از دیگر امتیازات این اثر نمایشی، توجه به وجه مشارکتیبودن تئاتری است که مخصوصاً موازین آن باید بیش از پیش در مواجهه با مخاطب کودک رعایت بشود، تا آنجا که عناصر نمایشی و به ویژه بازیگران در نقاط حساس روایت نمایش به شکل از پیش تعیینشده یا حتی تصادفی با اتکا به توان بداههپردازی بازیگران خود، هر جا که احساس قطع ارتباط مخاطب نمایش با روایت آن را بکنند، مخاطبان و تماشاگران را نیز در روایتگری خود دخیل کرده و او را،که شاید به هر دلیلی از جمله بازیگوشی به اقتضای سن از نمایش غافل بشود، با خود همراه میسازند.
به گزارش صبا، امیرسجاد دبیریان یادداشتی درباره نمایش «کلاغ بلا، توپ طلا» نوشته است که متن کامل آن رادر ادامه میخوانید:
سالن گلستان مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مستقر در بوستان لاله، این روزها میزبان اجرای نمایشی ویژه کودکان است که نامی بامزه نیز برای آن انتخاب شده؛«کلاغ بلا، توپ طلا» که در مواجهه اولیه با چنین نامی کمتر کسی این تصور و تلقی را دارد که این نمایش، یک اثر در حوزه تئاتر دینی با مضمونی رضوی باشد.
علی یداللهی،کارگردان نمایش در اثر خود با استفاده از زبانی فانتزی و همچنین بهرهمندی از برخی خلاقیتهای دیداری حاصل کُنش بازیگران خود توانسته اثری روان، با روایتی ساده در سطح درک و میزان فهم مخاطبان خود ارائه بکند که در عین چشمنوازی صحنههای آن، قصهای سرراست و مخاطبپسند را مقابل دیدگان مخاطب خود قرار بدهد که هم جنبه مفرح و سرگرمکننده برای آنها داشته باشد، هم حاوی نکاتی اخلاقی و ارشادی متأثر و منبعث از فرهنگ ناب رضوی باشد.
داستان این نمایش به قلم «مهدی صفارینژاد» به شکلی ساده از این قرار است: «کلاغی که یکی از علایقش دزدیدن اموال مردم است و از قضا، سرقت طلا و جواهرات و اجسام براق را خیلی دوست دارد، طی مسیری که در حال پرواز در آن است، به سمت جایی هدایت میشود که همه میگویند توپ بزرگ طلایی آنجا قرار دارد که به شرط رسیدن به آن، دیگر نیاز به دزدیهای خُرد ندارد و تا پایان عمر میتواند با استفاده از تکههای آن توپ بزرگ طلایی، بدون زحمت زندگی بکند.
او در راه با یک سگ، یک شتر و سرآخر یک شکارچی آهو آشنا میشود که هر یک روایتگر یکی از مرحمتها و بزرگمنشیهای صاحب آن توپ طلا میشوند! مثلاً شتر بیان میکند که قرار بوده ذبح بشود و چون به آستان قدس رضوی پناه برده از ذبحشدن نجات پیدا کرده و شکارچی آهو هم ضمانت صاحب توپ طلا را روایت میکند که بر این اساس از شکار آهو صرفنظر میکند تا آهو برای بچههای خود که در لانه گرسنهاند، غذا ببرد.
با این اوصاف کلاغ که تا آن لحظه تمام هم و غم خود را صرف این موضوع کرده بود تا فقط چیزهای قیمتی و براق را بدزد، با رسیدن به توپ طلا، که در اصل گنبد طلای حرم رضوی است، شیفته جمال و جلال آن شده و با سایر کبوتران حرم قصد همجواری با آن حرم را پیدا میکند».
«کلاغ بلا، توپ طلا» دارای نقاط قوت فراوانی است که آن را همردیف با آثار نمایشی استاندارد برای کودک و نوجوان قرار میدهد. مهمترین آنها غیرمستقیمگویی است، به ویژه در انتقال مفاهیم تربیتی و اخلاقی که ذات آثار نمایشی کودک و نوجوان است. در هیچ کجای نمایش با وجودی که از عناصر دیداری و از جمله ویدئوپروجکشن در انتقال مفاهیمی چون ضامن آهو شدن حضرت رضا (ع) یا نماهایی از حرم رضوی استفاده میشود اما اشارهای به شخص امام هشتم نمیشود و مخاطبان کودک همچون خود کلاغ به عنوان شخصیت اصلی نمایش، او را به عنوان صاحب توپ طلایی میشناسند تا اینکه سر آخر به آن اشارهای گذرا با عنوان گنبد طلا میشود.
این ویژگی بارز و از جمله امتیازات این اثر نمایشی است و با آنکه آن را باید در زمره آثار نمایشی مذهبی با مضمون رضوی دستهبندی کرد، ولی از همان ابتدا با اجتناب از پرداخت مستقیم به ارزش و اعتبار جایگاه مقام یک معصوم، به شکلی هنرمندانه از افتادن در ورطه شعاریشدن که معمولاً با دافعهای از سوی مخاطب مواجه میشود، میگریزد، چنانکه مخاطب کودک این نمایش که معمولاً به همراه پدر و مادرش برای تماشای یک اثر نمایشی به سالن نمایشی میآید، بدون موضعگیری در باب مضمون کار، ذهنیتی درگیر با یک روایت سرراست دراماتیک پیدا میکند که تا پایان او را با خود همراه خواهد کرد.
