واکنش‌ها به مرگ طهماسب ناشی از حسادت است | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۸
بهروز افخمی در برنامه «نقد سینما» عنوان کرد:

واکنش‌ها به مرگ طهماسب ناشی از حسادت است

بهروز افخمی درباره حواشی و واکنش‌ها به درگذشت زنده‌یاد ناصر طهماسب، بیان کرد: بازیگری که این حرف‌ها را می‌زند، حسود و نگران فراموش شدن خود است. در همه جای دنیا این حسادت نسبت به موفقیت وجود دارد، منتهی در ایران این مساله به شکل مبالغه‌آمیزی صورت سیاسی پیدا کرده است؛ یعنی حسادت خود را تحت پوشش موضع سیاسی پنهان می‌کند. کسی که درباره طهماسب این حرف را زده است، می‌داند که طهماسب ماندگار است اما او نیست.

به گزارش صبا، چهل و هشتمین قسمت از برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۸ دی ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.

امیررضا مافی در ابتدا عنوان کرد: در هفته‌ای که گذشت، هنگام برگزاری اختتامیه جشنواره حقیقت، زمانی که محمدرضا شهیدی‌فر می‌خواست بهترین گوینده متن مستندها را اعلام کند، خبر تلخ درگذشت ناصر طهماسب را بیان کرد؛ کسی که صدای جادو‌یی‌اش ۶۰ سال در خانه‌های ما با فیلم‌ها آمده و نقش‌های ماندگاری را در سینمای ایران گفته بود و کمتر کسی می‌تواند صدایش را فراموش کند. درگذشت ایشان را تسلیت می‌گوییم و به همین مناسبت در میز نخست درباره این دوبلور فقید صحبت می‌کنیم.

بخش اول برنامه «نقد سینما»، به میز گفتگوی ویژه با موضوع بزرگداشت ناصر طهماسب، دوبلور فقید، و با حضور بهروز افخمی و محمدعلی دیباج برپا شد.

محمدعلی دیباج، دوبلور مطرح کشور درباره آشنایی‌اش با ناصر طهماسب بیان کرد: آشنایی من در بدو ورود به دوبله با آقای طهماسب و اولین اثر مشترک ما  کنار هوشنگ کاظمی در یک سریال بود که نقش اول را آقای طهماسب در سال ۱۳۴۲ اجرا کرد. در حقیقت همکاری ما با مدیر دوبلاژی ایشان شروع شد و در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی باهم کار کردیم. صدای آقای طهماسب از روز اولی که گویندگی می‌کرد تا این اواخر فرقی نکرد. صدای طبیعی‌اش همین بود و او تیپ‌سازی نمی‌کرد.

مافی مطرح کرد: طهماسب صدای بسیار خاصی داشت که شبیه‌ش را کسی نتواست تقلید کند و جنس صدایش تربیت شده بود.

بهروز افخمی در ادامه عنوان کرد: اولین کار من با آقای طهماسب فیلم «روز فرشته» بود؛ که ایشان مدیریت دوبلاژش را برعهده داشت. من از او بسیار آموختم؛ به ویژه در زمینه انتخاب دوبلور برای نقش‌های مختلف تا جزئیاتی که با وسواس دنبال می‌کرد. طهماسب سعی می‌کرد کیفیتی را که در فیلم درنیامده است، با دوبله درست کند.

وی یادآور شد: من فکر می‌کنم در بسیاری از موارد دوبله کردن بهتر از صدای بازیگر است. در دوره‌ای این بخش‌نامه شده و دستوری بود که حتما از صدای بازیگر استفاده شود و حتی صدابرداری مستقیم سرصحنه باشد. من تا جایی که توانستم در برابر این مقاومت کردم، به طوری که ما در کل سریال «کوچک جنگلی» از دوبله استفاده کردیم. فیلم‌هایی که با ناصر طهماسب دوبله کرده بودیم بهتر از فیلم‌هایی بود که واقعا ساخته بودیم.

دیباج با اشاره به اینکه یکی از صفت‌های شاخص آقای طهماسب مهربانی و خوش‌خلقی بود، گفت: من خون‌سردی فوق‌العاده ایشان را بسیار دوست داشتم. زمانی که مشکلی پیش می‌آمد، با نهایت خو‌ن سردی برخورد می‌کردند و تسلط‌شان به کار بی‌نظیر بود.

