به گزارش خبرنگار سینما صبا، ژانر کمدی، از ساختارها و قواعد خاص خود در شخصیت پردازی و تعیین خط سیر روایی یک اثر بهره میبرد. در عین حال، سینمای اجتماعی نیز در طی سالها مولفههایی را به کار گرفته است که به تدریج، صورتی تثبیت شده یافتهاند.
هنگامی که یک اثر، به دنبال تلفیق گونه کمدی در بستری اجتماعی باشد، برای حصول توفیق، باید ظرافتهایی پیچیده را دنبال کرده و جزئیات مختلفی را به کار بگیرد، چراکه نمونههای موفق داخلی و خارجی در این زمینه وجود دارند و هر فیلم در ذهن تماشاگران و خصوصا سینهفیلها، ناخودآگاه با این آثار مقایسه میشود. «دو روز دیرتر» جدیدترین ساخته اصغر نعیمی، بهترین فیلم در کارنامه اوست، اما همچنان میتوان نقدهایی جدی به آن وارد کرد که عمده آنها به فیلمنامه این اثر بازمیگردد.
ایده اولیه «دو روز دیرتر» را رضا مقصودی نوشته است و آشکارا شباهتهایی مضمونی با نخستین ساخته او «خجالت نکش» دارد. در این فیلم ایدههای روایی فراوانی به شکلی کولاژ گونه و بدون آنکه صورتی قوام یافته پیدا کنند، در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. از نقدهای سیاسی و اجتماعی گرفته تا شوخیهای دم دستی با مسائلی همچون سحر و جادو، مصائب مهاجرت و مشکلات اقتصادی جوانان. نعیمی تلاش کرده تا فیلمی مفرح و سرگرم کننده بسازد اما برای دستیابی به نتیجهای درخور در این امر، نیاز به فاصله گرفتن از کلیشههای تثبیت شده وجود دارد. فیلم در شکل دهی به روایت و پرداخت شخصیتها، رویکردی سطحی را در پیش گرفته است و منطقی در شیوه اعمال و رفتار شخصیتها و همچنین انگیزه آنها از رفتارشان به چشم نمیخورد. طبق گفته عوامل «دو روز دیرتر»، این فیلم با توجه به سیاستهای تشویقی در زمینه فرزندآوری ساخته شده است، اما در کلیات و زیرمتن چنین مفهومی را بازتاب نمیدهد و بیانی الکن دارد. همچنین بازیگران این فیلم، در ظاهر متناسب با شخصیتهای فیلمنامه انتخاب شدهاند و هر یک پیش از این توانمندیهای خود را در آثار گوناگونی به اثبات رساندهاند، اما فیلمساز موفق نشده تا آنها را از قالبهای همیشگی دور کرده تا ارائهای متفاوت از خود بروز دهند.
برای مثال شیوه نقش آفرینی فرهاد آییش، عینا از نقشهای پیشین او خصوصا فیلم «پوپک و مش ماشاالله» و مجموعه «شمس العماره» سامان مقدم وام گرفته شده و حتی روتوشهای جزیی بر روی او صورت نگرفته است. همچنین دامادهای این خانواده با بازی جواد یحیوی و سیاوش چراغی پور با توجه به نفشی که در پیشبرد درام دارند، میتوانستند پرداختی پرجزئیات داشته باشند اما حتی شمایل کاملی از تیپ را نیز بازتاب نمیدهند و همه این موارد باعث شده تا درنهایت ساخته تازه نعیمی، کیفیتی زیر حد متوسط داشته باشد.
بزرگترین ایرادی که به فیلمهای مضمون محور سینمای ایران وارد است، باقی ماندن همه مشخصههای سینمای در سطح و ظاهر است، به گونهای که گویا سازندگان اثر، تنها برای رفع تکلیف و نفع مالی به دنبال انجام مسئولیتهای خود هستند. به علاوه چنین آثاری در روند شکل دهی و پرداخت روایی عموما از مسائل و مشخصههای کلی را خود را آغاز کرده و تلاش میکنند تا به جزئیات دست یابد و گاهی، پی ریزی بنیان اشتباه مانع دستیابی سازندگان به هدفهای تعیین شده میشوند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است