به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، محسن سوهانی مدیرکل هنرهای نمایشی رادیو و مدیر رادیو نمایش یادداشت اختصاصی را از سوی خود منتشر کرد.
یاداشت مدیر رادیو نمایش بدین شرح است:« مولیر، نمایشنامه نویس شهیر قرن هفدهم فرانسه، اثری دارد: به نام «بورژوای اشراف منش»، نمایشی کمدی-موزیکال درباره یک تاجر پارچه فروش سرمایه دار اما کم سواد، سطحی و ساده لوح به نام موسیو ژوقدان که دوست دارد بر اساس معیارهای ظاهری و تجملی به عنوان اشراف زاده ای متشخص شناخته شود. با نگاهی جامعه شناختی، در این زمانه نیز می توان موسیو ژوقدان را نمادی از یک پدیده، ناشی از آسیب های فرهنگی نظام سرمایه داری و رشد و توسعه نامتوازن تعبیر کرد.
واژه بورژوا از ریشه آلمانی بورگ(Burg) به معنی قلعه گرفته شدهاست و در توصیف بالانشین ها و طبقه مرفه به کار می رود. سلبریتی ها و چهره های پر طرفدار صنعت سرگرمی نیز در مقام الگوهای اثر بخش فرهنگ ساز، به معنایی بورژوا یا بالانشین فرهنگی محسوب می شوند.
در کوران تهدید جهانی شدن(Globalization) ، مرگ هویت ملی و اصالت فرهنگی، سرنوشت محتوم مردمانی است که رشد و پیشرفت را در تقلید کورکورانه از فرهنگ وارداتی و سبک زندگی بیگانه ببینند.
اما آن روی دیگر سکه، میتوان بر اسطوره ی یونانی «پروکروسْتِس» تاملی نمادین داشت: راهزنی غول پیکر که رهگذران بی نوا را روی تخته ای میخواباند. اگر از طول آن کوتاهتر بودند آنقدر بخت برگشتگان را میکشید یا بدنشان را بر روی سندان با چکش میکوبید تا هم قد تخت شوند، و اگر بلندتر بودند از پاهایشان میبرید تا به اندازه درآیند.
«سندرم پروکروستس» به عنوان تمثیل برای توصیف شرایطی به کار میرود که یک استاندارد سلیقهای به طیف های گوناگون رنگین کمان جامعه تحمیل شود.
تفکر تکفیری و گروهکی نظیر داعش نمونه ای از آثار این سندرم است.
آنان که با ظاهر و ادعای انقلابی گری، گفتمان فراگیر انقلاب اسلامی را تا سطح سلیقه های شخصی و گاه سطحی خود تقلیل داده، قلدرمآبانه به ستیز با طیف های مختلف سلیقه های اجتماعی بر می خیزند و به بهانه خالص سازی حذف می کنند، بزرگترین آفت، مانع تمدن سازی نوین و رشد متوازن گفتمان انقلاب اسلامی در عصر جدید به شمار می روند. خصوصا اگر در حوزه های تخصصی فرهنگ، ارتباطات و رسانه(قدرت نرم) بر این خر شیطان سوار گردند و با نعل وارونه شیپور را از سر گشادش بزنند.
جامعه به جعبه ای مدادرنگی با طیف های وسیع و سلیقه های گوناگون می ماند. در معادلات قدرت نرم، هنر نه نگاه صفر و یک رادیکال مشرب، بلکه تلاش هوشمندانه و نسبی برای جذب و هدایت سیاه ترین طیف ها به سمت سفیدی و روشنایی است.
خیر الامور اوسطها. در فلسفه اخلاق قاعدهاى از قدماى یونان نقل شده است که حکماى اسلام هم آن را پذیرفتهاند: فضیلت فاصله میان دو رذیلت است.
باید توجه داشت که در منظومه تمدن سازی نوین: «توازن»، شاه کلید حکمرانی، توسعه و پیشرفت به شمار میرود. خصوصا میان ایدئولوژی و تکنولوژی؛ تعهد و تخصص؛ گفتمان انقلاب و علم(ارکان تخصصی حوزه های مختلف علوم پایه، محض، انسانی و اجتماعی).»
One comment