وقایع‌نگاری یک سقوط | پایگاه خبری صبا
امروز ۸ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۱۹
درباره «پدرگواردیولا» تازه ترین مجموعه شبکه نمایش خانگی

وقایع‌نگاری یک سقوط

محمدعرفان صدیقیان | مجموعه «پدرگواردیولا» به نویسندگی و کارگردانی سعید نعمت‌اله اثری است که از همان ابتدای مسیر تولید به دلیل ترکیب بازیگرانش خبرساز شد و بالاخره پس از مدتی نسبتا طولانی، از طریق پلتفرم تماشاخونه به پخش رسید. مجموعه‌ای که با ابتکاری تازه، چند ساعت پس از پخش قسمت اول، قسمتی نیز با عنوان پیش درآمد برای آن عرضه شد که به پیشینه شخصیت اصلی می‌پرداخت و نشان می‌داد که چگونه کاراکتر «اسماعیل نفر» با پیشینه معتبرش در دنیای فوتبال، در ورطه سقوط افتاده است.

روز پنجشنبه هفته گذشته، پلتفرم تازه تاسیس «تماشاخونه» از جدیدترین محصول نمایشی که ارائه آن را برعهده دارد رونمایی کرد. تنوع در آثار ارائه شده توسط این سکوی شبکه نمایش خانگی در مدت محدودی که از آغاز فعالیت آن می گذرد نشان می دهد، «تماشاخونه» با برنامه‌ای مدون و حساب شده قدم به این عرصه گذاشته است و تلاش دارد به تدریج مخاطب هدف خود را جذب کند.

مجموعه «پدرگواردیولا» به نویسندگی و کارگردانی سعید نعمت‌اله اثری است که از همان ابتدای مسیر تولید به دلیل ترکیب بازیگرانش خبرساز شد و بالاخره پس از مدتی نسبتا طولانی، این روزها از طریق پلتفرم تماشاخونه به پخش رسیده است. مجموعه‌ای که با ابتکاری تازه، چند ساعت پس از پخش قسمت اول، قسمتی نیز با عنوان پیش درآمد برای آن عرضه شد که به گذشته شخصیت اصلی می‌پرداخت و نشان می‌داد که چگونه کاراکتر «اسماعیل نفر» با پیشینه معتبرش در دنیای فوتبال، در ورطه سقوط گرفتار شده است. عمده شهرت سعید نعمت اله مربوط به زمانی است که او به عنوان نویسنده مجموعه‌های تلویزیونی با کارگردانانی چون سیروس مقدم و جواد افشار همکاری می‌کرد. آثاری که عموما با استقبال وسیع مخاطبان رو به رو می‌شد. شیوه خاص دیالوگ نویسی و وجه شعر گونه جاری در آن از جمله مواردی است که به امضای شخصی نعمت اله تبدیل شده و این ویژگی در آثار مختلفی که او نگارش آن‌ها را برعهده دارد همواره تکرار می‌شود. همچنین توجه و تاکید به جایگاه خانواده و اولویت یافتن آن بر هر موضوع دیگری، از  موارد مورد توجه نعمت اله در تالیف مجموعه‌هایی است که تا کنون از او به تولید رسیده‌اند. او در سال ۱۳۹۸ برای نخستین بار با مجموعه تلویزیونی «زمین گرم» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی، کارگردانی در مدیوم سریال را تجربه کرد. «پدرگواردیولا» دومین تجربه کارگردانی سعید نعمت اله به شمار می‌رود و واجد همان ویژگی‌ها و المان‌هایی است که پیش از این از او سراغ داشته‌ایم.

قسمت نخست «پدر گواردیولا» ریتم مناسبی دارد و از خلال آن، ابعاد گوناگون شخصت‌های اصلی به مخاطب معرفی می‌شود. همچنین خط اصلی قصه و گره‌های داستانی نیز به سرعت شکل گرفته و بیننده برای ادامه این مجموعه ترغیب می‌شود. اما شاید این قصه و فضای تیره و تار آن به مذاق برخی از مخاطبان خوش نیاید. خصوصا که عمده آثار شبکه نمایش خانگی در شکل و شیوه روایت به گونه‌ای پی ریزی می‌شوند که بیننده را وارد نوعی از جهان داستانی می‌کنند که او در دنیای واقعی کم تر می‌تواند آن موقعیت‌ها را تجربه کند
نعمت اله تلاش کرده در اثر تازه خود، با اتکا به قواعد کلاسیک روایت خود را پیش برده و در کارگردانی نیز همین رویه را اتخاذ کرده است. به همین خاطر در خلق اتمسفر مورد نیازش، به بازی‌های فرمی پیچیده و کم اثر متوسل نمی‌شود و سعی در به رخ کشیدن قدرت کارگردانی خود ندارد. به ویژه اینکه شیوه خاص دیالوگ نویسی این مجموعه برای طیفی از مخاطبان ممکن است کمی ثقیل و نامانوس به نظر برسد و به همین دلیل کارگردانی غیر خودنمایانه نعمت اله توانسته تعادل مناسب را در این اثر برقرار کند و اتخاذ این رویکرد هوشمندانه، در نهایت باعث همراهی بیشتر مخاطب با «پدرگواردیولا» می شود. با وجود اینکه هنوز قضاوت درباره کم و کیف شیوه روایت پردازی در این اثر زود است، اما تماشای یک قسمت از این مجموعه کافی است تا متوجه شویم قرار است با مجموعه ای قهرمان محور طرف باشیم. الگویی که مدت هاست در سینمای ایران به دست فراموشی سپرده شده است

