به گزارش خبرنگار سینماصبا، ابراهیم اصغری تهیه کننده فیلم «۵۲ هرتز» در ابتدای این نشست گفت: این فیلم حاصل زحمت تعداد زیادی جوان است. «۵۲ هرتز» چهار سال پیش ساخته شده است و آقای نباتی مدیرفیلمبرداری این اثر در آن زمان از باتجربههای گروه ما بودند. برای ساخت فیلم اول مشکلاتی وجود دارد و بعد از اتمام پروژه نیز بیماری کرونا فراگیر شد و روند اکران را با تاخیر مواجه کرد. امیدوارم مخاطبان این فیلم پس از تماشا، راضی از سالن خارج شوند. در این پروژه از کمکهای امیرغفارمنش نیز سود بردیم.
ابوالفضل نباتی مدیرفیلمبرداری این اثر نیز گفت: عوامل فیلم «۵۲هرتز» همگی جوانانی دهه شصتی بودند. طرحی که سجاد شهریاری در ابتدا با من مطرح کرد، دغدغه جوانها و سه قشر متفاوت از میان آنها بود. متاسفانه بیماری کرونا مشکلات زیادی برای اکران به وجود آورد. اما خوشحالم که این فیلم بایگانی نشد و امروز به تماشاگران عرضه شده است.
شقایق فراهانی دیگر بازیگر این فیلم نیز که به دلیل ترافیک موفق به حضور در نشست نشده بود، در تماسی تلفنی گفت: از صمیم قلبم عذرخواهی میکنم که به دلیل ترافیک شدید نتوانستم در جمع شما حضور داشته باشم. اما خوشحالم که از طریق تماس تلفنی در کنار شما هستم. امیدوارم از تماشای فیلم لذت برده باشید و نتیجه تلاشهای گروه، رضایت مخاطبان را جلب کرده باشد.
در ادامه مهشید جوادی بازیگر این فیلم نیز گفت: ممنونم که در این نشست حضور پیدا کردید و امیدوارم از تماشای فیلم لذت برده باشید.
علی زادمهر، مدیر این نشست خطاب به اصغری تهیه کننده فیلم عنوان کرد: فیلمنامه این اثر دارای چه ویژگیهایی بود که باعث شد تهیه کنندگی این کار را بپذیرید؟
ابراهیم اصغری در پاسخ گفت: عموما من را به واسطه فعالیت در حیطه سینمای دفاع مقدس میشناسند. اما به نظر من امروزه پرداختن به مسائل جوانان بسیار مهم است و دفاع از حقوق جوانان در جامعه اهمیت دارد. جوانان کشور امروز نیاز به حامی دارند و مهمترین حامیان آنها هنرمندان هستند. ایده فیلم درباره سه جوان است که هر کدام به صورت ناخواسته درگیر مشکلاتی هستند و این موضوع مهمترین ویژگی فیلم است. خصوصا که در فیلم شخصیتی بازمانده از جنگ حضور دارد که بر روی یکی از پرسوناژها تاثیر میگذارد.
اصغری افزود: این فیلم میتواند با مخاطبان جوان ارتباط برقرار کند. هر فیلم کاستیهایی دارد که این مسئله در این اثر برعهده من است. این نوع فیلمها که بتوانند حرف دل جوانان را بزنند، به شدت در جامعه مورد نیاز هستند و این مسئله یکی از رسالتهای سینما است.
