شما در فیلم تازه خود به سراغ قصهای از تاریخ معاصر رفتید. با توجه به اینکه مدتی بود در سینما فعالیتی نداشتید، چرا این قصه را انتخاب کردید؟
تظاهرات پاییز سال گذشته من را نگران کرد. به این موضوع فکر میکردم جوانانی که هر کدام میتوانند افرادی همچون «طیب حاج رضایی» و «اسماعیل رضایی» باشند، گویی واقعیت موجود را به صورت وارونه درک کرده و در حال جنگیدن با برادران خود هستند. من ۴ فرزند دارم و همین مسئله، نگرانی من را دوچندان کرد. فکر کردم نشان دادن دو مرد که به درستی تربیت شدهاند میتواند آموزنده باشد.
در ساخت این فیلم تا چه اندازه منابع متفاوتی در اختیار داشتید و آیا قرائت شخصی خود را ارائه کردید یا به تاریخ وفادار بودید؟
این فیلم بر اساس گزارش روزنامه کیهان در روز ۱۱ آبان سال ۱۳۴۲ ساخته شده است که در آن، به اعدام این دو فرد میپرداخت. گزارشی مفصل که دارای جزئیات فراوانی بود و «صبح اعدام» برگرفته از همان نوشته است و به همین دلیل دارای منبعی برای اقتباس است. همچنین کتاب «طیب در گذر لوطیها» و برخی کتابهای دیگر نیز در رابطه با این شخصیت وجود دارد که همه آنها را مطالعه کردم. در مسیر پژوهش با افراد مختلفی در رابطه با موضوع این اثر صحبت کردم که با فضای موجود در مقطع آشنا بودند.
بازیگران فیلم چندان شناخته شده نیستند و عموما سابقه تئاتری دارند. چر این رویکرد را در پیش گرفتید؟
استفاده از بازیگران مشهور باعث خدشه دار شدن تصویر طیب و حاج اسماعیل میشود. باید این دو شخصیت توسط بازیگران ناشناس اجرا شود. افراد شناخته شده ذهنیت تماشاگر را به سمت و سوی نقشهای پیشین خود هدایت میکنند و این مسئله باعث آسیب دیدن یک فیلم تاریخی میشود.
در «صبح اعدام» ترانه و موسیقی نقش پررنگی دارد که در ساختههای پیشین شما نشانهای از آن وجود نداشت.
اصولا فرم «صبح اعدام» شبیه فیلمهای قدیمی ایرانی است و سیاه و سفید بودن، قاب مربعی، و استفاده از تصنیف و موسیقی از جمله مواردی است که ما را به یاد سینمای دهه چهل و اوایل دهه پنجاه میاندازد و موارد اینچنینی با فضای فیلم و تاریخی که قصه در آن روایت میشود هخوانی کامل داشت. همچنین ترانههایی که استفاده کردیم با موجودیت این فیلم دارای مشابهتهایی بود.
چرا فرم و ساختار کلاسیک را برای این اثر در نظر گرفتید؟با توجه به اینکه شیوه داکیودرام مورد علاقه شماست و بارها به این موضوع اشاره کردهاید.
این فیلم به لحاظ قصه و فضای خود، ارتباطی با آن سبک ندارد. در آن شیوه، فیلمبرداری دوربینهای خبری سبک به صورت سینمایی شبیه سازی میشود و عموما مربوط به قصههایی خاص در زمان جنگ هستند. قصه «صبح اعدام» مربوط به شصت سال گذشته است و اتفاقا در آن زمان، دوربینها سنگین و روی سه پایه بودند و جنگی هم در جریان نبود، بنابراین دلیلی نداشت که دوربین روی دست باشد و اگر این شیوه را در پیش میگرفتیم، فیلم شباهتی با داکیودرام پیدا نمیکرد در حالی که اکنون دارای این ویژگی است.
شما در دهههای مختلف آثار پرمخاطبی همچون «عروس» و «سن پترزبورگ» و… کارنامه داشتید. اما حین نمایش «صبح اعدام» در جشنواره، عدهای سالن را ترک کردند. تا چه اندازه واکنش منتقدین و مخاطبان برای شما دارای اهمیت است؟
واکنش تماشاگران واقعی و عادی برای من دارای اهمیت بسیاری دارد. اما در نهایت یک کارگردان، اثرش را برای خود میسازد. به این معنا که فیلمی را کارگردانی میکند که از نظر او، خطایی در آن وجود ندارد. من برخی از فیلمهایم را زمانی که دوباره نگاه میکنم، این احساس را از آنها دریافت میکنم که برخی از سکانسها درست در نیامده و روان نیست. اکنون فیلم میسازم برای اینکه مثلا بعد از پنج سال هم دوباره بتوانم آن را تماشا کنم و «صبح اعدام» برایم اینگونه است. خوشحال میشوم که فیلمهای من مورد استقبال تماشاگرهای واقعی سینما قرار بگیرد. اما برای حرف منتقدین، کمترین اهمیتی قائل نیستم.
در فصل جدید برنامه سینمایی «هفت» چه اهدافی را دنبال میکنید؟
سه شب است که این برنامه در حال پخش است و بعد از جشنواره نیز به صورت هفتگی ادامه خواهد داشت. پس از اتمام ماه رمضان نیز در دکوری جدید این برنامه را دنبال میکنیم. «هفت» همچون گذشته خبرساز است و خوشبختانه دیده میشود.
*محمدعرفان صدیقیان
There are no comments yet