فتوژورنالیسم در کما! | پایگاه خبری صبا
امروز ۷ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۵
یادداشت «سیدشهاب‌الدین واجدی» عکاس و فعال رسانه

فتوژورنالیسم در کما!

سیدشهاب‌الدین واجدی عکاس و فعال رسانه در یادداشتی نوشت: عکاسی خبریِ نیمه جان وطن ما ایران همچون انسانی است که پس از دهه‌ها تلاش و زندگی موفق، حالا بدلیل بیماری و گسترش سرطان، روی بستر افتاده و حیات نباتی دارد.
به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، متن این یادداشت به شرح زیر است:
بِسْمِ‌اللّه‌وَهُوَالْمُصَوَّر. به‌نام‌خالق‌زیبایی‌ها. یادداشتی نوشتم خیرخواهانه و دلسوزانه برای عکاسی خبری امروز ایران!با تبریک روز خبرنگار به همکاران رسانه‌ای و ابرازخوشحالی از اینکه بیست و یکمین جشنواره ملی رسانه‌های ایران بعد از حدود یک دهه تعطیلی، دوباره با همت معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و با تلاش‌های مجاهدانه برادر عزیزم حاج مهدی عرفاتی، روح و جان دوباره‌ای گرفت و بنده نیز عضو گروه داوران بخش عکس آن بودم!در حین و پس از جلسات داوری بخش عکس این جشنواره نکات حائز اهمیتی را که شاهدش بودیم را بیان می‌کنم؛ نخست، با احترام به خیلی از رفقای عکاسم، نمایی از عکس‌های ضعیف ارسالی که حاکی از افول عکاسی خبری و مستند در بین اهالی فتوژورنالیسم کشور بود! دوم، نشان از عدم آگاهی همه عکاسان خبری کشور از برپایی این جشنواره بود، شاید هم برخی با کم لطفی در آن شرکت نکردند! سوم، عدم وجود ساز و کار مناسب ارسال عکس خبری در فراخوان و عدم پیش‌بینی داور تخصصی عکس خبری در کنار داوران نهایی بود که قابل اغماض است و ان‌شاءالله سال آینده این نقایص برطرف می‌شود.
و اما از افول گفتم، یعنی عکاسی خبریِ نیمه جان وطن ما ایران! که همچون انسانی است که پس از دهه‌ها تلاش و زندگی موفق، حالا به دلیل بیماری و گسترش سرطان، روی بستر افتاده و حیات نباتی دارد، گهگاهی برای اینکه زخم بستر نگیرد تکانش می‌دهند، گاهی غذای مایعی را با سِرُم به او تزریق ‌می‌کنند اما دیگر زنده و سرحال نخواهد شد، با تأسف هر روز که می‌گذرد گوشت‌های بدن این تنِ نحیف، آب می‌شود و استخوان‌های پیکره فتوژورنالیسم ایران نمایان‌تر و به مرگ نزدیک‌تر می‌شود!
در چرایی افول، پس‌رفت و تنزل جایگاه عکاسی خبری و عکاسان خبری در جامعه، حرف‌ها بسیار است و نیاز به جلسات متعدد و شنیدن نقد و نظرات مختلف عکاسان، دبیران عکس، مدیران رسانه، کارشناسان و مسئولین مطبوعاتی دارد.
این جمله را سال‌هاست در کلاس و جلسات به نقل از اساتیدم گفته‌ام که یک عکس به جای هزاران کلمه و متن، تأثیرگذار است و بعضا یک عکس خبری باعث بروز احساسات و عواطف ملّت و یا حتی انقلاب در یک کشور و باعث جنجال شده و این یعنی چقدر عکس خبری و عکاسی خبری مهم است و عکاس چه وظیفه و رسالت خطیری دارد و در یک جمله عکاس خبری «دیده‌بان» جامعه است.
نیک می‌دانم که بخشی از ضعف عکاسی خبری امروز، به دلیل بی‌توجهی‌های متعدد و برخوردهای ناروا و نادرست جامعه نسبت به این قشر مظلوم و آسیب‌پذیر و بدون امنیت شغلی است!یک دلیلش گرانی بی‌حد و حصر تجهیزات عکاسی ناشی از بالارفتن قیمت ارز و تورم اقتصادی کشور است، یعنی یک عکاس خبری خیلی معمولی، در حال حاضر باید از هزینه‌های زندگی بزند و حداقل هزینه یک خودروی داخلی را برای خرید دوربین حرفه‌ای و دو عدد لنز کاربردی هزینه کند، اگر عکاس خبری حرفه‌ای‌تر باشد و نیازمند تجهیزات بیشتر، نگاهی کنید به قیمت خودروهای میلیاردی!اما و بعد از گرانی، اتفاقات و حوادث داخلی کشور که نقطه عطفش هدف قرار گرفتن امنیت ملی در این چند دهه بوده و هست، خصوصا فتنه‌های هشتاد و هشت تا این اواخر فتنه هزار چهارصد و یک، که با اشتباه عده معدودی از عکاسان در سیاه‌نمایی یا بزرگنمایی، پل‌های پشت سر سایر عکاسان را تخریب کردند و متأسفانه عدم حمایت و هدایت درست و صحیح توسط دستگاه‌های مرتبط و عدم توجه مسئولین و مدیران خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها از عکاس و حرفه عکاسی خبری و بی‌توجهی به نقش داستان‌گویی، روایتگر حقیقت، پیام‌رسانی و سندیت عکس و نقش مهم و تاریخ‌ساز آن موجب شده تا دستگاه‌های امنیتی، انتظامی و حاکمیتی نظام نسبت به فضای عکاسان و عکاسی خبری، دایره را روزبه‌روز محدود‌تر و سخت‌گیرانه‌تر کنند و این چیزی که شاهدیم یعنی عکاسان، ستون پنجم دشمنان نظام هستند و عکاسی خبری یعنی خبرچینی برای دشمن و در کل عکاسی ممنوع!اینکه عکاس مستندخبریِ کارمند فلان رسانه یا خبرگزاری، حتی آن عکاس انقلابی و مثل این حقیر، علاقمند و پای کار جمهوری اسلامی، بازهم با وجود خطرپذیری و شناخت بحران، هر روز بترسد، بهراسد و بلرزد از آسیب‌هایی که می‌بیند، یعنی کتک خوردن و یا زخمی شدن، سرقت و خرد شدن دوربین و لنز چندصدمیلیونی‌اش، بلرزد از دستگیری و بازداشت و… به خاطر رسالت کاری و خبری این می‌شود که عین مشاهداتم! فلان عکاس یا شغلش را عوض می‌کند و مثلا می‌شود کارمند روابط‌عمومی فلان سازمان، یا می‌رود به سمت عکاسی تبلیغاتی و آتلیه زدن، یا دوربینش را می‌فروشد و با خودروی هم قیمت دوربینش، راننده تاکسی اینترنتی یا پیک موتوری می‌شود!
‌*عکس تزئینی است، بماند به یادگار، از جلسه داوری بخش عکس بیست و یکمین جشنواره ملی رسانه‌های ایران! در کنار دوستان خوبم، اساتید و عکاسان خبری باسابقه ایران؛ آقایان حمید فروتن، وحید سالمی، مهدی قاسمی و حسن قائدی.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۹۲/۶۲۸/۹۳۸/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۲۹/۱۰۴/۱۸۱/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۶/۶۷۶/۱۱۱/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۰۴/۰۰۲/۵۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۱۷۷/۱۶۵/۰۰۰
  • لختگی
    ۹۷/۳۶۵/۰۰۰
  • نفرین آرتا
    ۳۴/۴۳۵/۰۰۰