علی علایی منتقد سینما نیز گفت: من سالهای زیادی در گروه هنر و تجربه فیلمهایی در سبکها و ساختارهای متفاوت دیدهام. نوع برخورد ما با فیلمهای گروه هنر و تجربه متفاوت است. فیلمهای زیادی را خوشبختانه در این گروه به تماشا نشستهام و ارتباط صمیمانهای با فیلمسازان حاضر در این گروه برقرار کردهام. با توجه به تنوع موضوعی و ساختاری آثار به نمایش درآمده در گروه سینمایی هنر و تجربه، پس از تماشای این فیلم با خود گفتم چرا باید این اثر در این گروه به نمایش دربیاید. فیلم روایتی سرراست دارد. اینکه عوامل گونه ملودرام را انتخاب کردهاند برای من جالب است، چراکه در فیلمهای این گروه عموما این موضوع به چشم نمیخورد. فیلمسازان اول نباید با کاراکترهای زیادی فیلم خود بسازند، چراکه نتیجه پختهای حاصل نمیشود و خرده پیرنگها به سرانجام نمیرسند. اخیرا با فیلمسازان اولی رو به رو هستیم که فیلمهایی پر کاراکتر میسازند. در فیلم، شیمی رابطه میان شقایق فراهانی و فرزندش برقرار شده است. در ظاهر کاراکترها ارتباطی ارگانیک ندارند اما در نهایت پازلی را کامل میکنند. زمانی که قصه به صورت کلاسیک روایت میشود، اصولی مشخص به کار گرفته میشود. در صورتی که هنگام به کارگیری خرده پیرنگها، ماجرا متفاوت است.
ابوالفضل نباتی مدیر فیلمبرداری «۵۲ هرتز» نیز در ادامه عنوان کرد: چالش اصلی که همواره وجود دارد مشکل بودجه است. آقای اصغری اهتمام بسیاری به این پروژه داشتند و بر اساس آنچه بودجه این فیلم تعیین شده بود، تلاش کردیم اتفاقی را رقم بزنیم. سجاد شهریاری چندین سکانس پلان با تروکاژهای داخل صحنه طراحی کرده بود که به واسطه آنها، از فرم و روایت کلاسیک جدا میشدیم. رسیدن به این ویژگی، با سختی حاصل میشود. دشواریهایی وجود داشت که سجاد پای آنها میایستاد. بسیاری از صحنهها به صورت بدون قطع برگزار میشد و این مسئله چالش اصلی ما در این فیلم بود. خوشحالم که حاصل آنچه فکر میکردیم به گونهای در تدوین شکل گرفته است که مخاطب همراه اثر باقی میماند.
نباتی افزود: من دو نسخه با هماهنگی آقای اصغری دیده بودیم که چندان مورد توجه گروه نبود. اما نسخه فعلی باعث همراهی مخاطب میشود و راضی کننده است. مواردی در بخش اصلاح رنگ همچنان وجود دارد و در تلاش هستیم تا آنها را رفع کنیم. امیرغفارمنش و سجاد شهریاری بسیار برای این فیلم زحمت کشیدهاند.
مهشید جوادی بازیگر این فیلم نیز گفت: پیش از این فیلم تنها در یک سریال با نام «آنام» به کارگردانی جواد افشار بازی کرده بودم. فیلمنامه برای من اهمیت زیادی دارد. هنگامی که فیلمنامه این اثر را خواندم، برایم جالب بود چراکه مدتی بود برای من سوال وجود داشت که چگونه انسانها تصمیم میگیرند کلیه خود را بفروشند و برایم جالب بود که نقش محیا را خودم بازی کنم. تنها دلخوری من این بود که چرا این فیلم اکران نمیشود و امروز خوشحالم که این فیلم به روی پرده رفته است. از نتیجه فیلم راضی هستم و به نظرم فیلمی شسته رفته و مقبول است.
علی علایی در ادامه این نشست گفت: اساسا آنچه که در ذهن مخاطبان حرفهای وجود دارد این است که سبک فیلمبرداری و اصلاح رنگ و موارد دیگر باید تا پایان حفظ شود و شناسنامهای برای آن طراحی شود. اما گاهی به دلیلی نوع روایت باید این موارد شکسته شود. معمولا نشان دادن توهم و دنیای خواب و خیال چندان خوب نشان داده نمیشود. در فیلم با توجه به اکتهایی که کارگردان برای بازیگر در نظر میگیرد، این توهم نشان داده میشود و زبان بدن خود به مخاطب آدرس میدهد که در حال تماشای توهم هستیم. همچنین قاب بندی بخش راه آهن فراتر از مقوله زیبایی شناسی قابل ارزیابی است. کاربرد قاب و نوع به کارگیری لنزها در این فیلم قابل تحلیل است.
