عکسِ قَبل و بعدِ جراحیِ بینی | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۹
نگاهی دیگر به فیلم «فسیل»

عکسِ قَبل و بعدِ جراحیِ بینی

پریسا آزمایش | «فسیل» که به تازگی رکورد پرمخاطب‌ترین فیلم کمدی را هم به دست آورده، یک کمدیِ متفاوت است که هم می­‌خنداند و هم به فکر فرو می‌برد.

کمدیِ «فسیل» تاکنون با شکستن رکوردهای مختلف و جا باز کردن در دلِ لیست­‌های متفاوتِ پرفروش­‌ترین‌­های سینمای ایران تبدیل به فیلمی قابل توجه شده است. در نگاهِ نخستین، این فیلم با کنارهم قرار دادنِ مجموعه­ای از المان‌­های جواب پس داده­ کمدی در سینمای ایران، طیف وسیعی از مخاطب را جذب کرده است. المان‌هایی مثل توسل به فضای نوستالژیک قبل انقلاب و اوایل آن -که بسیار هم خوب از آب در آمده- و پیش از این در فیلم‌های دیگر شاهدش بوده‌­ایم، فضای موزیکال که بواسطه­ بندِ موسیقی ایجاد شده است، شوخی‌­های کلامی، حضور بازیگران طنازی مثل بهرام افشاری و هادی کاظمی و عشقِ دمِ دستی و عروسی‌­های همزمانی که در خانه‌­های حیات­‌دار برگزار می‌­شدند. همچنین ویژگی‌­هایی مثلِ نمایشِ کاباره تا جای که ممکن!، نشان دادن و ارجاع به فیلمفارسی، آوردن نام خواننده‌­های محبوب قبل از انقلاب و برنامه­ خاطره­‌انگیزِ رنگارنگ، از ویژگی‌­های جالب‌توجه فیلم برای مخاطبی است که از بیان و دیدنِ موسیقی و فیلمِ قبل از انقلاب منع شده است، اما ورای همه­ این المان­‌های تکرار شده و شاخص­ه‌های قابل توجه، چیزی هست که باعث می­‌شود «فسیل» کمدیِ متفاوتی باشد. چیزی که منتقد را قانع می‌­کند تا فیلم را تحلیل کند و درباره‌­اش دست به قلم ببرد.

فیلم در بسترِ دهه­ حساس پنجاه شمسی، دهه­‌ای حساس برای ایران روایت می‌­شود. مردی در نیمه­ این دهه­ به کما می‌­رود و ده سال بعد، چند سال پس از پیروزی انقلاب و در میانه­ جنگ به زندگی بر می­‌گردد. تفاوت­‌ها و مسائلی که به فاصله­ تنها یک دهه برای زیستِ ایرانی رخ می‌­دهد، دستمایه­ طنازانه­ این فیلم قرار می‌­گیرد. در واقع «فسیل» کمدیِ موقعیت است از وضعیتی که در آن همه چیز به طرز اغراق آمیزی عوض شده است.  برای درکِ بهتر موقعیتِ فیلم می­‌توان نمایش تفاوتِ این سال­‌ها و تغییرشان را به عکس­‌های قبل (Before) و بعدِ (After)  عمل جراحی بینی تشبیه کرد. البته که عکس­‌های جراحی خنده‌دار نیستند اما در اینجا موقعیت کمدی به این سبب ایجاد شده که انگار کسی که قرار بوده جراحی شود ناگهان به فرد دیگری بدل شده و در چنین وضعیتی اصلِ موضوع که عملِ بینی است دیگر اهمیت ندارد.

اسی که در راهِ کاخِ شاه به خواب رفته است در میانِ اعزامِ بسیجیان به جبهه بیدار می‌­شود. همه چیز از ظاهر پرستار و ازدواج و بچه‌­دار شدنِ خواهرش گرفته تا تعریف رسمی از هنر-موسیقی و سینما- عوض شده است. دختری که عشقِ زندگی­‌اش بوده، ازدواج کرده و طلاق گرفته است. پدر دختر که پیش از این شاه‌­دوست و طاغوتی بوده، ریش و تسبیح و جای مهر به پیشانی رنگ عوض کرده است. او آدمی متصل است چه در آن دستگاه و چه در این نظام. به دنبال منافع اقتصادی‌­اش است و با دورویی و ریا – که از مشخصاتِ جوامعِ سیاست­‌زده است- کار خود را به پیش می‌­برد.