وی درباره دوبله فیلم «محمد رسول الله» که یکی از دوبله‌های ماندگار تاریخ ایران است، بیان کرد: بزرگان دوبله به لحاظ اهمیت فیلم، در آن حضور داشتند. فیلم بسیار نازنین و حیف بود که صدای یک مبتدی به اثر خدشه وارد کند. صدا انقدر در آن فیلم اهمیت داشت که فریدون فرح‌اندوز را که در حال رفتن به آمریکا بود، برگرداندند که حتما نریشن با صدای ایشان باشد. مدیر دوبلاژ فیلم منوچهر اسماعیلی بود.

مافی ادامه داد: در فیلم‌های پیش از انقلاب احساس می‌شد که نقش دوبلور‌ها از نقش بازیگرها بیشتر بود. اگر این صداهای ماندگار روی بازیگرهای مشهور آن دوره نبود، بازی‌ها انقدر درخشان نمی‌شد.

افخمی درباره این موضوع عنوان کرد: یکی از شایعات سینما این است که سینما را هنر تصویر می‌دانند؛ در حالی که سینما هنر صدا و تصویر است و شاید صدا مهمتر از تصویر باشد. صداگذاری برای مخاطب هم پیچیده‌تر است و هم تحلیلی‌تر. من معمولا فیلم را بر اساس صدا ارزش‌گذاری می‌کنم و معتقدم بسیاری از بلاهایی که بر سر فیلم می‌آید، بر اساس صداگذاری است چرا که برای رسیدن فیلم به جشنواره، صداگذاری در زمان و دقت کمی انجام می‌گیرد.

در ادامه، دیباج گفت: اگر صدای بازیگر‌ان را روی نقششان می‌گذاشتند، اینگونه نمی‌درخشیدند. به عنوان مثال صدای مرحوم ناصر ملک‌مطیعی بسیار نازک است یا صدای مرحوم جلیلوند است که آقای فردین را در چشم مردم فردین کرد. کسانی که می‌گویند فیلم‌های فارسی دوبله نشود، استدلالشان این است که صدای هرکس بهترین صدایی است که می‌تواند داشته باشد. خداوند صدا را برای خود شخص گذاشته است نه نقش‌هایش.

وی ادامه داد: در سینمایی «اصحاب کهف» که مدیر دوبلاژش ناصر طهماسب بود، جهانبخش سلطانی سزار روم را با لهجه اصفهانی نمی‌توانست بازی کند، برای همین مرحوم بهرام زند به جای ایشان صحبت کرد. گاهی در دوبله فیلم‌های فارسی ما بدون ضبط صدا و فقط روی لب کار را انجام می‌دادیم. ما ادعایی روی فیلم فارسی نداریم بلکه دوبلور شدیم که فیلم خارجی را با حس و حال هنرپیشه به فارسی برگردانیم. ما دوبلورها بازیگران نشسته هستیم در حالی که بازیگران در نقششان آزاد هستند.

افخمی درباره حواشی و واکنش‌ها به درگذشت زنده‌یاد ناصر طهماسب، بیان کرد: بازیگری که این حرف‌ها را می‌زند، حسود و نگران فراموش شدن خود است. در همه جای دنیا این حسادت نسبت به موفقیت وجود دارد، منتهی در ایران این مساله به شکل مبالغه‌آمیزی صورت سیاسی پیدا کرده است؛ یعنی حسادت خود را تحت پوشش موضع سیاسی پنهان می‌کند. کسی که درباره طهماسب این حرف را زده است، می‌داند که طهماسب ماندگار است اما او نیست.

وی ادامه داد: او می‌داند که طهماسب تکثیر می‌شود، باقی می‌ماند و شنیده می‌شود اما او قبل از مرگ فراموش شده است. یعنی اگر این کارهای جنجالی را انجام ندهد و گدایی توجه نکند، همین الان فراموش شده است. آقای خامنه‌ای درباره ماجرای پاییز پارسال هم گفت سلبریتی‌ها را جدی نگیرید. به نظر من هم آن‌ها در حدی نیستند که نظر سیاسی داشته باشند.

در ادامه، دیباج خاطرنشان کرد: در جامعه افراد مختلف با طرز فکر و تحصیلات متفاوت وجود دارند. هر کدام به گونه‌ای صحبت می‌کنند اما نباید تحمیل اندیشه شود. آقای طهماسب کارش خواندن متن است و نباید کسی را بابت انتخابش محکوم کرد. کسی که از این موضوع انتقاد می‌کند، فکرش فرق می‌کند. در هیچ‌ جامعه‌ای افکار همسو نیستند.

