به گزارش خبرنگار سینما صبا، در ابتدای بحث باید به ژانری که در اکران فیلم «یوفو» به آن الصاق شده، توجه کنیم. ژانری که اشتباه است. فیلم «یوفو» یک اثر علمی تخیلی نیست. تنها روایتی کودکانه و ملودرامیک از کودکی است که با توجه به مکانی که در آن زندگی میکند و پیشآمدهای سر راهش دست به واکنش میزند. مکان مذکور -حال و هوای آن- و جنس پیشآمدها میتواند مخاطب را به اشتباه بیندازد و ژانر علمی-تخیلی را بپذیرد.
فارغ از این مسائل فیلم «یوفو» قصه جستوجوی کودکی است که از قِبَل نگاه خود به جهان هدفی پیدا کرده و قصد دارد آن را عملی کند. نگاه کودک به ماه، هواپیما و دریافتی از آن مجله فضانوردی دارد، آنقدر عمیق و لذیذ است که مخاطب را در سودای تماشای نسخه بلند «یوفو» میاندازد. چرا که تمام موقعیتها و ایدههای به کار رفته در اثر قابلیت بسط و گسترش را دارند. با این وجود مدیوم فیلم کوتاه نیز قابلیت حفظ و ارائه نشانههای این اثر را داشته و مخاطب میتواند در لحظاتی به مراوده با آنها بپردازد. اگر بخواهیم به خوانش دقیقتری از روایت «یوفو» داشته باشیم به کودکی میرسیم که یک مجله فضانوردی را پیدا کرده و مجذوب تصاویر داخل آن میشود. او برای هرکدام از آن تصاویر در جهان پیرامون خود ما به ازایی پیدا میکند. او سعی دارد به راز هر عکسی که در آن مجله خارجی دیده پی ببرد. منطق کودکانه او به همراه لحن آهسته دوربین لحظات دلچسبی برای مخاطب رقم میزند. لحظاتی که ردپای آنها شبیه به ردپای نیل آرمسترانگ بر روی ماه به یادگار مانده و به راحتی از بین نمیروند.
«یوفو» به خوبی از نبض رویاهای یک کودک برای ارزش بخشیدن به نشانههایی که در زندگی حضور دارند -اما به آنها توجهی نمیشود- استفاده میکند. در واقع انگیزه ماتریالیستی این فیلم مخاطب را از هر آنچه در پیرامون خود میبیند آگاه میسازد. انگیزهای که از دریچه ذهن یک کودک منتقل، ارائه و به مخاطب میرسد.
محراب توکلی