جامعه همچنین تا به منتهای درجه سیاست­‌زدگی رسیده و قطبی شده است. نمونه­ کاریکاتوری‌­اش دوستان اسی [صفا و سعید] هستند­ که با یکدیگر در یک بند آهنگ می­‌ساختند اما حالا رو در روی یکدیگر قرار گرفته‌­اند و در کارِ گرفتنِ جانِ همدیگرند! سعید بسیجیِ مجروحِ جنگی شده است و صفا خرابکارِ چپی! اسی سعی دارد فارغ از سیاست، به رفاقت بپردازد اما در چنین جامعه‌­ای، رفاقت هم زیرِ سایه­ ایدئولوژی و سیاست غرق می­‌شود. توده­ی مردم هم که در فیلم همسایگان وخانواده­ اسی آنها را نمایندگی می‌­کنند، اگرچه تمِ مذهبی دارند اما به دنبالِ شنیدنِ آهنگِ بندِ اسی (ملوس جاده چالوس) هستند. آن­ها که در آغاز فیلم در حیاطِ خانه جمع شده­‌اند از داس و چکش -که صفا آهنگش را ساخته است- چیزی نمی­‌فهمند. این‌ها همان‌هایی هستند که در نیمه­ دوم فیلم، دوباره در حیاط خانه جمع می‌­شوند و عروسیِ اسی را جشن می­‌گیرند. آن­ها یعنی غالبِ مردم همچنان به دنبالِ شادی­‌های کوچکِ شخصی­‌اند.  هنگامی که دو فردِ بسیجی یعنی [سیدجواد هاشمی و هادی کاظمی] مجلس را ترک می­‌کنند تا فضای تنفسی به میهمانان عروسی و خنده‌­ای به مخاطبانِ فیلم ببخشند، موزیک ناگهان تبدیل به آهنگ شش و هشت می­‌شود و رقص و پایکوبی به پا می‌­شود. در میان همه­ این تغییرها چیزی که ثابت مانده، این است که اسی نمی­‌تواند آهنگ مورد علاقه­‌اش را بخواند. حکومت قبل از انقلاب از او می‌­خواست اعلاحضرتِ عزیز را بخواند و حالا از او می‌­خواهند موزیک‌های مورد تایید را بخواند. آهنگِ مورد علاقه­ اسی، ملوس جاده چالوس است! که مردم هم مشتاق شنیدنش بودند. قبل از انقلاب به بهانه‌­ای منع می­‌شد و بعد از آن به بهانه­‌ای دیگر. در ابتدای فیلم برای آهنگی که گرایشاتِ مارکسیستی از آن به گوش می‌­رسد، اسی و دوستانشان را به ساواک می­‌برند و آویزان می­‌کنند و بعد مجبورشان می‌­کنند تا در ختنه‌­سوران اجرا کنند. در میانه­ فیلم، سید جواد هاشمی، در رابطه با اعمالِ مخالفِ آرمان‌­ها که اسی قبل از انقلاب مرتکب شده می­‌گوید : ما کسی را آویزان نمی‌­کنیم و البته که در این جمله طنز تلخی نهفته است… در واقع دماغ عمل نشده، همچنان بزرگ و بادکرده در میان چهره‌­ای نشسته که تغییر افراطی‌‌اش مانع از دیدنِ آن می‌­شود. در تمامِ نیمه­ دومِ فیلم اسی گریه می‌­کند که چقدر همه چیز عوض شده و ما می‌­خندیم به اینکه چقدر هیچ­ چیز عوض نشده است.

«فسیل» در جامعه‌­ای ساخته شده است که در آن هر چیزی حتی موسیقیِ پاپِ دم‌دستی هم سیاسی است. نحوه­ عروسی گرفتن و نوعِ شادی، سینما و سرگرمی هم چنین حال و هوایی دارد. فیلم هم می­‌خنداند و هم به فکر فرو می‌برد و اگر تمرکز بیشتری روی شخصیت‌­پردازی‌ها (به‌ویژه روی مسئله­ عشق و شخصیت دختری که الناز حبیبی نقشش را ایفا می‌­کند) داشت، به فیلمی مهم‌تر تبدیل می­‌شد.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۶۴/۰۵۵/۳۶۳/۵۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۵۷/۹۵۲/۲۴۹/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۶/۷۱۱/۲۱۲/۰۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۴/۸۶۰/۵۰۸/۰۰۰
  • استاد
    ۹۳۵/۶۸۵/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۴۶/۶۴۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۲۰/۷۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۶۲/۴۶۰/۰۰۰
  • شنگول‌منگول
    ۷۳/۹۰۰/۰۰۰