استمرار «سینما معیار» و رمز موفقیتش
برنامه «سینما معیار» از آن برنامههای سینمایی بود که استمرارش در کیفیت برنامه اثرگذار بود و توانسته بود در این حوزه کارهای تاثیرگذاری را انجام دهد. این برنامه از سال ۱۳۹۲، کارش را شروع کرد. امیرعباس صباغ، مجری و سردبیر این برنامه بود و ابتدا بهعنوان کارشناس- منتقد در این برنامه حضور داشت، در سال ۹۵ با پیشنهاد تهیهکننده، سردبیری بهعهده او گذاشته شد.
او درمورد این برنامه و کارهایی که در آن انجام گرفته است در گفتوگویی که با او داشتیم، میگوید: «یکی از ویژگیهای سینما معیار، استمرار این برنامه بود. اینکه هیچ هفتهای ما تعطیلی نداشتیم مگر اینکه مناسبتهای مذهبی خاص مثلا عاشورا و تاسوعا روز پنجشنبه بود و برنامه ما پخش نمیشد. وگرنه یک استمراری داشتیم که این نقطه قوتی بود، چون هیچ برنامه دیگری نبود. برنامه را موضوعمحور کردیم. گاهی برنامههایی بود که نقد و بررسی بوده و به چند فیلم میپرداختیم که درحال نمایش بودند. بحث مدیریت سینمایی را از زوایای مختلف مدنظر قرار دادیم و در مجموعه برنامههایی بازخوانی تاریخ سینمای ایران را داشتیم، تصمیمگیریهایی که اوایل انقلاب، دهه ۶۰، دهه ۷۰ و دهه ۸۰ مدیران داشتند آسیبشناسی کردیم که کدامیک به ضرر سینما بود، کدام تصمیمات به سینما کمک کرد، بحثهای صنفی را مطرح کردیم، اختلاف تهیهکنندهها، اختلاف صنوف با همدیگر، مشکلاتی که در خانه سینما بود و هر چه جلوتر آمدیم سعی کردیم تاثیرگذاری را بیشتر کنیم.»
با محدودیتهای سازمان موضوعات را دنبال کردیم
او از موضوعات حساسی صحبت میکند که در این برنامه به سراغش رفتند و میگوید: «در مواردی سراغ موضوعاتی رفتیم که شاید با توجه به محدودیتهایی که در صداوسیما است خیلی نمیشد بهسمت آن رفت. من برنامه جدی را ندیدم که درباره جنبش میتو و بحثهایی که از ابتدای سال گذشته پیش آمد داشته باشیم، ولی در سینما معیار در سه برنامه کامل به موضوع پرداختیم، یعنی هم موافق و هم مخالف صحبت کردند که یک مناظره خیلی خوبی بین آقای فرحبخش و دانش اقباشاوی برگزار کردیم و این برنامه پربازخوردی شد و تقریبا همه رسانهها درباره آن صحبت کردند.
بحث نقد مدیریت فعلی سینمایی که متاسفانه برخلاف چیزی که بهنظر میرسید نتوانستند توقعات را برآورده کنند و از همان جشنواره که ما در دوره چهلم داشتیم و اتفاق عجیبی که منجر به حذف سیمرغ مردمی شد در سینما معیار خیلی به این موضوع اعتراض کردیم. به یاد دارم آن زمان تلویزیون دو برنامه سینمایی داشت، بستگی به صلاحدید مدیران کاملا همسو با مدیران جشنواره بود و خیلی از تصمیمات و این شکل مدیریت در آن دو برنامه حمایت میشد، ولی ما این را نقد جدی کردیم. همواره در برنامههای خود بیان کردیم جشنواره فجر شبیه هیچ جشنوارهای در کل دنیا نیست و خیلی درباره این صحبت کردیم که مهمترین جایزهای که فیلم فجر دارد جایزه سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم است. متاسفانه با یک تصمیم غلط دوستان این سیمرغ را حذف کردند و سال پیش هم دیدیم این اتفاق نیفتاد.»
مدیری که برای پاسخ به سوالات نیامد!