وی ادامه داد: اخلاق ویژه طهماسب این بود که به نظر دیگران اهمیت نمی‌داد و در حرفه ما واقعا سلطان و بی‌جایگزین بود؛ نبود ایشان برای ما اسباب تاسف است. متاسفانه در مدت ۶_۷ ماه گذشته دوبله لطمه خورد چرا که ستو‌ن‌های آن را از دست داده‌ایم.

افخمی درباره آخرین وضعیت فیلم سینمایی «صبح اعدام» گفت: این اثر هم‌اکنون در حال صداگذاری است. من فیلم را سیاه‌وسفید ساخته‌ام‌ و همچنین برای فضای خفقانی آن پرده مربع را در نظر دارم.

دیباج در پایان درباره تفاوت بین‌نسلی درباره دوبله خاطرنشان کرد: علاقه‌مندان بسیاری به دوبله وجود دارد اما علاقه غیر از استعداد است. علاقه باید با استعداد همراه باشد ضمن اینکه جوانان باید صبر و حوصله داشته باشند تا موفق شوند. همان‌طور که مرحوم مانی می‌گفت: «در هنر، نقش کوچک وجود ندارد، هنرپیشه کوچک وجود دارد.»

بخش بعدی برنامه «نقد سینما»، به میز نقد سینمای ایران با موضوع فیلم «پالایشگاه» و با حضور مینو خانی (کارشناس سینما) و محمد صابری (روزنامه‌نگار سینمایی) اختصاص داشت.

ابتدا مینو خانی درباره این فیلم عنوان کرد: «پالایشگاه» در حالت کلی اثر خوبی است چراکه ما همواره در سینمای جنگ به رزمند‌گان پرداخته‌ایم اما به وجوه مختلف جنگ توجه نکردیم مهرداد خوشبخت در فیلم قبلی‌اش، «آبادان یازده ۶۰»، مسئولیت رادیو آبادان را به تصویر کشید و نقش رسانه را در جنگ نشان داد. در «پالایشگاه» چیزی تحت عنوان مهندسی جنگ را به تصویر کشیده‌ شده است که ما تا به حال چنین عنوانی نداشتیم، نمی‌دانستیم حرکتی به این عظیمی در آن زمان رخ داده و اتفاق بسیار مبارکی در بخش پالایشگاه ثبت شده است.

وی ادامه داد: ما در تیتراژ پایانی گفت‌وگوی مهندسان را می‌بینیم و واقعیت داستان را باور می‌کنیم. شاید خیلی این موضوع را درگیر با جنگ نبینیم اما لوکیشن‌ کار و اینکه رزمندگان حواس دشمن را پرت می‌کند، مرتبط به جنگ است. من فکر می‌کنم این اثر از اینکه توانسته است بُعد مهندسی جنگ را به تصویر بکشد، فیلم مهمی است‌.

سپس محمد صابری عنوان کرد: کارنامه مهرداد خوشبخت، سمفونی ای‌کاش‌ها است؛ ای کاش من از جنس حسرت و از دست رفتن ظرفیت است؛ ظرفیتی که می‌توانست متبلور شود. فیلم «آبادان یازده ۶۰»، روایت مستند و تبدیل به سینمایی ایده‌آل نشده است. درباره «پالایشگاه» هم مساله صادق و متاسفانه زاویه نگاه درست انتخاب نشده است.

خانی درباره لزوم ساخته شدن فیلم‌هایی درباره ناگفته‌های جنگ ۸ ساله افزود: من یک چشم‌اندازی برای چنین فیلم‌هایی می‌بینم‌؛ نسل جدیدی که چیز زیادی از جنگ نمی‌داند، با دیدن این فیلم چقدر اطلاعات به دست می‌آورد. این فیلم اطلاعات خوبی به مخاطب می‌دهد که باید در پازل سینمای جنگ ثبت شود. پشت این فیلم وزارت نفت بوده و نه تنها وزارت نفت، بلکه تمام سازمان‌ها و نهاد‌ها باید به گذشته برگردند و نقششان در زمان جنگ را در قالب روایت داستانی و مستند ثبت کنند. همان‌طور که زمان جنگ از همه نظر حامی بودند الان هم باید اینکار را بکنند.

