به گزارش خبرنگار موسیقی صبا، مریم حیدرزاده، شاعر و ترانهسرای دهه هفتاد است که با دکلمهها و ترانههایش موجی را در موسیقی پاپ راه انداخت. او با خوانندگانی همکاری کرد، بعد از سالها که حیدرزاده کم فعالیت شده بود و دیگر نام او را در رسانهها نمیشنیدیم، این روزها با خواننده تازهکاری به نام مهدی عالی همکاری میکند و فعالیتهایش در حوزه موسیقی از اجرای دکلمه تا ترانهسرایی را از سر گرفته است. به این بهانه با حیدرزاده گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
***چند سال اول شروع فعالیتهای شما همزمان شده بود با باز شدن فضای اجتماعی داخلی ایران و موسیقی پاپ شروع طوفانی داشت. نام شما هم خیلی زود سر زبانها افتاد ولی به فاصله چند سال بسیار در فضای موسیقی کم کار شدید. از آن سال بیش از ۱۵ سال میگذرد، در این مدت چه کاری انجام میدادید؟
_ اولین آلبومم که از ۱۰۰ ترانهای تشکیل شده بود که مدتها گفته بودم و مهجور مانده بودند، بسیار مورد توجه و اقبال مردم قرار گرفت. به خصوص که توسط یک دختر اجرا میشد. ولی متاسفانه یکی از عادتهای غمانگیز جامعه ما این است که اگر ببینند کسی در زمینهای بیش از دلخواه آنان قدم برمیدارد، در جایی به بهانهای مانع او میشوند. این اتفاق برای من هم افتاد، به بهانه همکاری من با خوانندگان خارج از کشور ممنوع الفعالیت شدم. انتشار آلبومهای موسیقی و کتابهای شعرم به این دلیل متوقف شد. در صورتی که تا قبل از این اتفاق، من روی استیج کنسرت همراه با مجتبی کبیری حضور پیدا میکردم.
ممنوع شدن فعالیتهایم شامل همهچیز میشد از جشن امضا تا اجرا در محافل خصوصی به همین دلیل همکاریام را همچنان با خوانندگان خارج از ایران ادامه دادم، چون معتقد هستم اشاعه فرهنگ و زبان فارسی در سراسر دنیا، نه تنها ایراد نیست، بلکه توسط هر کسی که انجام میشود یک اتفاق خوب و قابل توجه است. تا سال ۱۳۹۳ من ممنوع الکار بودم تا اینکه بعد از یکسال نامهنگاری توانستم این ممنوعیت را رفع کنم. هرکسی خودش را جای من بگذارد، متوجه میشود که این همه وقفه در کار هنرمند چقدر میتواند انرژی، انگیزه و توان او را بگیرد.
*** شهرت بسیار در سن کم چه تاثیری روی شما گذاشت؟ آیا برایتان دردسری درست نکرده بود؟
_نه اصلا، من کارم را با اجرای بخش ادبی برنامهای در شبکه سوم سیما شروع کردم. حدود یک سال و نیم در این برنامه اجرا داشتم و محبت و استقبال مردم در آن سن، یعنی ۱۹ سالگی برایم طبیعی شده بود. همین امروز هم وقتی مردم در فضای مجازی از خاطراتی که کنار ترانههای من داشتهاند، برایم میگویند بسیار خوشحال میشوم.
*** این روزها چه فعالیتی در حوزه ترانه و شعر دارید؟
_واقعیت این است که حتی اگر مانع انتشار آثار یک هنرمند بشوند، خود هنرمند نمیتواند از دنیای هنر فاصله بگیرد و آن را فراموش کند. از آنجایی که از کودکی به نقاشی بسیار علاقهمند بودم از سال ۱۳۸۸ نقاشی را شروع کردم. این شروع برای من رفع کردن یکی از حسرتهای بزرگ زندگیم بود. البته نقاشی که جزو هنرهای تجسمی است چندان مورد توجه رسانهها قرار نمیگیرد، بنابراین میتوانید تصور کنید که تا امروز هشت نمایشگاه نقاشی برگزار کردهام ولی سروصدای چندانی نداشته است.
نوشتن هم جزو جدایی ناپذیر زندگی من است. چه اجازه انتشار داشته باشم و چه نداشته باشم. در خلوت خودم همیشه ترانه و شعر مینویسم. آخرین کتابم حدود یک سال و نیم پیش منتشر شد و چون هنوز شیوع کرونا به صورت کامل رفع نشده بود، فرصت نشد برای رونمایی آن جشن امضا بگیریم. این کتاب «قهوهات یخ نکند» نام دارد و مجموعه غزل، مثنوی و دو بیتی مانند کتاب اولم است. در واقع بعد از مدتها فعالیت در حوزه ترانه، دوباره گریزی به شعر زدم.
*** قرار نیست به صحنه موسیقی بازگردید؟
_چرا، بگذارید اینطور بگویم که یک استعداد تازه را کشف کردهام. در روزگاری که متاسفانه هر روز که بیدار میشویم با خوانندگان جدیدی مواجه میشویم که وقتی به کیفیت کارشان مراجعه میکنیم، جز افسوس و دلسردی چیزی عایدمان نمیشود (با احترام به همه کسانی که در حوزه موسیقی فعالیت میکنند.) توانستهام صدایی با کیفیت پیدا کنم. تمام زیبایی حقیقت به این است که بیان شود. یک صدای زیبا در کنار عوامل خوب، تولید مناسب و یک پخش درست میتواند روح تازهای به موسیقی بدمد. یعنی موسیقی کار گروهی افراد متخصص است، نه اینکه از ابتدا تا انتهای یک کار را به اسم یک نفر بنویسیم. به نظر من در این روزگار بیرحم یک صدای زیبا به همراه ملودی خوب میتواند حال آدمها را خوب کند.
