موسیقیدان، نوازنده ویولن و مدرس دانشگاه گفت: بدترین خاطرهای که مثل یک حسرت از دوران کاریام به یاد دارم، مربوط به هشت سال پیش و پروژه موسیقی متن و تیتراژ سریال «شهرزاد» است.
به گزارش خبرنگار موسیقی صبا، محمود عربانی، آهنگساز، نوازنده ویولن و مدرس دانشگاه آبانماه ۱۳۶۲ در محله بازار تهران متولد شد و موسیقی آکادمیک را از ۱۲سالگی با ویولن در هنرستان موسیقی شروع کرد. او در محضر استادان سیاوش ظهیرالدینی، مرجان قنبریمهر، سهیل دهبستی و ابراهیم لطفی مشق هنر آموخت و در دروس نظری نیز خود را وامدارِ آموزشها و زحمات استادانی چون تقی ضرابی، مرتضی دلشب و شریف لطفی میداند.
به گفته خودش، «آن زمان جشنوارههای موسیقی فجر مثل الان نبود و اعتبار زیادی داشت. راهیابی و شرکت و احیانا مقام کسبکردن بسیار سختتر از حالا بود. یادم میآید از سال ۸۰ تا سال ۸۷ بهطور پیوسته با گروههای مختلفی در اختتامیه جشنواره فجر اجرا داشتیم که سال ۸۱ با گروه علی قمصری مقام اول جشنواره تلفیقی را کسب کردیم».
او خاطرات خوبش را اجراهای موفق با ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی، همکاری با خوانندگان مطرحی چون حامی، سالار عقیلی، روزبه بمانی، مهدی مقدم، مانی رهنما، رضا صادقی و…، ضبطهایش با خوانندههای بنام و همچنین تدریس در دانشگاه و هنرستان موسیقی میداند، اما همچنان اعتقاد دارد که هنوز موفقیتی به دست نیاوردهاست.
این موزیسین و مدرس دانشگاه هماکنون مدتی است که پس از سالیان زیاد، در حوزه نوازندگی مشغول ساخت موسیقیهای بیکلام و البته موسیقی فیلم و انیمیشن است. او گهگاهی اگر پیشنهاد باارزشی شود کار پاپ البته از نوع ارکسترال را هم برای خوانندگان مستعد میسازد. کار تدریسش هم که مثل همیشه پابرجاست.
محمود عربانی در گفتوگو با خبرنگار صبا، از پروژه موسیقی متن و تیتراژ سریال شبکه نمایش خانگی «شهرزاد» گفت که درخور تامل و توجه است.
این هنرمند در ابتدا گفت: بدترین خاطرهای که مثل یک حسرت از دوران کاریام به یاد دارم، مربوط به هشت سال پیش و پروژه موسیقی متن و تیتراژ سریال شهرزاد است که اگر انجام میشد سکوی پرتاب بسیار بزرگی برای من بود. دقیقا جایی که عوامل فیلم با آقای آهنگساز به مشکل برخورده بودند و دنبال جایگزینی میگشتند، آقای «محسن چاوشی» شماره مرا از طریق یکی از موزیسینهای خیلی بزرگ و مطرح مملکت که خارج از کشور هستند، به دست آورد. او اوایل با عزت و احترام فراوان و همچنین با کلی وعدهوعید و ذوق از اینکه قرار است با هم کار کنیم و بدرخشیم و…، با من صحبت میکرد.
او افزود: بههرروی قرار شد من ماکتی را آماده کنم، بنابراین جلسهای گذاشتیم و قرار شد با هم ملاقات کنیم. من در آن جلسه با تهیهکنندهای که تقریبا همه آن را میشناسیم و بعدها به جرم اختلاس روانه زندان شد، آشنا شدم. آقای چاوشی نیز مرا بهعنوان یکی از آهنگسازان آن پروژه به ایشان معرفی کرد که قرار است موسیقی متن و تیتراژ را برایشان ارکستراسیون کنم.
محمود عربانی ادامه داد: اتفاق بدی که در آن جلسه برایم افتاد این بود که آقای تهیهکننده گفت: «ای وای! دوستان، آقای امیر توسلی را برای این کار پیشنهاد کردهاند.» که پس از شنیدن این جمله واقعا ناراحت شدم. آنجا محسن چاوشی هنوز ظاهرا با بودنِ من موافق بود و گفت: «تو امیدت را از دست نده و ماکتت را بساز تا به آنها تحویل بدهیم. من هر کاری از دستم بربیاید انجام میدهم و…»
این هنرمند گفت: من بههرحال ماکت را ساختم؛ آقای چاوشی هم خوشش آمد و یک تشکر خشکوخالی کرد، ولی دیگر خبری از ایشان نشد. از من مدام پیگیری و پافشاری و تماس، اما از او رد تماس و پاسخندادن و این کارهایی که وقتی بعضیها کارشان با کسی تمام میشود، انجام میدهند. کار به جایی رسید که من کاملا امیدم را از دست دادم که بخواهند از اثر من در سریال شهرزاد استفاده کنند.
او افزود: محسن چاوشی بهزحمت پس از چند روز جواب تلفن مرا داد؛ من هم البته بههیچعنوان با او بدرفتاری نکردم، چون بههرحال شخصیت محبوب و پُرطرفداری است و به احترام چند قطعهای که برای مخاطبش ساخته، ترجیح دادم که هیچوقت و هیچگاه به خاطر این بیمحلیها، بدعهدیها و بدقولیهایی که کرد و وعدههایی که به من داد بدرفتاری نکنم، چون این کار را در شأن و شخصیت ایشان و خودم نمیدیدم.
عربانی ادامه داد: ولی گلایۀ من از آقای چاوشی – که پشت مرا خالی کرد- این بود که او مرا با کلی امیدواری جذبِ مجموعه میدید، ولی جایی که احساس کرد ممکن است موقعیت خودش برای حمایت از من به خطر بیفتد، عقب کشید و از فردایش من شدم یک آدم غریبه!
این موزیسین بیان کرد: از تهیهکننده اصلا نمیشد توقع داشت که هوای هنرمند را داشته باشد… دلم از این سوخت که حتی یکبار هم به خودش زحمت نداد که کارِ من و ماکتِ ردشدهام را برای آقای «حسن فتحی»، کارگردان سریال شهرزاد، پخش کند. دلم خیلی سوخت که آنقدر ارزش نداشتم. باشد! آهنگساز را جایگزین کردند. به احتمال زیاد هم میدانم کسی جایگزین کرد که بازیگران را جابهجا میکرد! ولی دلسوختگیاش برای این بود که وقتی اثرِ ساختهشدهام را برای هرکسی پخش میکردم، همه بدون استثنا پیش از اینکه حتی بخواهم از سریال اسمی ببرم، میگفتند: «به سبک سریالهای قدیمی است.» تازه آن فقط یک ماکت بود؛ میکس و مَستر هم نشده بود. دلم از این میسوزد سطح کاری که بعدها برای موزیکتیتراژ شهرزاد ساخته شد، بدون تعارف خیلی از کار من پایینتر بود.
پریسا اسماعیلینیا
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است