«مجنون» ساخته مهدی شامحمدی در شب پنجم جشنواره فیلم فجر در برج میلاد اکران شد. فیلم داستان آزادسازی جزیره مجنون و رشادتهای نیروهای ایرانی به فرماندهی شهید مهدی زینالدین است. این فیلم داستانی غرور آفرین از جبهههای جنگ را به نمایش میگذارد و در آن، با نزدیک شدن به شخصیت شهید زین الدین، به خوبی ایشان را به مخاطبان معرفی میکند. زینالدین که نام بزرگراهی در شرق تهران است، به واسطه این فیلم، بدل به یک شخصیت واقعی و ملموس میشود و مخاطبان به این واسطه با بخش دیگری از حقایق دفاع مقدس بیشتر آشنا میشوند.
فیلم با بازی روان سجاد بابایی که مرد جوان بیادعایی است، کاری میکند که قهرمانان جنگ به انسانهایی عادی با دعدعههای انسانی تبدیل شوند. او که در اوایل فیلم توسط همسرش به واسطه کم کاری در جبههها مورد مواخذه قرار میگیرد سعی میکند با تمام توان از نیروهایش محافظت کند و در صورت شهادت ایشان، حافظ خون ایشان باشد و کارش را رها نکرده تا به هدف برسد و جزیره مجنون را آزاد کند. او در ادامه همسرش را به همراه برادرش مجید به قم میفرستد تا آنها را از فضای جنگ دور کند زیرا پایانی خوش بر این نبرد سنگین برای خودش متصور نیست و گمان میکند که ممکن است در این جنگ نابرابر، جانش را از دست بدهد.
در فیلم، شاهد مردان مجنونی هستیم که با سلاح و نیروی کم، تا پای جان برای آرمانهایشان تلاش کرده و با بصیرت و خلاقیت، نتیجه این نبرد را به نفع خود میکنند. از یاد نبریم صحنه به گل نشاندن تانکهای عراقی و منفجر کردن تمامی آنها در پایان فیلم. قطعا این حوادث که همگی برگرفته از داستانی واقعی است، باعث میشود عرور ملی میهنی مخاطبان تحت تاثیر قرار گرفته تا جایی که تشویق طولانی پایان فیلم بیش از آن که برای کارگردان آن باشد، برای شهید مهدی زینالدین تلقی شود.
با این همه برخی از مخاطبان نسبت به ساخت این فیلم، سه دهه پس از جنگ انتقاد داشته و این پرسش را طرح میکنند که لزوم ساخت چنین فیلمی در این زمانه چیست؟ پرسشی که پاسخش از جانب تیم تولید بازسازی روزگار جنگ و شناساندن قهرمانان آن به مخاطبان امروزی است.
*سحر ناسوتی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است