صابری در پایان این میز خاطرنشان کرد: یکی از برگ‌برنده‌های فیلم «پالایشگاه» این است که در زمینه جلوه‌های ویژه، اتفاق بسیار ویژه‌ای رقم زده است و توانسته سیمرغ بلورین را هم کسب کند که تماشای آن روی پرده برای من حیرت‌انگیز بود. ناگفته نماند که کارگردان در زمان نمایش این اثر در جشنواره فجر فیلم خود را مزخرف توصیف کرد چرا که با عجله به جشنواره رسیده بود. من امیدوارم امسال آثار قربانی رسیدن به جشنواره نشوند. این یکی از افسوس‌های هر ساله جشنواره فجر است.

بخش پایانی برنامه، به میز نقد سینمای جهان با موضوع نقد فیلم «دنیا را پشت سر بگذار» و با حضور آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان از منتقدان سینما اختصاص داشت.

خوشخو ابتدا اظهار کرد: فیلم مشخصات عجیبی دارد؛ اینکه باراک اوباما و همسرش تهیه‌کننده اجرایی فیلم هستند. این اثر به پایان دنیا می‌پردازد و فرصت فوق‌العاده‌ای برای کارگردان است که از تعلیق و تکنیک‌های سینمایی استفاده کند. «دنیا را پشت سر بگذار» مرا یاد پرندگان هیچکاک انداخت. البته ما در این اثر هرچقدر جلو می‌رویم، تعاریف و توجیهات دم‌دستی می‌شود، در حالی که در پرندگان هیچکاک هرچه جلوتر رویم رمز و راز بیشتر می‌شد.

وی ادامه داد: هرچقدر فیلم به انتها نزدیک شد، اشتیاق من به تماشای آن کمتر شد اما باید بگویم که بازی بازیگران و فضاسازی فیلم فوق‌العاده بود. در کل فیلم متوسطی بود که من از دیدن آن احساس خوبی داشتم.

محمدرضا مقدسیان نیز مطرح کرد: مجموع ژانرهای سینمایی در طول تاریخ، به طور خاص ژانر وحشت، در خدمت وضعیت سیاسی _اجتماعی موجود بوده است. ما همواره باید از یک امری بترسیم و درباره‌اش فیلم می‌سازیم. اگر باید از یک چیزی بترسیم که بعدا یک سری از اقدامات معنا پیدا کند، از ژانر وحشت استفاده می‌کنیم. آن‌ها در این فیلم یک سری کشور را دشمن خود معرفی می‌کند و معتقدست که هر آن امکان دارد آمریکا را به واسطه حمله هکری و مشکلات داخلی‌اش از بین ببرند. آن‌ها یک دشمن خطرناک را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کنند که بتوانند حملات بعدی خود را توجیه کنند. یک نخ کلی در مجموع آثار نتفلکیس در چند سال اخیر مشاهده می‌شود؛ به ظاهر قصه‌ها متنوع است اما در همه آن‌ها پس از تماشای فیلم یک سرخوردگی به مخاطب دست می‌دهد.

وی ادامه داد: خروجی فیلم‌ها انسان را از روابط و ارزش‌های انسانی ناامید می‌کند. وقتی فیلم به شکل بیاینه است، مجبوریم چنین تحلیلی داشته باشیم. مجموع فیلم‌های امسال که کاندید اسکار شده‌اند، بیانیه هستند.

مافی در پایان خاطرنشان کرد: چند نکته درباره فیلم وجود دارد. اسم کشورهای مختلف در فیلم که به زبان عربی است، چیزی شبیه کودتاست. تابلو آبستره اتاق نشیمن در طول فیلم تغییر می‌کند، کاغذ دیواری پشت‌سر کاراکترهای اصلی، دریایی‌‌ست با موج آرام و هرچه می‌گذرد مواج می‌شود. این با سکانس آخر که یک نوجوان آینده را می‌سازد، هماهنگی دارد. فیلم کاملا برای رای‌گیری حزب دموکرات سال بعد ساخته شده است. فراموش نکنیم نتفلیکس طی این دو سه سال بیانیه صادر کرده چراکه دوپارگی ۵۰_۵۰ آمریکا برای سیاستمداران و جامعه نگران‌کننده است‌.

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