در این روزها که میبینیم فیلمها قاچاق میشوند، برنامه سینما معیار درمورد همین موضوع چند برنامه را پخش کرد و صباغ درباره این میگوید: «درباره فیلم برادران لیلا فکر میکنم تنها رسانهای بودیم که بهطور جامع به فیلم پرداختیم، یعنی هم نظرات تهیهکننده فیلم را داشتیم، آقای نوروزبیگی را داخل استودیو آوردیم و روبهروی ایشان منتقدی بود که مخالف فیلم بود. بحثها خیلی خوب مطرح شد و نظرات بیان شد. و خیلی تلاش کردم یکی از مدیران سازمان سینمایی هم حضور داشته باشد. با یک مدیر عزیزی که جایگاه خوب و بالایی داشت تماس گرفتم و گفتند من نمیآیم و گفتم اگر شما تشریف نمیآورید حداقل یک نفر را معرفی کنید که نمایندهای از سازمان سینمایی در برنامه باشد که نگاه و دیدگاه خود را بیان کند چون بحث مهمی بود. پاسخ خیلی جالبی شنیدم، بعد از یک روز پاسخ ایشان این بود که چون این فیلم مورد تایید ما نیست و چون غیرقانونی آمده است آن را بهرسمیت نمیشناسیم که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم.»
یک روز مانده به پخش، گفتند برنامه را دیگر نداریم
صباغ یکی دیگر از موضوعات برنامه سینما معیار را پرداختن به سینمای اجتماعی با توجه به اتفاقات یک سال اخیر میداند و میگوید: «بحث اتفاقاتی که سال گذشته افتاد در یک مقطعی نمیدانستیم باید چه کاری در این فضای ملتهب کرد. تصمیم گرفتیم درباره سینمای اجتماعی صحبت کنیم. در مجموعه برنامههایی این را بحث کردیم که فکر میکنم ۸-۷ برنامه بحث سینمای اجتماعی در محور بحث در سینما معیار قرار گرفت و افراد مختلف با سلایق مختلف از بازیگر، کارگردان، تهیهکننده، مدیر سینمایی و… به برنامه آمدند و درباره اینکه با اتفاقاتی که افتاده آینده سینمای اجتماعی چه میشود، چه کار باید کرد، چطور سینما میتواند روی جامعه اثر داشته باشد، صحبت کردیم. خیلی ناگهانی با توجه به اینکه هفته گذشته برنامه داشتیم و به موضوع روز پرداختیم، این هفته در فاصله یک روز مانده به پخش برنامه متوجه شدیم قرار نیست سینما معیار پخش شود.»
برنامه در رادیو و تلویزیون ساخته میشود تا از تصمیمات مدیران حمایت کند
سردبیر برنامه سینما معیار درباره برنامههایی که بدون هدف در سازمان در حوزه سینما ساخته میشوند، میگوید: «برنامههایی در لحظه ساخته میشوند، مدتی فعالیت میکنند و دوباره تعطیل میشوند و چند وقت دیگر با اسم دیگر و با ترکیب دیگری روی آنتن میآیند، این جنس برنامهسازی یا از آن طرف برنامههایی که با اهدافی نظیر حمایت روی آنتن میآید تا از یکسری تصمیمات حمایت کند، کمکی که شاید منطقی در آن نباشد. یک جنس برنامه داریم که فقط با همین نگاه تولید میشوند و عملا تریبونی برای یک نهاد، فرد و یکسری افراد است که فقط بیایند و کارهای خود را بیان کنند و بهصورت یکطرفه صحبت کنند، مورد پرسش نباشند، بازخواستی بابت تصمیماتی که گرفتند نشوند. این جنس برنامهسازی متاسفانه تعداد قابل توجهی است و شاهد هستیم چقدر برنامههای اینچنینی پخش میشود، مهمتر اینکه اینها تاثیری ندارند. میآیند و میروند و هیچ اتفاقی نمیافتد. برنامهها باید باکیفیت ساخته شود و در کنار این جهتی داشته باشد. ما تلاش میکردیم به موضوعاتی که مهم است بپردازیم. ما این را اعلام میکنیم، تخلفی که صورت گرفته را اعلام میکنیم، یک هفته گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، آب از آب تکان نخورد! اگر تعداد برنامههای اینچنینی زیاد باشد من فکر میکنم خیلی از تصمیمات را دوستان نمیتوانند اینقدر راحت بگیرند و یک اصطلاح بدی است که میگویند مردم ما حافظه کوتاهمدت بدی دارند و خیلی راحت فراموش میکنند و خیلی راحت آن مساله گذشت.»
