«میز نقد سینمای جهانِ» برنامه «نقد سینما» در چهل و دومین قسمت که شب گذشته 26 آبان ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت، به فیلم سینمایی «آناتومی سقوط» اختصاص داشت و مهمانان این بخش آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان بودند.
به گزارش صبا، آرش خوشخو در ابتدای برنامه گفت: ما با یک پارادوکس جالب روبهرو هستیم که برای مخاطب عام پُرکشش از آب درآمده و نخل طلا گرفته است. فرمولی که این فیلم به کار میبرد شبیه فرمول فیلمهای اصغر فرهادی است. کشمکش بین واقعیت و دروغ را در این اثر شاهد هستیم و همین باعث میشود با بیننده عامل ارتباط برقرار کند. همچنین بازیگر زن این فیلم بسیار خوب عمل کرده است؛ اما این اثر مطلوب من نیست و مشکلات بسیار دارد.
محمدرضا مقدسیان مطرح کرد: من اصلا فیلم را نمیپسندم و موافقم که از الگوی فرهادی استفاده شده است. به ویژه شباهت زیادی به فیلم «جدایی نادر از سیمین» دارد. ما در فیلم دادگاه، قضاوت و رابطهای داریم که باید شناسایی شود و شاهد تحول یک نیز کودک هستیم. همچنین فیلمهای زیادی مانند «آناتومی یک سقوط» را در سینما جهان داریم که موضوعشان با این فیلم یکی است.
وی ادامه داد: حال میخواهم بگویم که اصغر فرهادی به عنوان یک وزنه بینالمللی، میتواند برای فیلم یک پایان مناسب در نظر بگیرد؛ اگر چه عدهای به اشتباه آن را پایان باز میدانند در حالی که پایان مناسب واژه درستی است اما فرهادی میتواند برای فیلمهایش پایان قطعی ندهد و جالب اینجاست که مخاطب هم پایان نمیخواهد. مثلا در فیلم «جدایی نادر از سیمین» انقدر درگیر روابط میشویم که میگوییم اصل ماجرا اینجاست و به پایان اهمیت نمیدهیم.
این منتقد تاکید کرد: فیلم «آناتومی یک سقوط» چنین نیست چرا که کشش داستانی انقدر قوی نیست که پایان نداشته باشد. پایانبندی فیلم ناامیدکننده است و گویا فیلم قصد داشته است این اثر را به اصطلاح شیک تمام کند اما شیک نیست و این نشان از بدنه تکراری فیلم است.
مقدسیان تاکید کرد: جذابترین بخش ماجرا شخصیت پسربچه است که به شکل نمادین کمبینا و مانند مخاطبی است که کم میداند. نخ تسبیح پسربچهای است که از معصومیت دور میشود و دادگاه او را از اخلاق دور میکند.
خوشخو در ادامه خاطرنشان کرد: مشکل من با فیلم، قتل انجام شده است. دادگاه بیشتر دادگاه طلاق است تا دادگاه قتل. این فیلم مانند فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی فرمی تصنعی دارد و غیرقابل باور است. فیلم فرصتی برای پُرگویی آدمها درباره مرد و زن و رابطه است و در نهایت میخواهد مدنیت غرب را ترویج دهد.
مقدسیان نیز عنوان کرد: فیلم در تلاش است زمینهای فراهم کند تا در نهایت به مفهوم قضاوت برسیم. اگر نویسنده فیلم اصیل بود این مسایل را در خانه بررسی میکرد نه در دادگاه. اینجاست که درام شکل نمیگیرد. فیلمساز جرئت ورود به درون شخصیت را ندارد؛ برای همین از بیرون شخصیت آنها را بررسی میکند. فیلم در تلاش است حقوق برابر را نشان دهد اما به شکل مشخص سوگیری دارد و به زن بیشتر توجه میکند که همین موضوع باعث شده است در جشنواره کن از فیلم استقبال شود. در نتیجه این شعارها شخصیت درجه یک پسربچه و سگش که میتواند گره گشای داستان باشند، به حاشیه کشیده میشوند.
امیررضا مافی اظهار کرد: شعارهای فیلم برای جهان غرب بسیار جذاب است. اما ما اهالی سینما این الگو شعاری را نمیپسندیم چرا که برای ما بیگانه است. همچنین با توجه به مسایلی که در فلسطین در حال رخ دادن است، ما میدانیم که این شعارها برای دهان غرب بزرگ است. ما از جریان اصلی بمباران رسانهای آنها فاصله داریم و فیلم برایمان ملالآور میشود. برای ما که عاشق سینما هستیم، سینما نمیسازد. گویی که یک بیانیه خوش آب و رنگ است که ریتم خوبی هم دارد.
آرش خوشخو در پایان این میز مطرح کرد: اخیرا درباره مساله غزه، «سوزان ساراندون» که یکی از مشهورترین زنان بازیگران هالیوود اعلام کرد که اگر شما میخواهید از فلسطین صحبت کنید، حداقل دربارهاش فیلم ببینید. او چهار فیلم به مخاطبان آمریکا معرفی کرد که یکی از فیلمها «فرحه» بود. این بسیار نکته حائز اهمیتی است چرا که ما انتظار نداریم یک بازیگر هالیوودی در چنین مفهومی انقدر دقیق عمل کند.
There are no comments yet