لیلای «دست ناپیدا» امید را به من اضافه کرد | پایگاه خبری صبا
امروز ۶ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۱۳
معصومه بافنده بازیگر «دست ناپیدا» در گفت‌وگو با صبا:

لیلای «دست ناپیدا» امید را به من اضافه کرد

معصومه بافنده بازیگر «دست ناپیدا» گفت: من آن تحولی را که در آشنا شدن با شهدا و یادواره‌های شهدا داشتم را در «دست ناپیدا» زندگی کردم. یعنی آن تحولی را که می‌بینیم لیلا در فیلم دچارش می‌شود، من کمی قبل‌تر تجربه کرده بودم. در اصل باید بگویم که تجربه خودم را در اینجا زندگی کردم. ولی باز هم چیزی‌که اینجا به وجود داشت، امید بود و می‌شود گفت که لیلای «دست ناپیدا»، امید را به من اضافه کرد.

از «دست ناپیدا»، نقشی که در آن داشتید و دلیل پذیرفتن این همکاری برایمان بگویید؟

«دست ناپیدا» قصه یک خانم خبرنگار است که در ابتدا با انگیزه دیگری وارد صحنه جنگ می‌شود، اما در طول مسیر وقتی در دل جنگ قرار می‌گیرد و با آن فضا آشنا می‌شود، انگیزه قبلی‌اش تغییر می‌کند و ما با یک تحولی مواجه می‌شویم. بعد از پیشنهاد این نقش و خواندن فیلمنامه، هم قصه را دوست داشتم و هم نقش لیلا را، به دلیل این‌که سال‌های سال بود هر بار با تماشای فیلم‌های دفاع مقدس با خودم می‌گفتم که چرا در هیچ‌کدام این فیلم‌ها از زن‌ها حرفی زده نمی‌شود؟ زن‌ها در دوران جنگ کجا بودند؟ یعنی آن پشت‌صحنه جنگ زنی حضور نداشته؟ و وقتی دیدم که این فیلم دقیقاً همان چیزی است که خودم دلم می‌خواست، «زنان پشت‌صحنه جنگ» قاعدتاً به دلم نشست و این پیشنهاد را قبول کردم.

 

آیا ذهنیتی هم در مورد این شخصیت‌ها داشتید؟ یا با چنین افرادی برخورد داشتید؟

نه تجربه‌ای به این صورت نداشتم ولی شاید بگذاریم به‌عنوان فمینیست بودن، به این که چرا وقتی فیلمی از دفاع مقدس ساخته می‌شود، زن‌ها حضور خیلی کم‌رنگی دارند؟ و این‌که چند سالی است که من به واسطه یکی از دوستانم به نام ابوالفضل همراه، با حوزه دفاع مقدس و شهدا بیشتر آشنا شدم و به واسطه این‎که یادواره شهدا انجام می‌دادیم و کارهای صحنه‌ای مرتبط اجرا می‌کردیم. در واقع تجربه آشنا شدنم با این مقوله، از این طریق بود.

 

در «دست ناپیدا» به جز شما و فکر می‌کنم یک خانم دیگر، بقیه نابازیگرند. باتوجه به این‌که تعدادشان هم کم نیست، این همراه شدن، برای شما سخت نبود؟ منظورم به هیچ‌وجه از نگاه بالا به پایین نیست. از این لحاظ که بالاخره یک‌جاهایی یک تکنیک‌هایی نیاز می‌شده که آن‌ها بلد نیستند و طبیعی است که ایفای نقش برای‌شان به راحتی یک بازیگر نیست. بازیگری که در این موقعیت قرار دارد، ممکن است گاهی اذیت شود. این برای شما پیش نیامد؟

صادقانه بخواهم بگویم خب بله. به قول شما نه این‌که از موضع بالا؛ من بالای بیست سال است که در حرفه بازیگری فعالیت می‌کنم، همچنان خودم شاگردم و هیچ ادعایی ندارم ولی خب بله وقتی قرار باشد کسی که کنارت قرار می‌گیرد بازیگر باشد یا از تو بهتر باشد، قطعا خیلی به تو کمک می‌کند، خیلی باعث می‌شود که تو هم بهتر از آن چیزی‌که هستی باشی. ولی خب ما داشتیم سر صحنه، زمان‌هایی هم بود که خود خانم شاه‌حسینی خیلی به زحمت می‌افتاد تا بخواهد از آن بازیگر مقابل بازی بگیرد. قاعدتا نه فقط برای من، برای همه سخت می‌شده است.

