به گزارش خبرنگار سینما صبا، جشنواره سینما حقیقت فرصت خوبی را برای علاقمندان سینما فراهم میکند تا به مهمترین شاکلهٔ این هنر یعنی «مستند» توجه کنند. مستند اولین خاستگاه سینماست. آنچه به عنوان اولین اثر توسط برادران لومیر ضبط شده را در مدیوم مستند تعریف کردهاند. گرچه در آن زمان نامش مستند نبود. بلکه تراولوگ بود و نام مستند توسط جان گریرسون ابدا و استفاده شد.
مستندها در ابتدا مسیری در دل تبلیغات پیدا کردند. در ادامه تلفیقشان با سورئالیسم و چند حزب سیاسی، هنر (آرت) را در آنها شکوفا کرد. از تمام این فکتها که بگذریم به گفته ژیگاورتوف میرسیم. کسی که مبدع سینما-چشم بود. او هر فیلمساز را روای خواند و هر فیلم سینمایی را منظرگاهی بدیع خواند. منظرگاهی که تنها یک آرتیست -یک کارگردان- تواناییِ ترسیم آن را دارد.
فیلم «قویدل» روایتی تلخ و گزنده از پرونده بیماران هموفیلی که علیه وزارت بهداشت دعوایی مطرح کرده بودند را نمایش میدهد. قصه از زندگیِ علی قویدل آغاز میشود. ماجرای کار و ازدواج او به شکلی دراماتیک به نمایش در میآید. چگونگیِ این ماجرا مخاطب را به یاد فیلم معروف «آملی» ساخته ژان پیر ژونه میاندازد. شیوهٔ پیریزی و بسط موقعیتها و استفاده از جزئیات کاملا برآمده از فیلم مذکور است. از آن دسته گل افتاده در جوی آب تا نشستنِ علی قویدل سرکلاس همراه با بچهها، جملگی فضایی فانتزیک و یا حتی کمیک خلق میکنند.
ارتباط مستند «قویدل» با فیلم ژونه در این مرحله ختم نشده و پیوندی دیگر در ساحت درونمایه میان این دو وجود دارد. در هر دو اثر فرمی فانتزیک برای نمایش قصه دیده میشود. قصهای که تلخ است. قصهای که وقتی شنیده میشود، شنونده به زیر آوری از غم، اندوه و خشم میرود. البته ایده اولیه «قویدل» از «آملی» بسیار تلختر است.
ایدهای که بر ماجرای مرگ بیماران ایدز و هموفیل در دهه هفتاد معطوف است. این ایده به وسیله آرشیوی که کارگردان در اختیار دارد و نمایشی که او از گفتههای قویدل ترسیم میکند به سینما بدل میشود. صحبت است سینما شد. استفاده درست کارگردان از جادوی سینما و بسط آن به ادعای مردم علیه وزارت بهداشت و دادگاههای آن مهمترین نقطه قوت فیلم است. نقطه ثقل درام اساسا در همین مرحله متبلور میشود. به بیانی دیگر فیلم از ستایش سینما به سبک تورناتوره -در فیلم «سینما پارادیزو»- آغاز و از دادگاهی شبیه به «میراث باد» عبور و مجددا به سینما میرسد. همین مسیر نشاندهنده انسجامِ «قویدل» است.
در نهایت تنها خردهای که میتوان از فیلم گرفت حضور بیش از اندازهٔ شخصیت قویدل است. در موقعیتهایی از فیلم اگر دوربین بدون دخالت قویدل کار خود را میکرد، تجربهای بس کاملتر برای مخاطب رقم میخورد. به عنوان مثال اگر قویدل هنگام ورود به قوه قضاییه حرفی نمیزد و دوربین همان نقطه میایستاد. اتمسفر و موقعیت به درستی و بهتر جا میافتاد...
در پایان میتوان مستند نمایشیِ «قویدل» را از آثار مهم در هفدهمین جشنواره سینما حقیقت تلقی کرد.
محراب توکلی
There are no comments yet