تعطیل کردن برنامهای که دنبال حاشیه نبود
او درباره تعطیل شدن کامل برنامه سینما معیار میگوید: «آن چیزی که به ما گفتند دو روایت است، روایت رسمی این است که تا مهرماه برنامه تعطیل است و بعد از آن تصمیمگیری درباره آن میشود، ولی آن چیزی که از دوستان خبرنگار شنیدم و کسانی که در جریان کم و کیف کار هستند گویا سینما معیار تعطیل شده و تیم جدیدی هم کار خود را برای ساخت برنامه جایگزین شروع کرده و برای من جالب بود که حتی اگر قرار بود برنامه دیگری تهیه شود، سینما معیار یک برندی بود که اعتماد مخاطب را داشت، کسی که کار رسانه کرده میداند چقدر سخت است که شما در فضایی که انبوه فضاهای رنگارنگ و فیک و معتبر کار میکنند، اعتماد مخاطب را داشته باشید. ما بهدنبال مسائل پوچ و حاشیهای نبودیم و آبرو و اعتباری را برای خود در این برنامه ساخته بودیم و مخاطب به ما اعتماد داشت.»
دوستان سازمان توضیح دهند، رویکرد ما چه اشکالی داشت؟
بخش قابل توجهی از اهالی سینما در هر موقعی که میشد ابراز لطف میکردند و به برنامه لطف داشتند؛ از مرحوم خسرو امیرصادقی یاد کنم که چند هفته پیش او را از دست دادیم، ایشان یکی از کسانی بود که پیگیرکننده همیشگی برنامه بود و هر هفته تماس میگرفت که اینجا درباره این موضوع هم صحبت کنید. در این فضای به این سختی که شما یک برندی را ساختید حتی اگر قرار است برنامه دیگری را به هر ملاحظهای که ما نمیدانیم، میتوانستید یک برنامه دیگر هم بیاورید؛ چه نیازی به تعطیل شدن برنامه سینما معیار بود؟ این مساله است یعنی جایی که قدر داشتههای خود را نمیدانیم، برندی که برای آن زحمت کشیده شده و برنامه رادیوییای که از بسیاری از برنامههای تلویزیونی هم در هفتههای خاص بازخورد بیشتری داشت چرا باید تعطیل شود و این سوال مهم و کلیدی است. من کسی هستم که از زیاد شدن برنامههای سینمایی، رسانههای سینمایی و نشریات سینمایی واقعا استقبال میکنم. از این دوره فعلی که بگذریم بحث نشریات نوشتاری با یک افولی مواجه شدند و خیلی مردم سراغ رسانههای کاغذی نمیروند، من از زمانی که علاقهمند به سینما و رسانه شدم، همیشه دوست داشتم هر آنچه درباره موضوع موردعلاقهام بود استقبال شدید میکردم و از تکثر رسانهها که آن زمان نشریات کاغذی بود، استقبال میکردم. الان هم مشکلی نداریم و استقبال میکنیم برنامههای بیشتری باشد ولی اینکه چرا باید سینما معیار تعطیل شده و برنامه دیگری جایگزین شود یا حتی اگر دوستان تمایل داشته باشند جابهجا کنند، یعنی تیم جدیدی را بیاورند و با اسم همان سینما معیار ادامه دهند. این سوال پیش میآید که رویکرد ما اشکالی داشته است؟ در کنار برنامههایی که رفتیم و همه موجود است چرا باید تغییر پیدا کند؟ طبیعتا میخواهید یک مسیر و روش را تغییر دهید که سوال اصلی آنجاست، چه با تغییر یا با تعطیل کردن و بالا آوردن برنامه جدید و آنطورکه دوستان گفتند و کسانی که دستشان بر آتش است میگویند برنامه جدیدی طراحی میشود و فکر میکنم از مهرماه قرار است این برنامه پخش شود.»
او همچنین درمورد تذکرهایی که درباره این برنامه در زمان پخش گرفتهاند، میگوید: «تا جایی که من در جریان هستم بحثی که درباره جشنواره فیلم فجر و بحث سیمرغ مردمی و بعد اکران نوروز داشتیم حاشیههایی داشت. درمورد فیلم «لامینور» مهرجویی هم حاشیههایی داشتیم و از عدممدیریت دوستان در وزارت ارشاد ناشی میشد، ما درباره این هم صحبت کردیم. آن زمان به بحث جشنواره کن و حواشی آن هم رسید و همان زمان یک اتفاقی افتاد که سازمان سینمایی از رویه برنامه راضی نیستند و نامهای به معاونت صدا نوشته شد که هم با اسم برنامه و هم با اسم من که اجرا و سردبیری برنامه را داشتم، یکسری گلایهها شد. بعد از آن اتفاقی که امسال داشتیم آنطورکه من شنیدم برنامهای که درباره «برادران لیلا» صحبت کردیم حساسیتبرانگیز شد.»
