد اما در اینجا مخاطب از طریق دوربینهای مداربسته میتواند به آن بعد خانه نیز دسترسی داشته باشد و آنچه را که لازم است ببیند.
استفاده از این مانیتورها همراه با موسیقی ضرب داری که گاهی اوج میگیرد و گاهی آرام در پس زمینه شنیده میشود همه به خدمت نمایش آمدهاند تا مخاطب را با خود همراه کنند و لحظهای ذهن او را در زمان اجرای نمایش به حال خود وانگذارند. در واقع «هیدن» نمایشی است که ذهن مخاطب از ابتدا تا انتها درگیر ماجرای زوج درون قصه و آدمهای اطرافشان میشود که گاهی در زندگی به وضوح با آنها برخورد داشتهایم.
اما ریحانه رضی و حمید رحیمی در نقش زوج این نمایش کاملکننده یکدیگر هستند. ریحانه رضی که خود نویسندگی کار را نیز برعهده دارد بر نقش کاملا مسلط است و در تمام طول نمایش به مانند یک نابینا گام برمیدارد و به زندگی در نمایش میپردازد. در سوی دیگر و در نقطه مقابل حمید رحیمی است او شخصیت میت را برای مخاطب قابل درک میکند و گاهی نیز بار طنز کار را برعهده میگیرد تا مخاطب برای لحظاتی از کرختی این زندگی رهایی یابد. کاراکتری که شاید در نگاه نخست احمق به نظر برسد اما در ادامه نقاب از صورت برداشته و شخصیت واقعی او به نمایش گذاشته میشود. هر دو بازیگر به اندازه و درست به ایفای نقش پرداختهاند و مخاطب را با خود همراه میکنند. رضی به نحوی ایفای نقش میکند که نابینا بودن کاراکتر ژانت برای مخاطب قابل باور است و رحیمی نیز به همین شکل میت را باور میکند تا در انتها و درست زمانی که نقابها کنار میروند، شما نیز او را باور کنید.
نمایش «پنهان» [Hidden] نمایشی است جسورانه که با نگاهی بینارشتهای شکل گرفته است و همه چیز را به خدمت گرفته تا به مخاطب بگوید زندگی سرشار است از لحظاتی که هر آن ممکن است شما را مات و مبهوت خود کند. لحظاتی که گاهی سرشار از عشق و مبحت است و گاهی به خشنترین شکل ممکن چهره عوض میکند.
*روزنامه نگار و منتقد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است