کم‌کاری رسانه باعث مظلوم‌نمایی رژیم صهیونیستی شد | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۲۵
در برنامه «نقد سینما» عنوان شد

کم‌کاری رسانه باعث مظلوم‌نمایی رژیم صهیونیستی شد

سی‌‌وهفتمین قسمت از برنامه «نقد سینما» امشب ۲۱مهرماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
به گزارش خبرنگار سینما صبا، امیررضا مافی در ابتدای برنامه بیان کرد: چند هفته گذشته در برنامه «نقد ‌سینما»، درباره فقدان تصویر اسرائیل در سینما گفت‌وگو کردیم. آن زمان عده‌ای به من گفتند به چه مناسبت به این مساله در برنامه پرداختیم؟ من معتقدم اساسا صحبت کردن درباره جنایات رژیم صهیونیستی و تصویر آن در رسانه‌های ما باید امری مستمر باشد چرا که ما یک جنگ تمدنی با رژیم صهیونیستی داریم و آن‌ها را به عنوان غاصب در سرزمین‌های مسلمان می‌شناسیم.
وی ادامه داد: دلاوری‌های سربازان حماس و خون‌خواهیشان علیه رژیم صهیونیستی در هفته‌های گذشته حقیقتا ستودنی است. اما در برنامه‌های پیشین گفتیم ما متریال یا مواد تصویری و رسانه‌ای کافی برای نمایش دلاوری مردم فلسطین نداریم. همه شبکه‌های تلویزیون بسیج شدند تا این اتفاق بزرگ را پوشش بدهند؛ اما ما در این سال‌ها به جنایات رژیم غاصب به صورت مناسبتی پرداختیم در حالی که مبارزه ما با این رژیم مناسبتی نیست و یک مبارزه مستمر است. امروز می‌فهمیم چه قدر به بازنمایی این جنایات این رژیم در رسانه‌ها نیاز داشتیم. آن‌ها امسال فیلمی درباره نخست‌وزیر سابق خود ساختند، او را تطهیر کردند و یک شمایل خوب از یک زن جانی را نشان دادند.
مافی خاطرنشان کرد: باید برای نمایش این مبارزه تلاش کنیم. اسرائیل در جنگ رسانه‌ای مدام دنبال مظلوم‌نمایی است و با این کار جنایات خودش را توجیه می‌کند. اگر پیشتر ما نشان می‌دادیم که آن‌ها در  صبرا و شتیلا چه بلایی سر مردم فلسطین آوردند؛ امروز نمی‌توانستند به دنبال مظلوم‌نمایی برای جهان باشند. ما کم‌کاری کردیم و امیدوارم این اتفاق بزرگ تلنگری باشد برای ساختن آثاری با موضوع فلسطین و مبارزه تمدنی که با رژیم صهیونست داریم‌.
اولین بخش برنامه «نقد سینما» به میز نقد سینمای ایران اختصاص داشت که عادل تبریزی کارگردان فیلم و محمد صابری روزنامه‌نگار سینمایی از فیلم سینمایی «گیج‌گاه» گفتند.
عادل تبریزی ابتدا بیان کرد: «گیج‌گاه» ماحصل شور و هیجان و حال خودم نسبت به سینما بود‌. من به دنبال آنچه مد در سینماست، نبودم. سینما از دهه ۴۰ تا اواخر ۷۰ جزو کالای اساسی مردم و مرکز وحدت جامعه ایران بوده است. دوست داشتم در فیلم اولم حال و هوای آن زمان را به تصویر بکشم.
محمد صابری در ادامه مطرح کرد: احساس من درباره «گیج‌گاه» همین استقلال نسبت به جریان غالب سینما و تجربه متفاوت و محترمی است. مساله جدی من با این اثر عیان بودن دغدغه‌های پشت فیلم است. حقیقت احترام و تلاش برای خاطره‌بازی و ارجاع به خاطرات عیان است منتهی چه قدر هیجانات تبدیل به قصه و روایت شده است؟ من فکر می‌کنم نمی‌شود قصه‌ «گیج‌گاه» را بدون جمشید هاشم‌پور تصور کرد. گویی که جمشید هاشم‌پور بیشتر برای ادای دین در فیلم حضور دارد و خیلی در متن داستان تنیده نشده است.
 تبریزی ادامه داد: حضور جمشید هاشم‌پور در بعد محتوایی فیلم است؛ مادری که دوست دارد پسرش فردی بزدل و ترسو نشود و به سینما اتکا می‌کند. همچنین در مواجهه با مردی قرار می‌گیرد که شبیه قهرمان فیلم‌ها است.
وی بیان کرد: من شعاری را برای خود در اینستاگرام نوشتم که این اثر نوستالژیک نیست بلکه حالی است که دیگر نیست. به دنبال خاطره‌بازی با سینما نبودم. حامد بهداد به من گفت اگر این اثر قرار بود تبدیل به فیلم نوستالژیک شود، بازی نمی کردم. در هر مدرسه و اداره‌ای اگر یک «حسن خشنود» بگذاریم که دلسوز و دغدغه‌مند است، خیلی از کارکردها عوض می‌شود.