دوری گزیدن سینما و تلویزیون از هم خوب نیست
برنامه «سینماچی» یکی دیگر از برنامههای رادیویی است که در حوزه سینما فعالیت میکرد و آن هم حدود یک ماهونیم است که خبری از پخشش نیست، برنامه از شهریور ۱۴۰۰ شروع شده است و هرچند یکماهونیم قبل روابطعمومی رادیو جوان در بیانیهای اعلام کرد پخش برنامه دارد، ولی نزدیک به یکماهونیم است که برنامه متوقف شده و سازندگان برنامه هم علت توقف آن را نمیدانند، علی مرادخانی درمورد این برنامه و علت توقف در گفتوگو با «فرهیختگان» میگوید: «باید بگویم از تعطیل یا کم فروغ شدن برنامههای سینمایی رادیو و تلویزیون به شخصه ناراحت هستم. تعطیل شدن برنامههایی مانند سینمامعیار و اتفاقاتی که برای برنامه هفت افتاد کمکی به سینما نخواهد کرد؛ چراکه رویکرد فعالانه و مواضع پیشرو برنامههای سینمایی میتواند هم به شناخت بهتر و ذائقهسازی مخاطبان کمک کند و هم مسیر نقدش در میان اهالی سینما نقشآفرین باشد. یک مثال بزنم، ما برای تولید ویژه برنامه سینماچی در روزهای اغتشاشات سال گذشته روزهای سختی را گذراندیم. اذیت شدیم برای اینکه سعی میکردیم برنامهای روی آنتن ببریم که بتواند حرف پیشبرنده بزند. و انصافا با حمایتی که مدیران شبکه جوان کردند، در روزهایی که خیلیها تمایل به حرف زدن نداشتند و خیلی از رسانههای سینمایی هم سعی میکردند بایکوت کنند، حرفهای ما شنیده میشد؛ همانطور که سینمامعیار هم کارکرد خاص خودش را داشت و تاثیرگذار بود، برنامه هفت در سالهای اوجش جریانسازی میکرد. این برنامهها جریانساز بودند، کارکرد داشتند و میتوانستند موثر باشند. نمیدانم چرا برخی گمان میکنند دوری گزیدن سینما و صداوسیما اتفاقی است که میتواند به این محیط کمک کند یا تاثیر مثبتی داشته باشد درحالیکه اینطور نیست. تجربه نشان داده تولید برنامههای سینمایی با اتخاذ موضع درست میتواند به سینما کمک کند، ما هم با تمام محدودیتهایی که وجود داشت تمام تلاش خود را کردیم، و امیدوارم موفق بوده باشیم.»
چرا باید درباره سینما در تلویزیون حرف بزنیم
مرادخانی در ادامه درباره ملزومات رسانه صحبت میکند و میگوید: «رسانه وقتی نگاههای مختلف را بتواند روایت کند و از منظرهای مختلف به مسائل نگاه کند، میتواند ایرادات جدی را بفهمد و راهبردها و کلانموضوعاتی که در ماجرا وجود دارد را متوجه شود. یعنی میتواند به اصلاح ناکارآمدیها و ایرادات کمک کند. مگر سینمای ایران سینمای ۱۰۰ درصد سالمی است؟ حتما اینطور نیست و نیاز به اصلاح دارد و نیاز است در برخی مسائل به صورت جدی اصلاح شود ولی یکجا باید باشد که درباره این موضوعات حرف بزند. ما الان این را نداریم. چند سال قبل محیط خیلی پررونقتر و پویاتر بود و راستش دل ما برای آن روزها تنگ شده. مثلا حوالی سال ۹۵ روزنامه صبا، روزنامه سینما، کافه سینما، برنامه هفت و چندین رسانه مجازی جدی در این فضا وجود داشت و چهار برنامه رادیویی و تلویزیونی خوب داشتیم و کار میکردند. اما الان به خود میآییم و میبینیم تقریبا همه اینها تعطیل یا کمرونق شدهاند. تعطیل شدن اینها برای کسی فایدهای دارد؟ چه کمکی به سینما میکند؟ الان چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، فیلم سینمایی فسیل یکی از فیلمهای تاریخساز کشور شده است. فیلم سینمایی تفریق و برادران لیلا با مدل اکران قاچاق راهی را انتخاب کردند که پیش از این در تاریخ سینمای ایران سابقه نداشته است. درباره اینها نباید حرف زد؟ اینها مهم نیست؟ سینمای ما این میزان بیتاثیر است؟ یکی از هنرهای مهم کشور است و اصلا درباره این حرف نمیزنیم. این لزوما تنها به صداوسیما برنمیگردد بلکه بخشی متوجه صداوسیماست. مثلا آن مسئولی که صبح تا شب دارد با این و آن نامهنگاری میکند که فلانی چون از ما انتقاد کرده پس حتما ارتباط با بیگانگان دارد هم بخش مهمی از این پازل است.»