در ادامه ابراهیم اصغری عنوان کرد: از آقای نباتی تشکر میکنم که بخش مهمی از کار را مدیریت کردند. هر آنچه در قاب شکل میگیرد، نتیجه هنر و تجربه آقای نباتی است و با توجه به نگاه ویژه هنری توانسته این کار را انجام دهد و یکی از امتیازات فیلم نوع فیلمبرداری آن است. سینما هنری جوانگرا است و خانم جوادی با اینکه بسیار جوان بودند اما به خوبی از پس نقش «محیا» برآمدند.
در ادامه علی علایی با بیان اینکه ساختار متکی بر خرده پیرنگ باید اصول خود را رعایت کند و این ساختار دارای تعدد قهرمان و کشمکش درونی است، ادامه داد: بر خلاف این ساختار، فیلم دارای پایان بسته است، با این وجود بخشهای از ساختار متکی بر خرده پیرنگ را نیز در خود دارد.
سپس مهشید جوادی درباره فعالیتهای خود در عرصه بازیگری گفت: من دوسال کار نکردم و به سمت تئاتر رفتم و سال گذشته در دو نمایش و فیلم کوتاه ایفای نقش کردم. در سال جدید نیز در دو سریال شبکه خانگی بازی کردم که قرار است به زودی پخش شود. علت کم کاری من، بخشی به دلیل تصمیم شخصی و بخشی نیز برای من دغدغه ایفای نقشهای مناسب بود.
در ادامه علی علایی گفت: بخشی که آقای غفارمنش وارد می شود ورود خوبی دارد و نمیشود شخصیت او را حدس زد. او بازی خوبی دارد و بخش مربوط به او، جنس دیگری در فیلم دارد. برای من کاراکتر او پلاتی رابین هود گونه دارد و در مقابل نقش «محیا» به نوعی عیار وار رفتار میکند. این فیلم یک پکیج درست است. قصهها در جهت شاه پیرنگ اصلی به خوبی شکل گرفتند و یکدست هستند. در فیلم از موسیقی و ترانههای خوبی استفاده شده که انتخابهای خوبی هستند و من نمیدانم چرا در فیلمهای ایرانی از ترانه و موسیقی پرهیز میکنند. اعتقاد دارم این فیلم باید در سینمای بدنه اکران شود، زیرا استانداردها و پیشبرندگیهای اکران در سینمای بدنه را در خود دارد.
اصغری در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: من بیشتر به ساخت فیلمهای دفاع مقدس اشتغال داشتم. خوشبختانه فیلم سانسور نشد چراکه در بخش موسیقی حساسیتهایی وجود دارد. من علاقهمند به سینمای دفاع مقدس و اجتماعی هستم اما برای مهم است که فیلم بتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند. باید موضوعهایی که مورد نیاز جامعه است را در قالب یک فیلم ثبت کرده و به تماشاگران ارائه دهیم. از دوستان گروه هنر و تجربه تشکر میکنم. ۲۵۰ فیلم در چند سال اخیر ساخته شده آمد که هنوز اکران نشدهاند و به همین دلیلی گروه هنر و تجربه را برای اکران «۵۲ هزتز» انتخاب کردیم. فیلمهای هنر و تجربه به دلیل نوع نگاه متفاوت نسبت به سینمای بدنه میتواند سطح سینمای ایران را ارتقا دهد و به همین دلیل آثار فرهنگی برای اکران در گروه هنر و تجربه مناسبتر هستند.
There are no comments yet