صابری یادآور شد: شور فیلمسازی که در عادل تبریزی وجود دارد یک نوع سرمایه است.  گاهی حسرت می‌خوریم که چرا شور و هیجان امروز در عالم فیلمسازی کمرنگ شده است به ویژه برای جوانانی که بیشتر به تکنیک توجه می‌کنند.
این منتقد بیان کرد: شعار اول فیلم از صائب تبریزی است که می‌گوید: «مرد مصاف در همه جا یافت می‌شود/ در هیچ عرصه مردم تحمل ندیده‌ام». مضمون اصلی و کلیدی فیلم از نظر من تحمل است. در حقیقت تحلیل این اثر از جامعه، نبود تحمل است. با وجود درک این مساله یک ای کاش برایم باقی مانده است، اینکه کاراکتر اصلی بیش از اندازه کاریکاتوری ترسیم شده است و از دنیایی که می‌تواند مخاطب را با خود همدل کند، فاصله می‌گیرد.
تبریزی کارگردان «گیج‌گاه» یادآور شد: من معتقدم تلخ‌ترین اتفاقی که در زندگی رخ می‌دهد، باز هم شیرینی دارد که می‌خواهد آستانه تحمل را بالا ببرد‌. من از سن کم یاد گرفتم که فیلم باید شبیه کاراکتر خود آدم باشد. شاید بهتر است بگویم جنس کاریکاتوری شخصیت فیلم، سلیقه من و از فیلم‌های ‌کوتاهم همراهم بوده است.
صابری خاطرنشان کرد: «گیج‌گاه» فیلم پرزحمتی است که در چرخه اکران سینمای ایران قربانی شده؛ فیلمی که فضای نوستالژیک دهه ۷۰ و نگاه متفاوت فیلمساز بر آن سیطره دارد و از ستاره‌هایی همچون جمشید‌ هاشم‌پور و حامد بهداد بهره‌ برده است. سهم این اثر از سینمای اصلی به ویژه پردیس‌ها نباید تک‌سانس باشد.
تبریزی در پایان این میز گفت: سینمای ایران یعنی وحدت؛ از مسئولان تلویزیون خواهش می‌کنم که اجازه دهند تبلیغات فیلم‌های ایرانی در تلویزیون انجام شود.
در میز نقد سینمای جهان برنامه «نقد سینما»، آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان به گفتگو درباره فیلم سینمایی «دختر آرام» پرداختند.
 آرش خوشخو ابتدا بیان کرد: این فیلم یک زبان سینمایی ساده برای نمایش محبت و مهربانی پیدا کرده است. در فیلم، مفهوم خانه و خانواده و پدر دیده می‌شود. وقتی دختر وارد خانه می‌شود، حافظه ما به سمت سینمای وحشت می‌رود؛ اما خوشبختانه فیلم راه متفاوت را پیش می‌گیرد و از جایی متوجه می‌شویم که قصه کاملا متفاوت است.
 در ادامه محمدرضا مقدسیان مطرح کرد: موقعیتی که دختربچه و زن و مرد مسن در آن قرار دارند، وحشتناک است. وحشت به عنوان یک ترس درونی نه به واسطه یک عامل بیرونی. ما دو خط در داستان می‌بینیم که بسیار مهم است‌. دختر بچه در فضایی به سر می‌برد که بودنش زیر سوال است. از طرف دیگر فقدان هویت و پسر بچه‌ای که فوت کرده قرار است باعث رشد دختر و زن و مرد مسن شود. فیلم بدون دادن شعار و حرف اضافه در موقعیت ساده؛ نرم و لطیف احساس برقرار ارتباط را ترسیم می‌کند.
وی ادامه داد: «دختر آرام» یکی از ساده‌ترین و در عین حال دقیق‌ترین فیلم‌های سال سینما است. ساده بودن به معنای ضعف نیست بلکه به اعتماد به نفس سازندگان باز می‌گردد. این اثر جزو آن دسته از فیلم‌هایی‌ است که باید دید ولی مغفول واقع شده است.
 خوشخو یادآور شد: در سینمای دهه ۶۰ دویدن کودک یک المان پویایی بود و عنصر شخصیت دختر‌بچه فیلم «دختر آرام» دویدن است. متاسفانه ما آنقدر موقعیت مشابه دیده‌ایم که از چیزی متاثر نمی‌شویم؛ اما صحنه انتهایی «دختر آرام» قلب من را شکست و برای اولین بار بعد از سال‌ها شاید احساس کردم چه صحنه عجیبی است. در سینمای ما واقع‌گرایی زیاد شده است اما مهربانی را فراموش کردیم. آن چیزی که باید از فیلم یاد بگیریم این است که نباید تنها تباهی نشان دهیم بلکه با یک صحنه ساده می‌توان حال مخاطب را دگرگون کرد.