باید انتقاد کنیم
او در توضیح موضوعات برنامه میگوید: «ما در سینماچی تلاش کردیم حرف حساب بزنیم و در روزهایی که همه در پاییز ۱۴۰۱ قفل کرده بودند، تلاش کردیم حرف درستی بزنیم که هم موضع منطقی بر منظومه جمهوری اسلامی، باشد و هم به درد مردم و سینما بخورد. یعنی در میزانسن، قاب و منظر جمهوری اسلامی که رسانه ملی است.
من اولین مجریای بودم که بعد از اغتشاشات توییت زدم که تا عمر داشته باشم با رسانه ملی کار میکنم. هنوز هم پای این حرف هستم. صادقانه این است که از توقف سینماچی ناراحتم، ولی من اعتقاد خود را به انقلاب اسلامی و مسائلی از این دست، از داشتن یا نداشتن یک برنامه نمیگیرم که الان بخواهم ژست طلبکار بگیرم و بگویم منت من را بکشید که چنین اتفاقی بیفتد. من اهل این بازی نیستم. ولی صادقانه این است که سینماچی مثل فرزند من بود و یک سالونیم با تمام محدودیتها تلاش کردیم که یک برند معتبر شکل گیرد. تلاش کردیم و کلی مشکلات را به جان خریدیم.
رسانه ملی برای ما مهم است، رسانه ملی سرمایه بیبدیل و بینظیر رسانهای کشور است و اگر نقدی هم درباره عملکرد صداوسیما مطرح میشود از سر دلسوزی است. به هرحال نمیتوانیم منکر وجود ناکارآمدی و ایراد باشیم. گل بیخار خداست. حتما همه ما ایراداتی در کار داریم کما اینکه من هم حتما ایراداتی داشتم ولی اینکه کلا نخواهیم انتقادی در این فضا کنیم، درست نیست. اگر من فرزند رسانه ملی در رسانه مملکت خودم نتوانم درباره این موضوعات صحبت کنم، محور این روایتها و انتقادها از ایران خارج میشود. ابتکار عمل به دست رسانههایی میافتد که هیچ دلسوزی برای ما و مملکت و مردممان ندارند. ما اگر نقدی میکنیم در رسانه خودمان و خانه خودمان نقد میکنیم. بچههای این مملکت هستیم، برای دلسوزی و از صمیم جان حرف میزنیم چون دوست داریم بالندهتر و مترقیتر و بهتر شویم. اگر حرف زده نشود کمکم محور این اتفاقات به رسانههای معاندی مینشیند که هیچ دلسوزی برای مملکت ندارند و این اتفاق خوبی نیست.»
حتما وجود برنامههای سینمایی برای تلویزیون ضروری است، به قول محمدتقی فهیم، منتقد حوزه سینما، که میگوید: «مهمتر از بحث پروپاگاندا و تبلیغ سینما، موضوع تاثیر بر افزایش سطح تکنیک و فرمی سینمای ایران است، که مهم است. در کشورمان اکران خارجی نداریم و میتوان گفت کل میدان دست فیلمسازان داخلی است. در چنین وضعیتی اگر نقد جدی نباشد و اگر برنامه سینمایی نباشد که کارهای فیلمسازان را عیارسنجی کند، بهتدریج جریان فیلمسازی دچار افت خواهد شد».
نشراول: روزنامه فرهیختگان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است