 

«دست ناپیدا» چه چیزی به معصومه بافنده اضافه کرد؟

من آن تحولی را که در آشنا شدن با شهدا و یادواره‌های شهدا داشتم را در «دست ناپیدا» زندگی کردم. یعنی آن تحولی را که می‌بینیم لیلا در فیلم دچارش می‌شود، من کمی قبل‌تر تجربه کرده بودم. در اصل باید بگویم که تجربه خودم را در اینجا زندگی کردم. ولی باز هم چیزی‌که اینجا به وجود داشت، امید بود و می‌شود گفت که لیلای «دست ناپیدا»، امید را به من اضافه کرد.

 

 امیدی هم به بازخورد مثبت در جشنواره دارید؟ چه برای لیلا چه «دست ناپیدا»؟

قاعدتاً به‌خاطر تک بودن موضوع و داستان فیلمنامه، باید برای مخاطب جذاب باشد و بازخورد خوبی داشته باشد، نسبت به این‌که فیلم متفاوتی است. بقیه‌اش را دیگر نمی‎دانم! باید ببینم چه پیش می‌آید.

 

 امیدوام که اتفاق‌های خوبی پیش رویتان باشد. واقعا بعضی از فیلمهای دفاع مقدس جذاباند و به دل مینشینند.

بله فیلم‌های زیادی بوده؛ من اولین فیلمی که در سینما دیدم، «کانی مانگا» بود. یک فیلم جنگی که فرامرز قریبیان بازی می‌کرد. با این‌که زمان تماشای آن بچه بودم، خیلی برایم جذاب بود و همچنان آن فیلم به‌طور کامل در خاطرم هست. فیلم دفاع مقدسی خوب و جذاب خیلی زیاد داریم ولی خب در بینشان فیلم‌هایی هم هستند که کم‌تر دوست داشته باشیم و امیدوارم «دست ناپیدا» جزو آن فیلم‌هایی باشد که همه دوست داشته باشند.

 

برای شما حضور در جشنواره فیلم فجر چقدر اهمیت دارد؟

برایم اهمیت دارد نمی‌توانم بگویم مهم نیست. وقتی که تو کاری را انجام می‌دهی بازخورد مثبتش می‌تواند برایت خیلی تاثیرگذار باشد. من روان‌شناس هم هستم و در کلینیکم دارم کار می‌کنم. وقتی قرار باشد که بدانم کاری را برای مراجعم درست انجام داده‌ام و از اتاق من رفته بیرون، آن احساس رضایت‌خاطر و این‌که توانستم و کارم درست بود و بازخوردی که از آن آدم می‌گیرم. مثلاً  خیلی از مراجع‌ها بوده‌اند که فراموش نکرده‌اند و حتی چندسال بعد هم تماس یا پیامی بابت تشکر از طرفشان بوده است. خب این نقطه‌قوت کار من می‌شود. الان در زمینه بازیگری و این‌که بازخورد جشنواره برای من چه خواهد داشت هم، همین است. وقتی من بازخورد مثبت بگیرم همان آرامش‌خاطر به من داده می‌شود. به هرحال هرچقدر من بخواهم بگویم که نه یک آدم خودساخته نیاز به تایید ندارد، باز هم این حقیقت را نمی‌توان کتمان کرد که ما کار می‌کنیم برای این‌که دیده شویم. ذات هنر همین است. من نمی‌توانم هنر را تنهایی و تک‌نفره بدانم و فقط برای خودم کار کنم. من دارم کار می‌کنم برای این‌که بقیه ببینند و دوست داشته باشند، حالا این‌گونه است که یا داریم با هنرمان چیزی را آموزش می‌دهیم، یا چیزی را قرار است با هنرمان بیان کنیم، حرفی را بزنیم. به هرحال یک هدفی پشتش هست و این هدف با بازخورد مثبت به من داده می‌شود.

نشر اول: روزنامه صبا

*بهناز وفایی وحدت

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