مقدسیان در پایان این میز خاطرنشان کرد: خلاق بودن و ایجاد ارتباط بین اثر هنری و مخاطب در عیت حال که دشوار نیست، بسیار دشوار است. اگر نویسنده توان حرکت در عمق را بلد باشد به ازای هر شخصی که وجود دارد، ما داستان بکر داریم. ما حرکت در عمق را یا بلد نیستیم  یا جرات و توانایی آن را نداریم و یا حتی برایمان اضطراب‌آفرین است. برای همین قالب داستان‌های دنیا و سینما ایران حرکت در سطح است. مزیتی که این فیلم دارد حرکت در عمق است. من دو بار فیلم را دیدم و شدیدا گریه کردم و خوشحالم همچنان احساساتم برانگیخته می‌شود‌.
در ادامه «نقد سینما»، میز گفتگوی ویژه با حضور کورش جاهد منتقد برپا شد. وی ابتدا درباره تعریف نوستالژی در سینما گفت: وقتی در زمان حال موقعیت شما خوب نباشد، به نوستالژی پناه می‌برید. سینما، انسان را موجودی تاریخ‌مند می‌داند. این یکی از ویژگی‌های دوران پست‌مدرن است؛ که معتقد است زمان حال اصالت ندارد. ما خیلی وابسته به گذشته هستیم و بسیاری از موارد از تاریخ می‌آید. این روزها بسیاری از افراد در کشورهای مختلف تلاش می‌کنند که این تصویر را نشان بدهند.
این منتقد ادامه داد: اعتیاد به گذشته و نگاه مدام به آن همیشه کارساز نیست و این مساله نگاه به آینده را تعویق می‌اندازد‌. دوستانی که می‌گویند سینمای کلاسیک و دهه ۶۰ بهتر است و ما هیچ زمان به آن در بهترین حالت هم نمی‌رسیم، افسانه پردازی‌های بی‌مورد نسبت به گذشته است.
جاهد یادآور شد: در سینما ایران نگاه به گذشته یا کمدی بوده و یا جدی و سیاسی. در حقیقت مساله طرح پرسش و بازخوانی نگاه‌های مختلف باید بدون توصیه باشد. به عنوان مثال فیلم «نهنگ عنبر» را که برای اولین بار دیدم هم حس نوستالژیک داشتم و هم اینکه چرا باید تنها با بار کمدی یادآوری گذشته اتفاق بیفتد.
وی خاطرنشان کرد: ما در آثار سینمایی انتظار داریم که تنها به المان‌های قدیمی توجه نشود و تنها به این مساله اکتفا نکنند تا به عمق مسایل برسیم. به نظر من نیاز به پژوهش بیشتری در مسایل جامعه‌شناسی و روانشناسی نسل‌ها داریم تا بتوانیم آن را به تصویر بکشیم.
مافی نیز در این میز اظهار کرد: من مخالف نوستالژی هستم. قطعا انسان بدون تاریخ نداریم، انسان‌ها در خلا زاده نمی‌شوند و وارث یک تاریخ و فرهنگ هستند اما نوستالژی جایی خطرناک می‌شود که گذشته‌دوستی باشد. یعنی به جای نگاه آینده، نگاه به گذشته دارد. در تفکر اجتماعی ایرانی‌ها یک گذشته‌دوستی وجود دارد. در حالی که جامعه پویا باید به سمت آینده برود. نگاه به گذشته ما را به تعویق می‌اندازد چراکه گویی دیگر جایی برای آرام شدن و آرام ماندن وجود ندارد و نوستالژیک یک مسکن موقتی است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: منظر من ضدتاریخ بودن نیست و معتقدم اگر جامعه‌ای خاطرات و تاریخش را از دست بدهد، دچار بی‌هویتی شده است. راهکار درخشان سینمای غرب ساختن آثاری همچون «اوپنهایمر» است که برای مخاطب امروز ساخته می‌شود. ما هم وقتی به گذشته می‌پردازیم باید به بازسازی گذشته با قرائت و فهم امروزی توجه داشته باشیم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    231/063/671/400
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    83/565/115/200
  • پول و پارتی
    75/236/463/500
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    16/316/080/500
  • یادگار جنوب
    12/104/059/550
  • ملاقات با جادوگر
    10/154/125/000
  • مفت بر
    9/605/872/500
  • ساعت 6صبح
    6/682/846/250
  • قلب رقه
    6/682/092/000
  • شهرگربه‌ها۲
    5/039/137/000
  • در آغوش درخت
    4/758/831/500
  • شه‌سوار
    2/867/932/500
  • روزی روزگاری آبادان
    2/689/395/000
  • آغوش باز
    691/497/500
  • کارزار
    189/070/000
  • سودابه
    128/322/500
  • لختگی
    25/100/000