اما مسئله اینجاست که فیلمساز در به کارگیری این الگو، ابتکاری به خرج نداده است و شیوه سلوک شخصیت‌ها و همینطور گفتار و رفتار آن‌ها، پرسوناژهای مربوط به فیلم فارسی‌های پیش از انقلاب را به یاد مخاطب می‌آورد. ایده‌ای که البته می‌توان آن را با سلیقه شخصی فیلمساز مرتبط دانست و آن را ایراد این مجموعه به حساب نیاورد. خصوصا که تماشای شمایل‌های اینچنینی در قاب تصویر، هنوز هم برای بسیاری از مخاطبان جذابیت دارد. اما به هر صورت این رویکرد نمی‌تواند افرادی که با شیوه روایت مدرن فیلم و سریال‌های روز دنیا خو گرفته‌اند را راضی کند. ماجرای پدرگواردیولا از نقطه‌ای فلاکت بار آغاز می‌شود. جایی که «بیوک» با بازی مهران مدیری به زندان می‌افتد و «اسماعیل» با بازی حمید فرخ نژاد همچون مرده‌ای متحرک در میان زباله‌های مرکز بازیافت سرگردان است. اما در «پیش درآمد» این مجموعه که مربوط به زمانی در حدود دو سال پیش از وقایع اصلی سریال است، مخاطب با زندگی خوش رنگ و لعاب اسماعیل مواجه می‌شود که احتمالا برایش جذابیت بیشتری دارد. به نظر می‌رسد گروه سازنده این مجموعه بیش از هر چیز محو این ایده شده‌اند که برای نخستین بار در ایران، بخشی را به عنوان «پیش درآمد» و «اپیزود صفر» در نظر بگیرند. حال آنکه اگر همین بخش به عنوان قسمت اول و نقطه شروع ماجرا عرضه می‌شد، برای بیننده جذاب‌تر بود و سیر خطی روند انحطاط شخصیت اصلی، می‌توانست باعث همذات پنداری هر چه بیشتر مخاطب با پرسوناژ اصلی شود.

نعمت‌اله در قسمت دوم این مجموعه نیز قدمی رو به جلو در پیشرفت قصه برنمی‌دارد بلکه شخصیت های فرعی دیگری را به مخاظب معرفی کرده که البته هر یک خرده داستان‌هایی دارند که در ادامه «پدرگواردیولا» قرار است به آن‌ها پرداخته شود.
این مجموعه نسبت به سایر آثار این فیلمساز نکته قابل توجهی دارد و آن این است که او تلاش کرده بر خلاف گذشته و بیش از آنکه در مقام نویسنده به شیوه روایت پردازی توجه نشان دهد، عمده تمرکز خود را متوجه فرآیند کارگردانی کند و  در درجه اول با فضاسازی مناسب و خلق  اتمسفر مورد نیاز برای این قصه، رویکرد متفاوتی را امتحان کند. برای مثال شکل و شیوه بازی‌ها و چگونگی طراحی صحنه و نورپردازی در این مجموعه بار روایی داشته و معنا ایجاد می‌کند.
پیش نمایشی که برای قسمت سوم منتشر شده است نشان می‌دهد که باز هم قرار است شاهد ورود شخصیت‌های تازه به این مجموعه باشیم، بنابراین انتظار می‌رود خرده داستان‌های متعددی به موازات و همراه قصه اصلی طراحی شده باشد که احتمالا همگی در نقطه‌ای با یکدیگر همگرایی حواهند داشت.
قسمت دوم این مجموعه یک غافل گیری جذاب هم داشت که آن ورود شخصیت مازیار با بازی یکی از خوانندگان پرطرفدار موسیقی پاپ یعنی آرش عدل پرور بوذ. اصولا به دلیل شیوه دیالوگ نویسی سعید نعمت اله و فراز و فرود شخصیت ها، بازی در نقش پرسوناژ‌هایی که او خلق می‌کند ساده نیست و با پیچیدگی‌هایی همراه است. اما «آرش» تا حد زیادی از ایفای نقش در این مجموعه سربلند بیرون آمده و بازی روانی ارائه کرده است که نه تنها به هیچ عنوان در ذوق نمی‌زند، بلکه می‌تواند از برگ‌های برنده این مجموعه نیز به حساب بیاید.

نگاهی به پیشینه سعید نعمت‌اله نشان می‌دهد که او با سلیقه مخاطب عام به خوبی آشناست و  به سادگی می‌تواند رگ خواب مخاطب را در دست بگیرد. باید منتظر ماند و دید «پدرگواردیولا» در ادامه تا چه اندازه می‌تواند در جذب مخاطب موفق عمل کند.

یک نظر

  • من سه قسمت سریال را دیدم یعنی قسمت صفر و دو قسمت دیگر. در دو قسمت حال و وضع معتادین، تاریکیها و فلاکتها و نشان دادن سیاهی محض حالم را گرفت. نمیدونم آیا قسمتهای بعدی را ببینم یا نه؟ البته درست است که اینها واقعیات جامعه کنونی ما هستند ولی مردم در شرایط روحی خاص و اسفناکی به سر میبرند و دیدن اینهمه بدبختی و سیاهی بر روحیه خراب آنها تأثیر منفی و مضاعف میگذارد. 

جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۸۰/۶۶۶/۴۶۸/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۷۳/۹۵۱/۵۲۴/۰۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۵۰/۵۹۳/۳۶۹/۰۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۸/۰۶۵/۳۷۲/۵۰۰
  • ۷۰سی
    ۴/۰۹۹/۵۴۰/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۲/۷۷۱/۳۵۵/۰۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۶/۴۷۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۳۲/۸۵۵/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۸۹/۷۹۵/۰۰۰