اجرای کافه‌ای به چرخه اجراها بازگشت/ سعی کردیم مشقات خبرنگاری را نشان دهیم | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۰
محمد هادی عطایی کارگردان نمایش «خبرنگار بی‌خبر» در گفت‌وگو با صبا: 

اجرای کافه‌ای به چرخه اجراها بازگشت/ سعی کردیم مشقات خبرنگاری را نشان دهیم

محمد هادی عطایی کارگردان نمایش «خبرنگار بی‌خبر» گفت: اگر خبرنگاران بخواهند صادقانه و دلسوزانه با مسائل پیرامون و انعکاس آن در رسانه رفتار کنند، دچار مشکلات دیگر خواهند شد! همه می‌دانیم خبری که به زحمت زیاد توسط یک خبرنگار تنظیم و مکتوب می‌شود، به همان شکل منعکس نخواهد شد و معمولا مسئول تحریریه آن را تغییر خواهد داد. ما سعی کردیم به این تغییرات که از کنترل خود خبرنگار خارج است، بپردازیم.

به گزارش صبا، در گرماگرم کافه سالن چهارسو، وقتی آزادانه نشسته‌ای و چای داغ بعد‌ازظهرت را سفارش داده‌ای، یک چهره تئاتری آشنا که بیش از این از تماشای او در صحنه تئاتر لذت می‌بردیم، لنگ لنگان به سراغت می‌آید و می‌گوید:«آقا… خانم … شما سی دی نمی‌خواید؟ سی دی ارزون دارم، آهنگهای شاد، فیلم‌های مهیج!م محمد هادی عطایی این روزها با نمایش کافه‌ای «خبرنگار بی‌خبر» دغدغه‌های شغلی یک خبرنگار را که می‌خواهد با مردم صادق باشد اما توبیخ می‌شود را به زبانی کمیک بیان می‌کند. این نمایش کافه‌ای به نویسندگی و کارگردانی محمدهادی عطایی و تهیه‌کنندگی محمود مداحی از ۱۹ بهمن ماه در کافه چهارسو تئاتر شهر اجرای خود را آغاز کرده است. خبرنگار تئاترصبا، با محمد هادی عطایی درباره این نمایش گپ و گفتی داشته است که در ادامه می‌خوانید:

 

چه شد که به فکر اجرای نمایش کافه‌ای افتادید؟

در ابتدا می‌خواهم تشکر کنم از مجموعه تئاتر شهر و مدیریت محترم آن که بعد از ۱۰ سال مجددا اجراهای محیطی و کافه‌ای را به چرخه اجراها برگردانده‌اند و تشکری گرم و صمیمامه از عباس غفاری(مدیر هنری پروژه تئاتر محیطی) که در اجرایی شدن این روند بسیار کمک کننده بودند. شروع این نمایش به این شکل بود که فراخوانی اعلام شد که طبق آن طرح‌های منتخب و پذیرفته شدند. فکر می‌کنم نمایش «خبرنگار بی‌خبر» چهارمین نمایش کافه‌ای و محیطی از این ساختار اجرایی است که ما با این نمایش میزبان دوستان و علاقه مندان به هنر تئاتر هستیم.

نمایش «خبرنگار بی‌خبر» اولین اجرای خود را در جشنواره بین‌المللی مریوان داشت. بعد به این نتیجه رسیدیم که این نمایش قابلیت دارد که به صورت محیطی هم اجرا شود. واقعیت این است که از نظر من خانواده تئاتر، خانواده بسیار بزرگی است. خبرنگاران، نویسندگان، کارگردانان، طراحان صحنه، نور، گروه‌های تولیدی و فنی پشت‌صحنه همه‌ و‌ همه عضوی از این خانواده هستند. ما در این نمایش سعی کردیم از زحمات همه این دوستان، خصوصا خبرنگاران و اصحاب رسانه محترم قدردانی کنیم. این نمایش به زبان طنز و کمدی است. علت انتخاب زبان طنز هم به این دلیل بود که بتوانیم قسمتی از سختی‌ها و مشقت‌های اصحاب رسانه را در یک فضای تلطیف شده و شیرین به تصویر بکشیم و بخشی از دغدغه‌های آنان را نشان بدهیم.

 

مشقات شغل خبرنگاری و کار رسانه دریایی است بی‌پایان که آغاز و انجامی ندارد، با این وصف شما در این نمایش بیشتر به کدام یک از این دغدغه‌ها به صورت متمرکز‌تر پرداخت کرده‌اید؟

به این نکته اگر خبرنگاران بخواهند صادقانه و دلسوزانه با مسائل پیرامون و انعکاس آن در رسانه رفتار کنند، دچار مشکلات دیگر خواهند شد! همه می‌دانیم خبری که به زحمت زیاد توسط یک خبرنگار تنظیم و مکتوب می‌شود، به همان شکل منعکس نخواهد شد و معمولا مسئول تحریریه آن را تغییر خواهد داد. ما سعی کردیم به این تغییرات که از کنترل خود خبرنگار خارج است، بپردازیم.

 

بخشی از نمایش‌تان درباره محمد کاشی معمار بنای شمس العماره است، آیا این بخش مستند و برگرفته از واقعیت است؟

بله، کاملا. البته من با اضافه کردن یک نوه خبرنگار به محمد کاشی سعی کردم پیوندی از این معمار بزرگ به اکنون دهم و آن را دراماتیک کنم.

 

دلیل انتخاب بنای شمس العماره برای قیاس با برج میلاد چه بود؟

شمس العماره جزو معدود بناهایی است که ثبت جهانی یونسکو شده است و از آثار و میراث فرهگی ارزشمند ایران است. اما متاسفانه بیشتر مردم تهران و ایران آن را نمی‌شناسند درحالی که ساختمان برج میلاد که از نظر معماری و فضاسازی قابل مقایسه با این بنا نیست، برای مردم شناخته شده‌تر است و عده‌ای هم با پرداخت هزینه و خرید بلیت از آن هر روزه دیدن می‌کنند! ما سعی کردیم به همین بهانه و با زبانی طنازانه این دو سازه مهم در تهران را با یکدیگر مقایسه کنیم.

 

صحبت پایانی؟

امیدوارم که تماشاگران ما را تنها نگذارند، چرا که ما دیگر از دولت و وزارت ارشاد هیچ توقعی نداریم و تنها می‌خواهیم ما را با مردم مهربان و هنر دوست ایران رها کنند. در این شرایط اگر مردم هم حامی هنر تئاتر و نمایش نباشند، واقعا دیگر حال خوبی نخواهیم داشت.

 

*سمیه خاتونی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۵۳/۴۱۳/۰۶۴/۵۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۴۷/۸۵۱/۰۵۹/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۳/۹۹۲/۷۷۷/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۱/۳۷۲/۹۰۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳/۵۵۶/۱۷۳/۰۰۰
  • استاد
    ۸۸۸/۵۲۵/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۸۶/۴۵۲/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۲۴۳/۱۴۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۱۴۲/۷۲۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۱۸/۹۳۵/۰۰۰