از دیگر امتیازات این اثر نمایشی، توجه به وجه مشارکتیبودن تئاتری است که مخصوصاً موازین آن باید بیش از پیش در مواجهه با مخاطب کودک رعایت بشود، تا آنجا که عناصر نمایشی و به ویژه بازیگران در نقاط حساس روایت نمایش به شکل از پیش تعیینشده یا حتی تصادفی با اتکا به توان بداههپردازی بازیگران خود، هر جا که احساس قطع ارتباط مخاطب نمایش با روایت آن را بکنند، مخاطبان و تماشاگران را نیز در روایتگری خود دخیل کرده و او را،که شاید به هر دلیلی از جمله بازیگوشی به اقتضای سن از نمایش غافل بشود، با خود همراه میسازند.
خصوصیت بارز نمایش کودک و نوجوان، نه در همه برهههای نمایشی، بلکه در بعضی از آنها، موزیکالبودن آن است.
«کلاغ بلا…» با وجود آنکه مضمونی ارزشی را حول محور شخصیت امام رضا (ع) روایت میکند اما از پرداختی موزیکال و روایت منظوم همراه با ترانه و موسیقی غافل نبوده که البته بعضاً شاید آن را تابوشکنی در حوزه پرداختن به نمایش مذهبی و ارزشی قلمداد بکنند اما ناگفته نماند نمایش کودک و نوجوان پیش از آنکه در خدمت مضمونی باشد که قرار است به آن بپردازد، ژانری است با خصوصیت و ویژگیهای تعریفشده برای آن که در این مورد خاص باید با استفاده از ابزار و امکاناتی که تئاتر این گروه سنی در اختیار نمایشگر میگذارد، بیشترین ارتباط را از نقطهنظر فرم و محتوا با مخاطب خود برقرار بکند.
نمایش «کلاغ بلا…» از خلاقیت اجرایی کارگردان نیز بیبهره نیست، مسلماً در متن نمایشی تمهیدات اجرایی که طراح و کارگردان نمایش آن را حین اجرا اعمال میکند نوشته نشده و به عنوان دستور صحنه شاید تنها به مواردی جزیی در حوزه میزانسن اشاره شده باشد اما در جایجای این اثر نمایشی شاهدیم که خلاقیت کارگردان به نحوی در پیشبرد قصه و روایت نمایش کاربرد دارد که نظیر آن را در بسیاری از آثار نمایشی کودک و نوجوان کمتر میتوان مشاهده کرد.
استفاده از رنگ، فرم، بافت از جمله الزامات نمایش کودکونوجوان است که به این مجموعه میتوان بهکارگیری اجسام حجیم در قالب دکور و آکساسوار صحنه را که معمولاً پُرتابل هستند نیز اضافه کرد. چنین فهرستی از متریال مورد استفاده برای یک اجرای استاندارد تئاتر کودک و نوجوان با توجه به هزینهبربودن، معمولاً مانع بزرگی بر سر راه تولید آثار نمایشی برای این گروه سنی است. حال آنکه «کلاغ بلا…» با استفاده از سبکترین، کمهزینهترین ابزار و وسایل و صرفاً به مدد خلاقیت کارگردان و در ادامه ایدهپردازی و توانایی بازیگران در تداعیگری ذهن، لحظات نابی را پدید آورده که ممکن است بسیاری از نمایشهای کودک و نوجوان حتی با وجود پروداکشنهای گران و استفاده از دکورهای حجیم و پُرخرج نیز قادر به خلق و ثبت این لحظات نباشند.
مستحیلنشدن «کلاغ بلا، توپ طلا» در اجرای یک نمایش صرفاً فانتزی باب طبع کودک و نوجوان را نیز باید از دیگر نقاط قوت آن به شمار آورد و این نمایش در مقاطعی با تمسک به شگردهای نقالی، روایتگری و تکنیکهای بازی در بازی،که یک فرد نمایشگر را در تیپ و شخصیتهای متفاوت در نگاه مخاطب باورپذیر میسازد، توانسته نسل کودک و نوجوان امروزی را که دیدگان و ذهنش اشباع از تصاویر رنگارنگ و شگردهای تصویری حاصل از جلوههای ویژه رایانهای است، با مجموعهای از شگردهای نمایشی منحصر بهفرد ایرانی و بومی آشنا بکند که البته این امر را نیز باید از جمله دغدغههای کارگردان و گروه اجرایی به شمارآورد، زیرا الزاماً در متن نمایشی تاکیدی بر استفاده از چنین تمهیداتی برای گروه اجرایی تعیین تکلیف نشده است.
یادآور میشود نمایش «کلاغ بلا، توپ طلا» تا ۱۵ مهر هر روز ـ غیر از شنبهها ـ ساعت ۱۸ در سالن گلستان مرکز تولیدات تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در بوستان لاله تهران روی صحنه میرود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است