به گزارش خبرنگار سینما صبا، میخالکوف کارگردان و بازیگر شهیر روسی که در سال ۱۹۹۵ برنده جایزه اسکار برای فیلم «آفتاب سوخته» شده است، در ابتدای صحبتهای خود در این نشست به تشریح نسبت میان خود و سینما پرداخت و گفت: برای من سینما به مثابه زندگی است. ساخت یک فیلم پروسهای است که باید آن را زندگی کنم و برایم مراحل پیش و پس از فیلمبرداری تفاوتی ندارد.
میخالکوف اضافه کرد: علاقه دارم عوالم در تمام مدت پروسه فیلمبرداری با من باشند و درگیر روزمرگیهای زندگی شخصی خود نشوند. تدوین مرحله مهمی است اما معنا جایی منتقل میشود که در برداشتی بلند بتوانی معنایی را منتقل کنی. مهم است که حس بازیگر و رابطه او را با سایرین را حفظ کنی چراکه اغلب با توجه به نقشی که دارند، درباره یکدیگر دچار حسادت میشوند. وی افزود: ساعتها بدون اینکه فیلمبرداری کنیم با بازیگران در لوکیشنهای مختلف تمرین میکنم. در زمان فیلمبرداری از آنها میخواهم راحت باشند و بازی نکنند. این روشی است که موجب اعتراض بازیگران میشود زیرا که به خواسته قلبی خود در ارائه نقش نرسیدهاند اما در واقع نتیجه همان شده که من میخواستم. در این شیوه، بازی بازیگران بسیار طبیعی جلوه میکند. زمانی ما نیاز داشتیم تا در هزینهها صرفه جویی کنیم. اما الان در سینمای دیجیتال هزینهها پایین آمده و امکانات بیشتر شده است. دیگر تنها پشت دوربین مینشینم و بازیگر را هدایت میکنم. تمرینهای اضافی باعث میشود ری اکشن بازیگر طبیعی نباشد. باید یک اتفاق غیر منتظره و بداهه را فیلم داری کرد.
میخالکوف ادامه داد: اتفاقی که درون کادر ثبت میشود تا حد بسیار زیادی بستگی به اتفاقات بیرون از کادر دارد. بازیگر تئاتر انرژی را از تماشاگر میگیرد اما بازیگر سینما انرژی را از گروه فیلمبرداری دریافت میکند. به همین دلیل اگر یک نفر موقع فیلمبرداری نگاهی به ساعتش بیاندازد، دیگر عضوی از گروه من نخواهد بود چون این اتفاق انرژی بازیگر را میگیرد. گروه پشت صحنه بخشی از تصویری است که در حال فیلمبرداری است. به همین دلیل گروه، خود به نوعی خالق یک اثر به حساب میآید. سعی میکنم زمانی که مدت فیلمبرداری طولانی است، زمانی بعد از فیلمبرداری را با اعضای گروه به تفریح بپردازم و فوتبال بازی کنم. چون تازه در آنجا حس اعضا را به خودم میفهمم و آن هارا از درون میشناسم. نگاه افراد در این حرفه با یکدیگر بسیار متفاوت است. برای برخی سینما تنها شغل است و برخی نگاهی هنرمندانه به آن دارند. از نظر من، فیلم یک موجود زنده است. وقتی به سینما به شکل موجود زنده و با حس محبت نگاه میکنیم، سینما هم پاسخی متقابل به تو میدهد و من به این موضوع باور دارم.
میخالکوف که خود در آثارش به عنوان بازیگر حضور دارد درباره هدایت دیگر بازیگران صحنه گفت: خیلی وقتها من به عنوان بازیگر، کارگردان و سناریست در فیلمهایی حضور دارم. از همه مهمتر این است که بتوانی انرژی را تجمیع و مداربندی کنی و از منبع آن مطلع باشی. میخاییل چخوف، نویسنده مطرح روسی فرمولی را با عنوان «ژست روانشناسی» ارائه داده است. در این فرمول، انرژی را میتوان از هر چیزی دریافت کرد، حتی از متن، حتی از یک اکت ساده بدنی. یک ژست بدنی را میتوان به شکلهای مختلف انجام داد، اما چگونگی انجام آن است که اهمیت دارد. هر کس با توجه به روانشناسی خاص خود، ژستی را اعمال میکند. در آکادمی من، بخش تئوری بر اساس استانیسلاوسکی و چخوف است.
او درباره ارتباطش با دیگر عوامل گفت: فیلمبردار کسی است که باید بین کارگردان و او ارتباط دو طرفه و متقابلی وجود داشته باشد. سی سال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بازخورد نسبت به فیلم و فیلمسازی روسیه نوعی سبک سیاسی به خود گرفت. عقیده دارم نشان دادن حقیقت تلخ مهمتر از چیزی است که به آن عشق میورزیم. اگر سختترین اتفاقها را از روی عشق به کشور نمایش دهیم، باز هم نوعی دروغ محسوب میشود.
نیکیتا میخالکوف در بخش پایانی صحبتهای خود درباره سینمای ایران گفت: در سینمای ایران، بهترین کادرها فیلمبرداری میشود و عشق به صحنه و مسائل واقعی در سینمای ایران موج میزند. این نوع از سینما شبیه به آن چیزی است است که هم اکنون در روسیه اتفاق میافتد. اگر افرادی چون گرمان نبودند، من شاهد عشق در چنین فیلمهایی نبودم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است