به گزارش خبرنگار سینما صبا، چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با چهار فیلم کار خود را آغاز کرد. دومین فیلمی که در روز نخست به نمایش درآمد، «شکار حلزون» بود. این اثر به کارگردانی محسن جسور سعی دارد که چند موضوع اخلاقی را بیان کرده و از قبال آن پند و اندرزی به مخاطب بدهد. تلاشهایی که این فیلم برای جذب بیننده کرده در این نقطه به پایان نمیرسد. ترسیم فضایی دراماتیک و احساسی از دیگر اهداف فیلم به شمار میرود. در مجموع هدف غایی فیلم در ارتباط برقرار کردن با مخاطب و درگیر کردن او خلاصه میشود. اگر نگاهی اجمالی به اتمسفر فیلم و روایت آن بیندازیم. میتوانیم برای تمام تلاشها و برنامههایش ارزشگذاری کنیم. کار مخاطب در این ارزشگذاری بسی ساده است. تمام پلات، ایده اولیه و ناظر فیلم «شکار حلزون» به یک حباب بند است. حبابی که با کارگردانی ضعیف، بازیهای الکن -با فاکتور گرفتن زندهیاد حسام محمودی- و فیلمنامه بدقواره به راحتی میترکد. تمام مفروضاتی که فیلمساز و نویسنده در سر داشتهاند، در محاوره قشنگ بوده و هیچ نسبتی با تصویر و سینما ندارد. در بیانی دیگر نویسنده موقعیتی حساس از مواجهه شخصیت نیلو و دکتر (حسین پاکدل) در نظر داشته است. این موقعیت در ساحت تصویر به محاق ابدی رفته است. وقتی نیلو در فضایی اسلوموشن وارد خانه شده و دوربین به اینسرتی از تسبیح کات میخورد، فاتحه فیلم خوانده میشود. مخاطب از منطق روایی و بصری فیلم به بیرون پرتاب شده و هرچقدر که ماجرا ادامه پیدا میکند، بیننده متوجه میشود که اساسا منطقی در کار نیست. قصه تا جایی پیش میرود که لفظ منطق تبدیل به یک شوخی بزرگ میشود. چند موقعیتِ بیربط به مدد دیالوگ به یکدیگر دور و نزدیک شده و در این میان سینمای ملودرام به شکلی ناخواسته جای خود را با کمدی عوض میکند. به قول یکی از صاحبان باسابقه رسانه ژانر کمدی ناخواسته باید برای برخی فیلمها به کار بسته شود. فیلمهایی همچون «شکار حلزون». هنگامی که یک بحث مهم برای بازی با احساسات مخاطب مطرح میشود. مرز باریکی میان ژانر کمدی و ملودرام کشیده میشود. «شکار حلزون» با قرار دادن خود در این مرز ریسک بزرگی کرده است. ریسکی نافرجام و بیحساب!
در پایان اگر بخواهیم به یک نکته مثبت در این فیلم اشاره کنیم، تلاشهای زنده نام حسام محمودی به عنوان بازیگر شایسته است. بازیگری که خاک صحنه تئاتر را با جان و دل خورده بود. بازیگری که برای رسیدن به جایگاهی ارزنده از هیچ تلاشی دریغ نکرده بود. حال او رفته و اما ردپایش با جان و دندان سعی میکند، آبروی فیلم «شکار حلزون» را حفظ کند.
محراب توکلی
There are no comments yet