*** پس مهدی عالی که این روزها از او آهنگهایی پخش میشود، کشف شماست؟
_بله. مهدی عالی با صدای خوبی که دارد به من انگیزه خلق ترانههای جدیدی داده است. ترانه و ترانهسرایی بخشی از زندگی من است، ولی نمیتوانم کتمان کنم که همیشه در پشت هر ترانهای، هر خلقی، هر هنری باید انگیزهای مهم وجود داشته باشد، یک دلیل زیبا. در واقع همهچیز میتواند روی دنیای هنرمند و خلق آثارش تغییر ایجاد کند. من احساس میکنم مهدی عالی با صدایش توانست یک روح سرخ به ترانههای من بدمد. به عنوان کسی که همیشه مینویسد، در مقایسه با نوشتههای سابقم این را بهتر تشخیص میدهم.
*** کارنامه شما پر از همکاری با خوانندگان مشهور و شناخته شده است، آیا فقط صدای خوب مهدی عالی باعث شد با او همکاری کنید؟
_ زیبایی اتفاقات هنری همیشه به این است که با کسی از ابتدای کارش همکاری را شروع کنی و او را در برداشتن نخستین قدمهایش همراهی کنی و شاهد شکوفایی او باشی. این اتفاق وقتی زیباتر میشود که خودت کشفکننده این استعداد جدید باشی.
بله، در روزگاری که ما با قحطی صدای زیبا و احساس دلنشین روبهرو هستیم و کمتر با اثری برخورد میکنیم که مثلث ترانه، خواننده و موسیقی باهم همخوانی داشته باشند و کاری زیبا از تمام وجوه بشنویم، پیدا کردن یک صدای خوب که میتوانی آن را به ترانه و موسیقی خوب هم برسانی، یک اتفاق دوست داشتنی است. چون به نظر من این صدای زیباست که به دیگر عوامل بهانه میدهد تا با مسئولیت بیشتری کار کنند و انتخابهای بهتری داشته باشند. یک موسیقی خوب به نظر من میتواند به جامعه موج مثبت بدهد و انرژیبخش باشد. چون موسیقی روی روح و روان آدمها تاثیری تکرارناپذیر میگذرد.
*** به نظر شما یک خواننده خوب چه ویژگی باید داشته باشد که او را از دیگر خوانندگان متفاوت کند؟ عالی هم این ویژگی را دارد؟
_ مهمترین ویژگی یک خواننده خوب این است که برای خود بخواند و سعی نکنید از دیگران کپی کند یا عین به عین لهجه، لحن، مکث و… را استفاده کند. کسی که بخواهد یک شخصیت جدید هنری را به جامعه هنر معرفی کند. این چیزی است که به نظر من قابل ستایش است. ما در روزگاری زندگی میکنیم که الگوبرداری قابل قبول است، اما نه در حدی که تقلید به حساب آید. یعنی هنرمند باید خلاق باشد و در کنار رعایت اصول هنر، خلاقیت به خرج دهد. به نظر من مهدی عالی، خواننده خلاقی است و بعد توانست نگاه و دانش فنی را به واسطه سازی که در حال آموختن است و مشاور با افراد متخصص به دست بیاورد.
*** فکر میکنید حمایت افرادی همچون شما از خوانندگان جوان چقدر میتواند در هدایت درست آنان در موسیقی کمککننده باشد؟
_ همه فعالان موسیقی در هر جایگاهی که قرار دارند، موظف هستند اگر صدای زیبایی یا استعداد بکری را میشنوند و میبینند، به رشد آن کمک کنند و هدایتش کنند تا به سرمنزل مقصود برسد. واقعا حیف است که چنین جوانانی بدون حمایت رها شوند. مثل جزیرهای که تا به حال از دید چشمان بشر دور مانده است و این عادلانه نیست. ما میتوانیم با توجه به تجربیات خودمان به خوانندگان جوان و تازهکار کمک کنیم که در مسیر درست قرار بگیرند و آثار با کیفیتی تولید کنند.
*** به عنوان سوال آخر، به نظرتان این روزها موسیقی پاپ ایران چه وضعیتی دارد؟
موسیقی پاپ در کماست. نه حتی کمای پنجاه پنجاه. بلکه کمای ۹۵ به پنج. موسیقی پاپ در هر لحظه با مرگ دست و پنجه نرم میکند. متاسفم برای کسانی که در مسند صدور مجوز حضور دارند و از مهمترین نکات که ایراد هستند، میگذرند. واقعا دلیل این موضوع را نمیدانم، فقط آرزو میکنم کاش برای دلایل شخصی و مراودات اعتبار خودشان را فدا نکنند. چون این مجوزها جامعه را مسموم میکند و نسل جدید به شنیدن موسقی بد عادت میکند. همیشه گفتهاند، ویران کردن ساده است، این آباد کردن است که به زمان، انرژی و صبر نیاز دارد.
There are no comments yet